نام
علمی :
Canis lupus
نام
انگلیسی:
Wolf
نام
فارسی:
گرگ
(تركمنی:
موجَك)
(تركی:
قورد)
(كردی:
وِرگ)
(مازندرانی:
وِرگ)
مشخصات:
بزرگترين
سگسان وحشی است.
شباهت
زيادی به سگهای گرگی (Alsatian)
دارد
با اين تفاوت كه گرگها موهای بلند در
قسمت پشت گونههای صورت، گردنی كلفتتر
و كوتاهتر، سر پهنتر، چشمان مورب و
گوشهای كوتاهتری دارند.
نوك
گوشها نيز مانند گوش سگ تيز نيست و غالباً
آنها را سيخ نگه میدارند.
دم
قدری افتاده و صاف است.
مانند
برخی از سگها آن را به صورت نيم دايره
يا بالا نگه نمیدارد.
موهای
قسمت انتهايی دم نيز تيره رنگند.
مغز
گرگها در مقايسه با سگ حدود ۳۰%
بزرگتر
است.
پوزهشان
بلندتر و قدرتمندتر است و حس بويايی
قویتری دارند.
در
ايران رنگ گرگها معمولاً خاكستری با
سايهای سياه رنگ است.
ولی
گرگهايی به رنگ زرد يا قرمز در بعضی از
مناطق و حتی در يك دسته گرگ مشاهده شده
است.
توله
گرگها نيز اغلب سياه رنگند ولی با بالا
رفتن سن رنگ آنها تغيير میكند.
تا
مدتها پيش گرگها را اجداد سگهای اهلی
میدانستند ولی در حال حاضر برخی از
محققان به اين نتيجه رسيدهاند كه سگها
از گونههای جداگانه به نام Canis
familiaris هستند
اندازهها:
طول
سر و تنه ۱۲۰ تا ۱۶۰ سانتی متر، دم ۲۳ تا
۵۰ سانتیمتر، ارتفاع ۷۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر،
وزن ۲۵ تا ۷۰ كيلوگرم.
زيستگاه:
در
تمام زيستگاههای ايران اعم از جنگلی تا
دشتهای باز مناطقی بيابانی زندگی میكند.
پراكندگی:
در
اكثر مناطق كشور مشاهده میشود.
پراكنش
جهانی:
آمريكا،
اروپا و آسيا.
گرگ
و روباه بعد از انسان بيشترين پراكندگی
طبيعی را در بين پستانداران زمينی دارند.
عادات:
شبگرد
است ولی گاهی در روز نيز مشاهده میشود.
معمولاً
در گروههای فاميلی زندگی میكند.
تعداد
آنها به ندرت از ۱۰ گرگ تجاوز میكند.
هر
گروه شامل يك جفت نر و ماده بالغ (معمولاً
تمام عمر را با هم زندگی می كنند)
و
بچههای همان سال و يا سالهای قبل است.
معمولاً
گرگ نر كه گرگ آلفا ناميده می شود هدايت
گروه را برعهده دارد، اين گرگ برنامهريز
و راهنمای حركت است و در شرايط مختلف كنترل
گروه را برعهده دارد.
گرگ
آلفا با ژستهای مختلف، برتری خود را بر
ديگران نشان میدهد.
بقيه
افراد گروه حركتهای او را كاملاً تقليد
(كپی)
میكنند.
سرگروه
ممكن است تا چند سال برتری خود را حفظ كند.
كم
شدن غذا، دعواهای داخل گروه و زياد شدن
جمعيت از عوامل پاشيده شدن گروه است.
گرگها
حيواناتی بسيار پرطاقت و خستگی ناپذيرند.
سرعت
عادی آنها ۸ كيلومتر در ساعت است ولی
قادرند با سرعت ۵۵ تا ۷۰ كيلومتر و با پرش
هايی حدود ۵ متر به مدت ۲۰ دقيقه بدوند و
مسافتهايی حدود ۲۰۰ كيلومتر را در يك
شبانهروز با سرعت كمتر طی نمايند.
جابهجايی
گرگها زياد است.
در
بهار و تابستان معمولاً اوايل غروب تحرك
خود را آغاز مینمايند و صبح زود به لانه
و يا استراحتگاه (مكانی
كه بچهها بازی میكنند)
مراجعت
میكنند ولی در زمستان به مناطق دورتر
میروند و نيازی به مراجعت ندارند.
در
لابهلای انگشتان گرگها غدد مترشحه بو
وجود دارد كه در برقراری ارتباط بين گله
گرگها و پيدا كردن يكديگر نقش مهمی را
ايفاء میكند.
گرگهای
پير كه قادر به همراهی گروه نيستند به
تنهايی زندگی میكنند.
حس
بويايی گرگها بسيار قوی است.
آنها
قادرند از فاصله ۵/۲
كيلومتری بو را تشخيص دهند.
معمولاً
طعمه خود را به وسيله بوی مستقيم و يا
تعقيب بوی به جای مانده در رد طعمه پيدا
میكنند.
صدای
گرگ شباهت زيادی به پارس سگ دارد.
گاهی
اوقات به خصوص در فصل جفتگيری زوزهای
بسيار طولانی و غمانگيزی سر میدهند
كه در مناطق باز از فاصله ۱۶ كيلومتری
برای انسان قابل شنيدن است.
لانه
فقط برای توليدمثل مورد استفاده قرار
میگيرد و به وسيله يك يا چند راه خروجی
كه طول آنها ممكن است به ۲ تا ۴ متر برسد
با سطح زمين ارتباط دارد.
اين
لانه ممكن است سالهای متمادی مورد
استفاده قرار گيرد.
غذا:
از
علفخواران بزرگ نظير قوچ وحشی، كلوبز،
آهو، مرال، شوكا، و نيز از مهرهداران
كوچك و پرندگان تغذيه میكند.
در
موقع كميابی طعمه، از لاشه حيوانات و مواد
گياهی نيز استفاده میكنند.
در
منطقه حفاظت شده مراكان واقع در آذربايجان
غربی، در فصل تابستان عليرغم مراقبتهای
انجام شده تعدادی گرگ به مزارع هندوانه
هجوم آورده و از بهترين هندوانهها تغذيه
میكردند.
در
مناطقی كه جانوران طعمه نابوده شدهاند
به دامهای اهلی نظير گوسفند و حتی اسب
و الاغ حمله می كنند.
گرگها
طعمه خود را از طريق تعقيب كردن و معمولاً
با همكاری يكديگر شكار میكنند.
قبل
از حمله وضعيت تكتك حيوانات گله را بررسی
میكنند و پيرترين، ضعيفترين و مريضترين
حيوان را برای شكار انتخاب میكنند.
پس
از شكار چند روز در كنار طعمه خود به
استراحت میپردازند و سپس برای به دست
آوردن غذا به محل جديدی میروند.
به
جز مواردی خاص تاكنون مدرك مستدلی مبنی
بر حمله گرگ به انسان دريافت نشده است.
طبق
بررسیهای انجام شده اكثر حملاتی كه به
گرگ نسبت داده میشود توسط سگ انجام گرفته
است.
توليدمثل:
جفتگيری
در اكثر مناطق در فصل زمستان انجام میگيرد،
در زمان مقاربت برای مدتی قادر به جدا شدن
از يكديگر نيستند.
معمولاً
نر و ماده غالب به ديگر اعضاء گروه اجازه
جفتگيری نمیدهند.
پس
از جفتگيری نر و ماده به طور مشترك شروع
به تدارك محل زايمان میكنند.
معمولاً
دو محل را برای لانه انتخاب میكنند تا
به مجرد احساس خطر بچهها را به دندان
گرفته و آنها را به لانه ديگر منتقل كنند.
پس
از حدود دو ماه يك تا ۱۰ (معمولاً
سه تا شش)
بچه
میزايد.
گرگ
نر مسئوليت تهيه و آوردن غذا برای ماده و
بچهها را به عهده دارد.
آنها
از غذای نيمه هضم شده كه گرگ نر بالا
میآورد استفاده میكنند.
بچهها
در موقع تولد كور هستند و بعد از حدود ۱۲
روز چشم باز می كنند.
رنگ
آنها معمولاً تيره است.
بعد
از سه هفته بچهها در جلوی لانه مشاهده
میشوند.
وابستگی
آنها به پدر و مارد كه به طور مشترك از
بچهها مواظبت میكنند حدود شش ماه است.
معمولاً
گرگها در ۲۲ ماهگی به سن بلوغ میرسند.
طول
عمر در اسارت حدود ۱۶ سال و در طبيعت حدود
۹ سال است.
وضعيت
فعلی:
گرگها
دشمن طبيعی خاصی ندارند.
در
سالهای اخير بر اثر كم شدن طعمه، تعقيب
با وسايل نقليه موتوری، شكار، تلهگذاری
و استفاده از طعمه مسموم، در اكثر مناطق
كشور جمعيت آنها به شدت كاهش يافته و در
برخی از نقاط به طور كامل نابوده شده است.
با
وجود اين در حال حاضر در اكثر مناطق تحت
مديريت سازمان حفاظت محيط زيست كه هنوز
جمعيتهايی از آهو، قوچ و ميش در آنها
وجود دارد تعداد به نسبت مناسبی گرگ مشاهده
میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر