معماری
ايران در دوره حكومت سامانيان به
سبب كمبود ابنيه و ساختمانهای
قديمی كمتر مورد مطالعه قرار گرفته و
دانشمندانی نيز كه در اين زمينه
مطالعه و تحقيقاتی به عمل آوردهاند
كمتر به نتايج مهمی دست يافتهاند.
سبك
عمده معماری اين دوره از طريق بررسی
مساجد بجای مانده از عهد سامانيان
ظاهرا بر سه گونه بوده است:
ــ احداث بناهای گنبد دار بر روی مقطع مربع كه تقليدی از آتشكدههای دوره ساسانيان به شمار میرود.
ــ بهرهگيری از شيوه حياطهای باز و وسيع با اطاقهای واقع در اطراف آن.
ــ ايوانهای بزرگ و گسترده به سبك تالار قصرهای شاهان ساسانی.
چند قلعه تاريخی باقی مانده در اطراف سمرقند و بخارا و آرامگاه اسماعيل سامانی در بخارا از آثار تاريخی مهم و برجسته اين عصر می باشند كه از طريق اين ابنيه سبك معماری نوين سامانی تاحدودی مشخص شده است. قلعههای نظامی اين عهد كه باستانشناسان روسيه آنها را تشريح و توصيف كردهاند به سبك ساختمانهای سنتی باستانی ايران ساخته شدهاند. اين قلعهها دارای ارتفاع دوطبقه بوده و از گل فشرده و خشت خام بر روی پايههايی بلند و شيبدار احداث گشتهاند. هر يك از قلعهها دارای پلكانهايی بودهاند كه به يك رشته از باروهای نيمكرهای پيوسته منتهی میشدهاند. نحوه ساخت اين قلاع با اتاقهای صليبی شكل دو طبقه با جناحهای طاق دار و گنبدی از مشخصههای معماری ولايت خراسان در قرون اوليه هجری است كه بعدها به ساير نقاط ايران سرايت نموده است.
آرامگاه شاه اسماعيل سامانی در بخارا نيز دارای سبك تازهای از معماری ايرانی در اين دورهاست. اين بنا از آجر ساخته شده و آجرهای آرامگاه با بافت مخصوصی كه فرم و حالات ويژهای به بنا بخشيده است روی هم چيده شدهاند. مقطع افقی بنای اين مقبره مربع بوده و با گنبدی نسبتا مرتفع پوشيده شده است. از ابداعات معماری و مهندسی اين بنا چگونگی بار برندگی ديوارهاست. در اينآرامگاه آجری زيبا فشار جانبی گنبد بوسيله پشتبندی كه به دنبال گوشوار گنبد آن قرار دارد به زمين منتقل شده و از اين لحاظ به پشتبندهای شمشيری سبك گوتيك شباهت دارد.
آرامگاه باشكوه شاه اسماعيل سامانی نمونه بارزی از معماری دوره سامانيان به شمار میرود و بخشهای مختلف آن از سبك معماری ساسانی تأثير پذيرفته است.
معماری سامانی را میتوان به نوعی حلقه ارتباط بين معماری ايران باستان و دوران اسلامی دانست و پيشرفتهای معماری ايران در دوره سلجوقيان و ايلخانان مغول نيز تا حدودی از عهد سامانی ريشه گرفته است.
منابع:
۱- اتينگهاوزن، شراتو، بمباجی: تاريخ هنر ايران (جلد هفتم هنر سامانی و غزنوی)، ترجمه يعقوبآژند، تهران، مولی، ۱۳۷۰.
۲- گشايش، فرهاد: تاريخ هنر ايران و جهان، تهران، عفاف، ۱۳۷۸.
۳- پوپ، آرتور: معماری ايران، ترجمه غلامحسين صدری افشار، تهران، فرهنگان، ۱۳۶۶
ــ احداث بناهای گنبد دار بر روی مقطع مربع كه تقليدی از آتشكدههای دوره ساسانيان به شمار میرود.
ــ بهرهگيری از شيوه حياطهای باز و وسيع با اطاقهای واقع در اطراف آن.
ــ ايوانهای بزرگ و گسترده به سبك تالار قصرهای شاهان ساسانی.
چند قلعه تاريخی باقی مانده در اطراف سمرقند و بخارا و آرامگاه اسماعيل سامانی در بخارا از آثار تاريخی مهم و برجسته اين عصر می باشند كه از طريق اين ابنيه سبك معماری نوين سامانی تاحدودی مشخص شده است. قلعههای نظامی اين عهد كه باستانشناسان روسيه آنها را تشريح و توصيف كردهاند به سبك ساختمانهای سنتی باستانی ايران ساخته شدهاند. اين قلعهها دارای ارتفاع دوطبقه بوده و از گل فشرده و خشت خام بر روی پايههايی بلند و شيبدار احداث گشتهاند. هر يك از قلعهها دارای پلكانهايی بودهاند كه به يك رشته از باروهای نيمكرهای پيوسته منتهی میشدهاند. نحوه ساخت اين قلاع با اتاقهای صليبی شكل دو طبقه با جناحهای طاق دار و گنبدی از مشخصههای معماری ولايت خراسان در قرون اوليه هجری است كه بعدها به ساير نقاط ايران سرايت نموده است.
آرامگاه شاه اسماعيل سامانی در بخارا نيز دارای سبك تازهای از معماری ايرانی در اين دورهاست. اين بنا از آجر ساخته شده و آجرهای آرامگاه با بافت مخصوصی كه فرم و حالات ويژهای به بنا بخشيده است روی هم چيده شدهاند. مقطع افقی بنای اين مقبره مربع بوده و با گنبدی نسبتا مرتفع پوشيده شده است. از ابداعات معماری و مهندسی اين بنا چگونگی بار برندگی ديوارهاست. در اينآرامگاه آجری زيبا فشار جانبی گنبد بوسيله پشتبندی كه به دنبال گوشوار گنبد آن قرار دارد به زمين منتقل شده و از اين لحاظ به پشتبندهای شمشيری سبك گوتيك شباهت دارد.
آرامگاه باشكوه شاه اسماعيل سامانی نمونه بارزی از معماری دوره سامانيان به شمار میرود و بخشهای مختلف آن از سبك معماری ساسانی تأثير پذيرفته است.
معماری سامانی را میتوان به نوعی حلقه ارتباط بين معماری ايران باستان و دوران اسلامی دانست و پيشرفتهای معماری ايران در دوره سلجوقيان و ايلخانان مغول نيز تا حدودی از عهد سامانی ريشه گرفته است.
منابع:
۱- اتينگهاوزن، شراتو، بمباجی: تاريخ هنر ايران (جلد هفتم هنر سامانی و غزنوی)، ترجمه يعقوبآژند، تهران، مولی، ۱۳۷۰.
۲- گشايش، فرهاد: تاريخ هنر ايران و جهان، تهران، عفاف، ۱۳۷۸.
۳- پوپ، آرتور: معماری ايران، ترجمه غلامحسين صدری افشار، تهران، فرهنگان، ۱۳۶۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر