سه‌شنبه، مهر ۲۸، ۱۳۹۴

زناشويی در ايران باستان


در كيش ايران باستان زناشويی به منظور زندگی خوش و خرم و اتحاد و اتفاق و ازدياد نفوس و تشكيل خانواده چنان بر پايه صحيح و محكم استوار بوده كه خود به خود ضامن بقا و دوام زندگی مشترك بود و مهر ومحبت را بين زن و شوهر برای هميشه برقرار می ساخت.زرتشت در گات ها يسنا پنجاه و سه بند به پسران و دخترانی كه می خواهند با هم پيمان ازدواج ببندند اندرز می دهد كه ای دختران شوی كننده و ای دامادان ،اينك بياموزم و آگاهتان كنم .با غيرت از برای زندگانی پاك منشی بجوشيد.هر يك از شما بايد در كردار نيك از ديگری پيشی جويد و از اين راه زندگانی خود را خوش و خرم سازد.در كيش زرتشتی از لحاظ نظم به كارهای دنيا و محكم ساختن يگانگی و جلوگيری از فساد اخلاقی ،در مورد زناشويی تاكيد زياد گرديده و اين كار به خوبی ستوده شده است.چنانكه در فرگرد چهارم بند چهل و هفت ونديداد اهورامزدا می گويد:"ای اسپيتمان زرتشت هر آينه ،من مرد زندار را بر مرد بی زن و مرد حانه دار را بر مرد بی خانمان ترجيح می دهم...
"باز در فقره چهل و چهار می گويد:"وظيفه هر شخصی است كه برادران همكيش خود را در كسب مال و داشتن همسر راهنمايی و مساعدت كند."در دين زرتشت كمك كردن برای ازدواج كسانی كه به سن بلوغ رسيده و به علت ناداری بی همسر مانده اند،از كارهای خوب و پرثواب شمرده می شود.
عقد و ازدواج
در دين زرتشت عقد و ازدواج به پنج گونه انجام می گيرد.

۱. ادشاه زنی-اين ازدوالج عبارت از اين است كه پسر و دختر برای نخستين بار با رضايت والدين خود با يكديگر ازدواج كنند.
۲. ايوك زنی (يگانه-منحصر به فرد)-يعني مردی بخواهد با يگانه دختر پدری ازدواج كند.چون دختر نميتواند دارايی خانه پدر را به خانواده ديگر منتقل كند،موظف است كه پس از ازدواج،نخستين پسر خود را به جای فرزند پدرش قرار داده دارايی را به او بسپارد تا از انقراض خانواده پدرش جلوگيری كند.چنين زنی را ايوك زنی می گويند.

۳. چاكر زنی-اين ازدواج در مورد زن يا مرد بيوه است كه بخواهد پس از در گذشت همسر اول همسر ديگر انتخاب كند.چون برابر كيش زرتشتی ،جفت اول در گيتی و عالم پس از مرگ همسر شخص است و مقام پادشاه را دارد،لذا همسر دوم در عالم ديگر،مقام چاكر را در برابر همسر اول خواهد داشت.همچنين وقتی كه مرد بخواهد برای دارا شدن فرزند با رضايت زن اول همسر ديگری اختيار كند.زن دوم نيز در مقابل زن اول مقام چاكر زنی را خواهد داشت،يعنی در خقيقت به منزله چاكر و خدمتكار است.
۴. خودسر زنی-اين ازدواج عبارت است از اينكه دختر و پسر بالغ پيش از رسيدن به بيست و يك سالگی بخواهند بدون رضايت پدر و مادر خود با يكديگر ازدواج كنند،در اين صورت موبد حق دارد صيغه عقد را جاری سازد ،ولي مادامی كه نارضايتی اوليای آنها باقی است،اين زن و شوهر از ارث محروم خواهند بود.

(دختر در شانزده سالگی و پسر در هجده سالگی ميتواند با رضايت اوليای خود ازدواج كند).
۵. ستر زنی-اگر زن و شوهری بچه دار نشوند و بچه ای را از سر راه برداشته يا از قوم و خيشان بی بضلعت گرفته به فرزندی قبول كنند،در مورد اين بچه وقتي كه بزرگ شد مانند ايوك زنی عمل ميشود،بدين طريق كه اولين پسر آن دختر خوانده،فرزند پدر خوانده محسوب مي شود و پس از فوت پدر خوانده ،صاحب دارايی و املاك خواهد شد.

موانع زناشويی
زناشويی در ميان خويشاوندان در موارد زير ممنوع است:

۱. نسبت به زن-نزديكتر از پسر عمو و پسر خاله و پسر دايی و همچنين پدر خوانده،برادر خوانده و پسر شوهر جايز نيست.
۲. نسبت به مرد-نزديكتر از دختر عمو و دختر عمه ودختر دايی و نيز مادر خوانده،و دختر خوانده را به زنی گرفتن جايز نيست.

۳. نسبت به زن و مرد-در مورد برادران يا خواهران رضاعی بطور كلی موانع مزبور جاری است.
در مورد مهريه-در كيش زرتشتی چون رهايی اختياری نيست ، به اين جهت برای زناشويی مهريه ای قيد نميشود.
امكان فسخ زناشويی يا رهايی
۱. يكی از طرفين ديوانه بوده يا اختلال حواس داشته باشد در صورتی كه طرف ديگر آگاه نبوده باشد،بنا به تقاضای طرفی كه سالم است ازدواج قابل فسخ است.
۲. هرگاه شوهر عنين بوده و مردی نداشته باشد زن ميتواند تقاضای طلاق كند.

۳. هر گاه ثابت شود زن مرتكب زنا شده،شوهر ميتواند او را رها سازد و اگر ثابت شود كه شوهر با زن ديگر زنا كرده است ،زن هم ميتواند تقاضای طلاق كند.
۴. هر گاه شوهر به مدت سه سال مخارج زندگی زن را ندهد،زن ميتواند تقاضای طلاق دهد.

۵. هر گاه زن از اذيت شوهر در خطر باشد ميتواند تقاضای رهايی كند.
۶. هر گاه زن ناشزه(زنی كه به شوهر خود تمكين نكرده،نا فرمانی كند)باشد و رفتارش باعث خطر گردد،شوهر ميتواند تقاضای طلاق كند.
۷. هر گاه شوهر زن ديگری داشته كه در موقع ازدواج پنهان كرده و يا زن شوهر ديگری داشته باشد ازدواج بعدی خود به خود باطل است.

۸. وقتی كه مرد يا زن ترك دين زرتشت كند طلاق جايز است.
گواه گيران مجلس عقد
در اين مجلس بزرگان و موبدان حاضر می شوند،موبد پس از شنيدن اقرار رضايت از عروس و داماد اندرزهای سودمند اخلاقی و دينی داده برايشان چنين دعا ميكند:
هر دو تن را شادمانی افزون باد.هميشه با فر و جلال باشيد ، به خوبی و خوشی زندگی كنيد،در ترقی و افزايش باشيد،به كردار نيك سزاوار باشيد،نيك پندار باشيد،در گفتار نيكو باشيد،در كردار نيكی به جای آوريد،از هر گونه بد انديشی دور بمانيد.هر گونه بكاهد،هر گونه بدكاری بسوزاد،راستی پايدار باد،جادويی سرنگون باد،در مزديسنی استوار باشيد،محبت داشته باشيد با كردار نيك مال تحصيل كنيد.
با بزرگان يك دل و يك زبان باشيد،با ياران فروتن و نرم خو و خوشبين باشيد،غيبت مكنيد،غضبناك نشويد،از براي شرم گناه نكنيد،حرص مبريد،از براي چيزی بيجا دردمند نشويد،حسد مبريد،كبر و مني نكنيد،هوی و هوس نپروريد،مال كسان را به نا حق مبريد،از زن و شوهر كسان پرهيز داريد از كوشش نيك خود برخوردار باشيد،با حرص انباز مشويد،با غيبت كننده همراه نباشيد،با بدنام پيوند نكنيد،با بيچارگان پيكار نكنيد،پيش پادشاهان سخن سنجيده گوييد،مانند پدر نامور باشيد،در هر صورت مادر را نيازاريد،و به واسطه راست گفتن كامياب و كامروا باشيد.
پس از آن عروس و داماد دست پيوند بهم داده دور آتش ميگردند و ساير تشريفات عروسی به طور معمول است انجام ميشود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر