کارنامه
ارتش ايران در هنگامه شورش سال ١٣۵٧(١٩٧٩)
توسط
گروهی از ارتشيان خائن خدشه دار شد.
دو
سال بعد گروه ديگری از افسران ميهن پرست
و رشيد ايران آبروی بجوب رفته را باز
خريدند.
گروهی
از ارتشيان که امروز بعد از ۳۶ سال مدعی
هستند که بدلايل سياسی مجبور شدند تن به
ذلت مصالحه با جمهوری اسلامی و بيعت با
خمينی بدهند پشيمان شده و ميخواهند خود
را تبرئه نموده و عمل اشتباه خود را به
نعل و ميخ بزنند.
ارتشيان
کسانی بودند که ميتوانستند براحتی جلوی
رژيم را گرفته و مانع ورود هواپيمای مردی
که ايران برای او "هيچ"
بود
بشوند.
قيام
١٨ تير ١٣۵٩يکی از تجليات با شکوه هم آهنگی
ملت و ارتش ايران برای نجات کشور بشمار
ميرود. اوج
دلاوری ارتشيان را زنده يادان افسران و
درجه داران ارتش شاهنشاهی ايران همراه
با ميهن پرستان دلير در درون مرز نشان
دادند. اين
قيام به سبب توطئه بيگانگان و خيانت بيگانه
پرستان، پيش از موفقيت نهائی به خون نشست
و بيش از ٢٨٣ تن از دلاوران غيور ايران را
به جوخه های تيرباران سپرد. حماسه
١٨ تيرماه ١٣٥٩ ، حماسه جانبازی دليرانی
بود که درتلاشی نو ميدانه ولی مصمم برای
نجات کشورشان از سقوط به ظلمات قرون وسطائی،
مرگی مردانه را به جان خريدند در این برنامه
بنا بود که با پرواز هواپیماها از پادگان
شاهرخی بیت خمینی، فرودگاه امام و چندین
نقطه حساس در تهران بمب باران و رژیم فلج
شود که البته به دلایلی ناکام ماند.
حتی
يکنفر ازآنان ،چه زن وچه مرد، چه لشگری
و چه کشوری، پيرو جوان، از بالاترين رده
های ارتشی گرفته تا سربازساده در برابر
دژخيمان اظهار عجز نکرد و سرفرود نياورد.
حماسه
ای که اينان آفريدند يکی از غرور انگيزترين
حماسه تاريخ ما پس از قيامهای پياپی دو قرن
اول اسلامی در برابر تازيان استيلاگر بود.
ريشهری
قاضی ٢٤ ساعته که در اين مدت کوتاه حکم
اعدام بيش از ٢٤٠ نفر را صادر کرد؛ درباره
اين دليران قيام ١٨ تيرماه ميگويد:
بطوريکه
دربازجوئيها مشخص کرديم عناصر اصلی کودتای
نافرجام نوژه عبارت بودند از:
ساواکی
ها؛ ماموران ضدانقلاب رژيم سابق؛ بهائی
ها؛ تعدادی از دراويش وعده زيادی زنان
فاحشه!
قيام
مردانه حماسه آفرينان ١٨ تير اصولا"
بخت
بسياری برای پيروزی نداشت زيرا که در آن
هنگام منافع سياسی و نظامی و اقتصادی و خصوصی
بسياری؛ شکست چنين قيامی را ايجاب ميکرد.
ولی
ترديد نداشته باشيم که همه ناگفته های
اين فاجعه گفته خواهد شد؛ و همه واقعيتهای
اين حماسه شکوهمند که چگونه اين شيرمردان
فداکار را دست و پابسته تسليم دشمنان
کردند؛ به آگاهی آيندگان خواهد رسيد.
سرگرد
خلبان فرخزاد جهانگيری درجلسه دادرسی
در پاسخ ريشهری گفت
: ما برای
پول يا برای مقام دست به قيام نزديم.
در اينصورت
لازم نيست بپرسيد که از کارمان پشيمان
هستيم و يا نيستيم؟ البته که نيستيم.
روایت
می کنند که یکی از سربازان زیر فشار روانی
شب پیش از عملیات جریان را با مادر خویش
در میان می گزارد و او هم ماموران حکومتی
را خبر میکند که البته این روایت چندان
درست و مستند نیست و از سوی دیگر بسیاری
با لاف و گزاف و با تفاخر ادعا کردند که کشف
کودتای نوژه ازمفاخر آنها است.
ابوالحسن
بنی صدر رئيس جمهورملايان مدعی شد که
روزپيش از قيام (دوگروه
سياسی) جريان
را به او اطلاع داده بودند.
سرتيپ
ظهيرنژاد ادعا کرد که يک ماه پيش اطلاعات
مربوط به اين قيام به دفتر او رسيده
بود و دو هفته بعد از آن ١٥ نفر در اين رابطه
دستگير شده بودند. مسعود رجوی
اطمينان ميداد که (کودتا)
را
او لو داده است.
و کيانوری
رهبر حزب توده تاکيد داشت که اين اطلاعات
را اولين بار او در اختيار رژيم گذاشته است.
ريشهری
نيزمدعی بود که دانشجويان ازپنج ماه پيش
اين برنامه را به او خبر داده بودند.
ابوشريف؛
مصطفی چمران و جواد باهنرهر کدام اين
افتخار را مربوط به خودشان دانستند هر چه
هست عوامل چپ و کمونیست ها در این باره
تاثیر گزار بوده اند.
چهره
بسيار بارز اين گروه ٢٨٠ نفری سرتيپ خلبان
آيت محققی است که از نظر سلسله مراتب نظامی
بعد از سپهبد سعيد مهديون مقام ارشد گروه
بود و از بهترين خلبانان ارتش شاهنشاهی
بشمار ميرفت.
ويديوی
ضبط شده جلسات دادرسی او توسط خود رژيم
تهيه شده بود که مورد استفاده تبليغاتی
قراربگيرد ؛ بيانات آرام؛ شمرده و روشن
سرتيپ محققی که از آغاز تا پايان آن هيچ
جانشانی از ضعف در آن نميتوان يافت؛ نمونه
غرورانگيزی از طرز فکر و سخن يک سرباز شايسته
ايران است. او
در محاکمه خود به ريشهری ميگويد:
يادم
هست که در يک بازجوئی قبلی؛ بشما گفته بودم
که ممکن بود در دو ساعت اول حداکثر ٢٠ %
از
ارتش و يا مردم از ما حمايت کنند.
ولی
بعد ازدوساعت اول حداقل ٤٠ %
حمايت
خواهند کرد؛ تا غروب ٨٠ %
و
تا صبح روز بعد احتمالا %١٠٠.
گوشه
ای دیگر از تلاش های میهن پرستان ارتش
شاهنشاهی برای سرنگونی رژیم ایران در سی
سال گذشته:
*زنده
ياد سپهبد بقراط جعفريان يکی از اميران
دلاور ارتش شاهنشاهی ايران بود که در
بحبوحه شورش سال ۵۷
به
قصد فرو نشاندن آن دست بکوشش زد.
شورشيان
و حاميان بيگانه آنها اين امير دلاور را
در حين پرواز با هلی کوپتر ميان دزفول و
اهواز که بمنظور هم آهنگ کردن حرکت يگانهای
تحت فرماندهی خود جهت عزيمت به سوی پايتخت
و سرکوب شورشيان در حرکت بود به آتش بستند
و بقتل رساندند.
چه
کسانی ايشان را بدون پشتيبان گذاشت و چه
کسانی گلوله و تفنگ در اختيار اوباش و
اراذل گذاشت؟!
*زنده
ياد ناخدا شهريار شفيق يکی از اولين افسران
ارتش شاهنشاهی ايران بود که پس از شورش
سياه سال ۵۷
به
مبارزه با جمهوری اسلامی برخاست و تلاش
گسترده ای برای از بين بردن جنايتکاران
و ترور آفرينان نمود. اما
جنايتکاران اسلامی اين مرد دلاور را ترور
کردند تا حرکت ارتشيان را در نطفه خفه
کنند که البته موفق نشدند و دوستان و
همرزمانش راه او را ادامه دادند.
*زنده
ياد سرتيپ جواد معين زاده، امير ارتش
شاهنشاهی ايران بود که با ايجاد "ارتش
رهائی بخش ايران"
اولين
سازمان(نظامی
–سياسی) را
بر عليه رژيم مذهبی ایران بنيان گذاشت .
"آرا"
ارگان
رسمی اين سازمان در سال های ابتدائی شورش
۵٧ اولين نشريه مبارزان خارج از ايران
بود که ميهن پرستانی را برای سرنگونی رژيم
آخوندی در کنار هم قرار داد.
*زنده
ياد ارتشبد غلامعلی اويسی، از اميران
ارتش شاهنشاهی بود که بر عليه رژيم جمهوری
اسلامی قيام کرد.
بسياری
از ارتشيان و ميهن پرستان مبارز به حرکت
اين امير نامدار پيوستند و گروهی از آنان
نيز در پايگاهی در مرز های ايران مستقر
شدند. اما
او همراه برادرش غلامحسين اويسی با گوله
مزدوران رژيم و ايادی بيگانه به قتل رسيد.
*زنده
ياد سرلشگر علاء الدين ناظم که به قصد
سرنگونی رژيم قد علم کرده بود حرکت خود
را به داخل ايران برد که تلاش های او با
توطئه مزدوران بيگانه و رژيم خونخوار بی
نتيجه ماند.
*زنده
ياد ارتشبد بهرام آريانا امير دلاور ديگر
ارتش شاهنشاهی ايران بود که برای سرنگونی
حکومت آخوندی با رشادت بپا خاست و در ترکيه
حرکت رهائی بخش ايران را آغاز نمود؛ حرکت
اين امير ايران پرست با توطئه حاميان
حکومت آخوندی نا کام ماند.
عمليات
ربودن ناوچه تبرزين نيز از جمله تلاش هائی
بود که به فرماندهی افسران نيروی دريائی
شاهنشاهی انجام گرفت ولی بدليل عدم استقبال
از جانب بعضی افراد بی نتيجه ماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر