سه‌شنبه، دی ۱۶، ۱۳۹۳

کشتن انسان هایی که مانند ما فکر نمی‌کنند

 
آیه بیست و نه سوره توبه به صورت شفافی نشان می دهد که دین اسلام بر اساس آیین راهزنی بنا شده است...!
یکی از آیات قران که جوهره اسلام را به رخ می کشد، آیه بیست و نهم سوره توبه است، چه آنکه در زمانی که محمد این آیات را می ساخته است، قدرت و برتری نظامی  نسبتا خوبی داشته، لذا دیگر تعارف را کنار گذاشته و اصل اسلام را به نمایش گذاشته است...! با هم این آیه را می بینم، اصل آیه به قرار زیر است:
آیه 29 توبه: قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
/ ترجمه: با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمى‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانيده‏اند حرام نمى‏دارند و متدين به دين حق نمى‏گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست‏خود جزيه دهند
-          در این آیه الله می گوید به جنگ غیر مسلمین  اهل کتاب بروید، آنها یا باید مسلمان شوند، یا جزیه بدهند یا کشته شوند
-         جزیه پول کلانی است که غیر مسلمین اهل کتاب موظف هستند به مسلمین پرداخت کنند، مقدار آن به قدری زیاد بوده که در یک سال، خلیفه وقت به حاکمان محلی دستور می دهد مبلغ جزیه را کمی کاهش دهید وگرنه همه مردم می میرند و برای سال بعد، دیگر کسی نیست که زراعت کند!
-          چطور اسلام با زبان خوش  قادر به پیشرفت نبوده و باید به زور شمشیر جلو می رفته است؟  این پرداخت جزیه، فقط شامل اهل کتاب بوده و یعنی فقط مسیحی ها و یهودی ها اجازه داشتند به شرط پرداخت مبلغ کلانی، در دین خود باقی بمانند
-         زمانی که محمد به مکه حمله کرد، اهالی مکه گفتند ما حاضریم به مانند اهل کتاب، به شما جزیه بدهیم، اما محمد گفت آن برای اهل کتاب است، شما یا باید مسلنان شذه  یا کشته شوید. یعنی اصولا برای کسانی که مسیجی یا یهودی نیستند، وضغ خیلی فاجعه آمیز تر است، در آن شرایط، از نظر اسلام یا باید مسلمان شوید یا کشته شوند!  به همین راحتی می توان علت رشد سرطان گونه اسلام را ملاحظه کرد...!
-         در صورتی که اهل کتاب قبول نمی کرده اند که جزیه بدهند، مردان کشته می شدند و زنان و کودکان به عنوان برده به غنیمت برده می شده اند، چرا که ساکن دارلحرب محسوب می شده اند و ساکنین دارلحرب به صورت پیش فرض، برده مسلمین هستند...!
-         حال به شکل کلی ماجرا نگاه کنید، طرف در خانه خودش نشسته و مشغول خوردن غذا با زن و بچه اش است. مسلمین به آن جامعه حمله می کنند، به آنها می گویند یا باید مسلمان شوید، یا پول کلانی به عنوان جزیه بدهید، یا اینکه مردان را می کشیم و زنان و کودکان را نیز برده می کنیم...!!
-         بسیاری از مسلمانان، استدلال می کنند که پرداخت جزیه چون مالیات لازم است، در صورتی که اولا جزیه مبلغش بسیار بالاتر از مالیات معمول بوده است، دوما چرا خود مسلمین مالیات نمی پرداخته اند؟!
البته قران به  مسلمین پرداخت زکات و انفاق (بخشش مال) را توصیه کرده است، اما هیچ سیستم پرداخت مالیاتی برای خود مسلمین در نظر گرفته نشده است و در قران ذکر نشده است.
اینکه بعدا خلفا عباسی به گرفتن خراج از مناطق مسلمان نشین اقدام کرده اند، چیزی را حل نمی کند، چرا که سوال باز مطرح باقی می ماند، چرا محمد بن عبدالله خود از مسلمین خراج نگرفت؟ چرا در قران چنین چیزی مطرح نشده است؟!
در جمع بندی، می توان گفت اساس دین اسلام، بر حمله و آزار دیگران بنا شده است، بر اساس این دین، باید دیگران به مسلمانان باج بدهند...! ریشه چنین تفکری را می توان در زمان هجرت محمد به مدینه یافت. چه آنکه اصولا محمد برای اینکه بتواند راهزنی کند، شهر مدینه را انتخاب کرد و در انجا به راهزنی اموال کاروان ها پرداخت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر