سه‌شنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۹۳

پیشینه ی قهوه خانه در ایران

در قديم در گوشه و كنار شهرهای ايران و در سر راهها و منزلگاههای ميان شهری قهوه ‏خانه‏ هايی داير بود. قهوه‏ خانه‏ های قديم درون شهری بهترين و جذاب‏ترين اماكن عمومی شهرها برای گذراندن اوقات فراغت بودند. هر يك از آنها معمولاً محل اجتماع و پاتوغ گروهی از قشرها و صنفهای گوناگون بود.

قهوه‏ خانه ‏های سرراهی يا ميان جاده ‏ای كه به آنها چايخانه هم می‏گفتند، اكثراً سرپناههايی برای استراحت و رفع خستگی مسافران خسته و مانده بين راهی بود. اين قهوه ‏خان‏ه ها معمولاً به دسته و صنفی خاص اختصاص نداشتند و مشتريان آنها رهگذرانی بودند كه برای نوشيدن چای و كشيدن قليان و خوردن صبحانه يا ناهار و يا شام به اين قهوه ‏خانه‏ ها می‏رفتند.

نخستين قهوه ‏خانه‏ ها در ايران در دوره صفويان، و به احتمال زياد در زمان سلطنت شاه طهماسب (۹۳۰-۹۸۴هـ . ق)، در شهر قزوين پديد آمد و بعد در زمان شاه عباس اول (۹۹۶-هـ .ق) در شهر اصفهان توسعه يافت. قهوه‏ خانه در آغاز همان‏گونه كه از نامش پيداست، جای قهوه‏ نوشی بود.

با آمدن چای به ايران و كشت اين گياه در بعضی از مناطق شمالی ايران و ذائقه ‏پذير شدن طعم چای دم كرده ميان مردم، كم‏ كم چای جای قهوه را در قهوه ‏خانه گرفت. از نيمه دوم قرن سيزدهم هجری چای‏ نوشی در قهوه‏ خانه‏ ها معمول شد. ليكن نام قهره ‏خانه همچنان بر آنها باقی ماند.

در دوره قاجار، به خصوص دوره پادشاهی ناصرالدين شاه زمينه برای گسترش قهوه‏ خانه در شهرهای بزرگ، از جمله شهر تهران، فراهم گرديد. با ريشه گرفتن قهوه ‏خانه در متن جامعه و ميان توده مردم و توسعه آن در شهرها قهوه‏ خانه توانست به صورت يك واحد صنفی فعال با كاركرد اجتماعی ـ فرهنگی ويژه و مشخصی خودنمايی كند.

پيش از پا گرفتن قهوه‏ خانه ‏های عمومی در شهرهای ايران، در دربار پادشاهان صفوی آبدارخانه‏ هايی بود كه در آنها قهوه می‏ريختند و به درباريان و مهمانان آنان می‏نوشانيدند. همراه با رسم قهوه‏ پزی در دربار صفوی، شغل قهوه ‏چيگری نيز پديد آمد و از مناصب مهم درباری شد.

قهوه‏ چيان را از لحاظ نوع قهوه‏ خانه‏ ای كه می‏گرداندند و چگونگی كار و وظيفه ‏شان می‏توان به چهار دسته تقسيم كرد:
۱. قهوه‏ چيان شهرها كه در هر محله و كوچه و گذر، يا درهر بازار و بازارچه و سرايی قهوه ‏خانه‏ ای داشتند،

قهوه‏ خانه‏ هايشان محل تجمع صنفهای مختلف بود. در هر يك از اين قهوه‏ خانه ‏ها كارگرانی بودند كه قهوه‏ چيها را در گرداندن قهوه‏ خانه و عرضه خدمات به مردم كمك می‏كردند، مانند كارگرهای “پای بساط“، “جارچی“، “قندگير“، “استكان‏شوی“، “قليان چاق‏كن“ يا “سرچاق‏كن“، “آتش بيار“ و “ديزی‏پز“.
هر يك از حمام های عمومی معتبر شهرها نيز قهوه ‏خانه يا آبدارخانه‏ای داشت كه آن را يك قهوه‏ چی يا يك قلياندار يا يك غلام قهوه‏ چی می‏گرداندند و از مشيريان با چای و قليان و چپق پذيرايی می‏كردند.

۲. قهوه‏ چيان قهوه‏ خانه‏ های خصوصی؛
در دوره صفوی در دربار پادشاهان كسانی به نام “قهوه ‏چی باشی“ آبدارخانه دربار را می‏گرداندند. در عهد ناصرالدين شاه نوشيدن قهوه و چای، هر دو در دربار و خانه ‏هاي بسياری از روحانيان، اعيان و رجال درباری معمول شد كه اينان آبدارخانه ‏ها يا قهوه‏ خانه‏ هايی در دربار و خانه‏ های خود برپا كرده بودند. در اين آبدارخانه‏ ها، قهوه چيان و قليان چاق‏كنان ماهر با منصبهای قهوه‏ چی، غلام قهوه‏ چی و قلياندار و قهوه‏ چی باشی يا آبدارباشی به كار گمارده شده بودند.

۳. قهوه‏ چيان قهوه ‏خانه ‏های موقت
به هنگام عروسی و ميهمانيهای بزرگ، مانند وليمه بازگشت از سفر حج يا ختنه ‏سوران، و اجتماع های صنفی و سياسی قهوه‏ خانه‏ هايی در طول ايام گردهمايی ها برپا می‏شد. اين قهوه ‏خانه ‏ها در خانه ‏ها و تكيه ‏ها و مساجد داير بود.

۴. قهوه‏ چيان دوره‏ گرد
قهوه‏ چيرگی دوره‏ گرد يا سيار يكی از شغل های سرپايی رايج در شهرها بود. قهوه‏ چيان دوره‏ گرد بساطی ساده و جمع و جور داشتند. اين گروه قهوه‏ چی، قهوه يا چای را به كوچه و بازار می‏بردند و در محل تجمع كارگران و پيشه ‏وران و كسبه بساط می افكندند و از راه فروش قهوه و چای زندگی را می‏گذراندند.

قهوه‏ خانه در جامعه ايران، تحول و دگرگونی بزرگی در شكل گردهمايی های مردم و شيوه گذراندن اوقات فراغت و نوع سرگرمی های آنان فراهم آورد. مردم از هر قشر و گروه هر روز پس از دست كشيدن از كار روزانه، و در ايام و اوقات بيكاری در قهوه‏ خانه‏ ها جمع می‏شدند و ساعتها به گفت وگو با هم و تبادل نظر درباره كارهای اجتماعی و اقتصادی و سياسی می پرداختند.
در مجالس شبانه قهوه‏ خانه ‏ها، به خصوص شبهای ماه رمضان كه آيينهای سخنوری و مرثيه‏ سرايی و نقالی و شاهنامه‏ خوانی و بازيهای قهوه‏ خانه ‏ای در آن برگزار می شد، معمولاً جمع زيادی از اهالی محل و مردم محله‏ های ديگر شركت می‏كردند و در يك محفل انس و دوستی و فضای فرهنگی و ادبی با هم ارتباط برقرار می‏كردند.

قهوه‏ خانه كه تا چند دهه پيش كانون نشر و ترويج فرهنگ سنتی و دستاوردهای ادبی و هنری گذشتگان ما بود و توانسته بود تا حدی يادمانهای گذشته را در جامعه ايران و ميان عامه مردم زنده و پايدار نگه دارد كم‏ كم كاركرد خود را از دست داد و صرفاً به محلي برای نوشيدن چای و خوردن صبحانه و ناهار، و رفع خستگی درآمد و در زمان حاضر با رونق فرهنگ غربی در ميان ايرانيان و با جايگزين شدن ساندويچ‏ فروشيها، كافی شاپها و...، قهوه‏ خانه ‏ها متروك شدند و ديگر هيچ اثری از آن قهوه‏خانه‏ ها در زندگی اجتماعی ايرانيان مشاهده نمی‏شود مگر در برخی روستاها كه هنوز بافت سنتی آنها دست نخورده باقی مانده است. در سالهای اخير برخی از افراد با ذوق در تهران و بعضی شهرهای ديگر ايران اقدام به بازسازی قهوه‏ خانه‏ هايی با حفظ بافت سنتی آن كرده‏ اند، برای نمونه می‏توان از قهوه ‏خانه سنتی آذری نام برد كه بازسازی آن براساس طرحی بر پايه مدارك و اسناد تاريخی و اطلاعات شفاهی صاحبنظران و مطلعان تهيه شده است. در بازسازی و تركيب ‏بندی فضاها و نماها و آرايه‏ ها كوشش شده تا عمدتاً از آجر و كاشی و سنگ و چوب و گچ و كاهگل استفاده شود تا بر اثر آميختگی اين نوع مصالح با هم در فضاها بافتی از معماری سنتی قهوه‏ خانه‏ های قديم در چشم بينندگان تجلی يابد.

فضاهای ساختمان قهوه‏ خانه با مجموعه ‏ای از پرده و تابلوی نقاشی،عكسهای پهلوانان، اسباب و اشيای قديم و زينتی، اسباب و اشيای مذهبی و گل و گلدان آرايش شده است.
لباس كاركنان قهوه‏ خانه، از قهوه‏ چی و بساط‏ دار و جارچی گرفته تا چای بده و ديزی پز و استكان جمع ‏كن؛ لباسی است همشكل طرح لباسها از شكل لباسهای رايج مردم و قهوه ‏چيان در اواخر دوره قاجار و اوايل دوره پهلوی برگرفته شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر