خشکی
و کم آبی از يک طرف و وضع کوهستانی، به
خصوص شيب مناسب اغلب اراضی فلات ايران از
طرف ديگر، موجب گرديد که حفر قنوات و
استفاده از آبهای زير زمينی از قديمترين
ايام تاريخی مورد توجه خاص ايرانيان قرار
گيرد. اگر
چه وسايل حفر قنات از هزاران سال پيش تا
کنون تغييری نکرده است، مع ذالک ايرانيان
با تحمل رنج فراوان موفق شده اند از ده
قرن قبل از ميلاد مسيح مساحت زيادی از
بيابانهای بی آب و علف کشور را به مزارع
و باغات سرسبز و خرم مبدل سازند و در
روزگاری که هنوز تلمبه اختراع نشده بود،
جمعيت زيادی از طريق حفر قنوات به کشاورزی
مشغول شوند.
شاهان
هخامنشی برای تشويق مردم به کشاورزی و
آباد کردن اراضی باير و لم يزرع، مقرر
داشته بودند که:
هر
کس زمينهای بی حاصل را آبياری و آماده
کند، تا پنج پشت از پرداخت ماليات و عوارض
مقرر معاف خواهد بود.
در
عهد هخامنشيان ايرانيان فن قنايی را در
کشورهای مفتوحه معمول می ساختند.
چنانکه
شبه جزيره عمان را به اين وسيله آباد
کردند؛ و در بيابانهای سوريه و شمال آسيای
مرکزی به حفر قنوات پرداختند.
فن
قنايی به جهت عظمت و اهميتش از حدود مرزی
ايران خارج شد و در کشورهای دور دست تا
دامنه کوههای اطلس در آفريقای شمالی نيز
گسترش پيدا کرد.
در
عهد اشکانيان و ساسانيان نيز که به امور
کشاورزی توجه خاصی مبذول می شد، احداث سد
و نهر و حفر قنوات در درجه اول اهميت قرار
داشت. ولی
در زمان تسلط خلفای عرب در ايران متدرجاً
تأسيسات آبياری و آباديها تعمداً و يا بر
اثر عدم توجه رو به ويرانی گذاشت.
از
سلسله های معروف ايران بعد از اسلام که
در قسمت آبياری و حفر قنوات ابراز علاقه
و فعاليت کرده اند، سلسله ديلميان بوده
اند، که به عنوان نمونه قنات رکن آباد در
شيراز و بندامير در مرودشت فارس است.
اولی
به فرمان رکن الدوله ديلمی حفر و به نام
او تسميه گرديد و دومی را به دستور عضدالدوله
بر روی رودخانه کر بستند.
حاج
ميرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه قاجار هم
تا آن اندازه به امور کشاورزی و حفر قنوات
علاقه داشت که انتصاب حکام ايالات و ولايات
را موکول و معلق به اين شرط کرده بود که
در منطقه تحت الحکومه چند رشته قنات حفر
نمايند. حاج
ميرزا آقاسی شخصاً نيز چند رشته قنات
احداث کرد؛ و مساحت زيادی از حومه و اطراف
شهر تهران را آباد ساخت.
بايد
دانست آباديهای که در اطراف و حتی داخل
شهر تهران کنونی به نام عباس آباد هنوز
باقی است از مستحدثات همين ميرزا عباس
ايروانی، معروف به حاج ميرزا آقاسی است
که به نام خودش تسميه و نامگذاری شده است.
به
طور کلی حفر قنوات و تونلهای تحت الارضی
به قدری اهميت داشته و دارد که در عصر حاضر
با وجود اين همه امکانات و وسايل موجود،
آن را از عجايب اختراعات بشمار آورده اند.
زمين
شناس آمريکايی به نام "تولمان"
در
کتابی که راجع به آبهای زير زمينی نوشته،
قنات را بزرگترين اقدام مربوط به تهيه آب
در روزگار باستان دانسته است.
هرگاه
سطح آب به زمين نزديک بوده، شيب آن هم کافی
باشد، طول قنات از چند کيلومتر تجاوز نمی
کند؛ ولی مسطح بودن زمين و شيب ملايم گاهی
طول قنات را تا يک صد و بيست کيلومتر هم
می رساند.
مانند
قنوات يزد که از مسافات بعيده با تحمل
مخارج گزاف به دست می آيد.
در
بعضی از نقاط که سطح آب در عمق زيادی قرار
دارد، چاهها مخصوصاً مادر چاه تا سيصد
متر عمق دارند، مانند قنات گناباد.
با
اين توصيف و با توجه به عمق چاهها و طول
قنوات می توان به مهارت و استادی ايرانيان
چيره دست پی برد که چگونه از قرنها پيش
قادر بودند به با وسايل خيل ساده و ابتدايی
شيب آب زير زمينی و طراز زمين را در عمق
چند صد متری از زير زمين طوری حساب کنند
که آب پس از طی کيلومترها در نقطه محاسبه
شده به سطح زمين برسد و به قول مقنی ها «
آفتابی
شود ». يعنی
از تاريکی خارج و در معرض آفتاب و روشنايی
قرار گيرد.
در
هر صورت غرض از تمهيد مقدمه بالا اين است
که " آفتابی
شدن " از
اصطلاحات قنايی است و آنجا که آب قنات به
مظهر سطح زمين می رسد و گفته می شود آفتابی
شد؛ يعنی آب قنات از تاريکی خارج شده به
آفتاب و روشنايی رسيده است.
اين
عبارت بعدها مجازاً در مورد افرادی که پس
از مدتها از اختفا و انزوا خارج می شوند
به کار برده شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر