چهارشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۹۴

نمونه ای از فتواهای آخوندی در گذشته و حال


۱- حدود۱ یك قرن قبل قند از كشور بلژیك به ایران صادر می شد . به دلیل مسائلی كه میان روحانیون و یكی از اتباع بلژیك پیش آمده بود فتوای حرام بودن قند صادر شده بود و كسی قند نمی خورد. یكی از تجار كه قندهایش رو دستش مانده بود به سراغ یكی از مراجع رفت و با تقدیم خمس و زكات مشكل را برای وی مطرح كرد. بعد از آن بر فتوای قبلی تبصره ای صادر شد كه حرام بودن قند وقتی است كه مستقیما در دهان گذاشته شود ، اگر قند را پیش از گذاشتن در دهان در چای بزنید حلال می شود . ……. هنوز هم بسیاری از افراد مسن بدون آنكه دلیل آن را بدانند ،قبل از آنكه قند را در هان بگذارند آن را در استكان چای فرو می برند...

۲- در دهه ۴۰ خورشیدی نوشابه های پپسی كولا وارد بازار ایران ، شایعاتی مبنی بهایی بودن مالك شركت توزیع كننده این نوشابه ها بر سر زبان ها افتاد و فتوایی مبنی بر حرام بودن خوردن پپسی كولا صادر شد. شركت توزیع كننده كه نمی خواست بازار را از دست بدهد خمس و زكات متعلقه را دو دستی تقدیم یكی از مراجع كرد تا تبصره ای بر این فتوا نوشته شود كه خوردن نوشابه های پپسی با شیشه حرام است اگر در لیوان ریخته شود حلال می گردد ……

۳- در دهه ۵۰ خورشیدی ماشین های لباس شویی وارد بازار ایران شد. خانواده های ایرانی كه به احكام دینی پایبندی زیادی داشتند حاضر به خریداری این محصول نبودند چون به اعتقاد آنها آب موجود در محفظه این ماشین كمتر از حد شرعی آب كر (سه وجب طول ،در سه وجب عرض ، در سه وجب ارتفاع) است و نجاست لباس ها را از بین نمی برد . این بار تاجر مذكور خودش پیش قدم شد و با تقدیم خمس و زكات توانست فتوایی بر كر بودن آب لوله كشی شهر كه به دستگاه لباسشویی می ریزد بدست بیاورد

* قديمي‌تر‌ها داستانهای ديگری مانند آمدن بلندگو(كه گفته ميشد اذان گفتن يا اين ها درست نيست) و يا آمدن دوش در حمامها به جای خزينه(كه گفته ميشد غسل با اينها مشكل دارد) و كمی جديد ترها پرداخت های شهرام جزايری و ..... را به ياد دارند. اما مدت ها است كه فتاوای مراجع اثر خود را از دست داده اند و در عوض نهادهای دولتی فتوا های موثر صادر می كنند .

۴- چند سال قبل تیر آهن های چینی وارد گمرك های ایران شدند و اداره استاندارد فتوا داد كه این تیر آهن ها غیر مقاوم هستند و نباید وارد بازار شوند . همین امر باعث گرانی بی سابقه آهن در بازار كشور شد. تاجری كه از چین آهن وارد كرده بود به سراغ رئیس محترم استاندارد رفت و مانند اسلاف خود وجهی را در قالب خمس و زكات (یا چیز دیگری شبیه به باج) به ایشان تقدیم كرد و به فاصله چند ماه مشكل تیرآهن های مانده در گمرك حل شد و روانه بازار شدند.
۵- مدتی قبل شركتی به نام تجاری محسن برنج های هندی را در بسته بندی های با برند خود وارد بازار كرد و با تبلیغ گسترده توانست بازار كشور حتی استان های گیلان و مازندران كه در آنها برنج كشت می شود را تسخیر كند. این برنج ها قدری مشكوك بودند چون در هر دمایی كه پخته می شدند بازهم به هم نمی چسبیدند .با توجه به وجود نشاسته درون برنج چنین چیزی قدری عجیب به نظر می رسید. یك نفر بیكار در مركز تحقیقات برنج برای پی بردن به راز این برنج ها آنها را در یكی از آزمایشگاه های وابسته به مركز استاندارد آزمایش كرد و در آن مواد سمی خطرناك مانند آرسنیك و سرب مشاهده كرد. این خبر رسانه ای شد و تبلیغ برای این برنج ممنوع شد. و عده ای تقاضای جمع آوری این برنج از بازار را داشتند .

مالك برنج محسن مقدار متنابهی خمس و زكات (یا هر اسم دیگری كه شما روی آن می گذارید ) را تقدیم رئیس سازمان استاندارد كرد تا او نه تنها شخص بیكاری كه این برنج ها را آزمایش كرده بود توبیخ كند بلكه قهرمانانه از سلامت این برنج ها دفاع كند.

حتی خود هندی ها هم اعلام كردند كه برنج های صادراتی شان آلوده است اما رئیس محترم استاندارد كه می خواست وجه دریافتی اش حلال باشد هندی هارا دیوانه های متوهم دانست و خوردن برنج های هندی را بدون اشكال اعلام كرد. (البته اگر همسر خود ایشان از این برنج ها خریداری كند احتمالا بادریافت طلاق راهی منزل پدر شان خواهد شد )

البته مالك برنج محسن راه رسم خمس و زكات دادن را به نیكی می داند . و نه تنها برنج های آن از بازار جمع نشد كه توانست با تقدیم مقداری از این خمس و زكات به رئیس سازمان صداو سیما دستور العمل قبلی ایشان مبنی بر ممنوعیت تبلیغ برنج خارجی در رادیو و تلویزیون ( كه در حالت جو گیری ایشان صادر شده بود) را ملغی كند و اكنون تبلیغات این برنج به صورت گسترده تر از سابق از رادیو و تلویزیون پخش می شود

………..و این داستان پرداخت به موقع خمس و زكات ادامه دارد

توضیح بیشتر و خیلی جالب و علمی:

خوبه بدونید این برنجها اصلا برنج نیستند نوعی فرآورده هستند که مشابه پلاستیکند و اگه دقت کرده باشین هر قدر آب اضافه میکنید اصلا مشکلی پیش نمیاد و خیلی سریع میتونند دوباره خشک شوند (بدون اینکه بهم بچسبند) در حالیکه برنج اصلا اینطور نمیتونه باشه بخاطر نشاسته موجود در برنج این غیر ممکنه.

یعنی:معده شما باید نوعی پلاستیک رو هم هضم کنه البته فقط تا زمانیکه سرطان بگیرید بعد از اون هم خدا بزرگه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر