چهارشنبه، فروردین ۰۶، ۱۳۹۳

زندگی نامه و خدمات مهناز افخمی دومین وزیر زن ایران در حکومت پهلوی


مهنار افخمی ﺑﻪ ﺳــﺎﻝ ۱۹۳۱ ﺵ ﺩﺭ ﺑﺎﻓﺖ ﻛﺮﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣــﺪ. ﭘﺪﺭﺵ ﻣﺠﻴﺪ ﺍﻣﻴﺮﺍﺑﺮﺍﻫﻴمی ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻓﺮﺩﻭﺱ ﻧﻔﻴسی ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ. ﺟﺪ ﭘﺪﺭی ﻭی، ﻣﺨﺘﺎﺭﺍﻟﻤﻠﻚ، ﺩﺍﻣﺎﺩ یکی ﺍﺯ ﺷﺎﻩ ﺯﺍﺩﮔﺎﻥ ﻗﺎﺟﺎﺭ،ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯی ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮﺩ.
ﻣﺠﻴﺪ ﺍﻣﻴﺮﺍﺑﺮﺍﻫﻴمی، ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻓﺮﺍﻧﺴــﻪ، ﺧﻮﺷــﮕﺬﺭﺍﻥ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻫﺎلی ﻣﻮﺳﻴقی ﺑﻮﺩ. ﻓﺮﺩﻭﺱ ﻧﻔﻴسی ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ، ﻓﺮﺩی ﺑﺎﺳﻮﺍﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ می ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺑﻮﺩ.
ماﺩﺭ ﻓﺮﺩﻭﺱ، ﭼﻮﻥ ﺷﻴﻮﻩ ﺯﻧﺪگی ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﺍ ﻧمی ﭘﺴﻨﺪﻳﺪ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﺟﺪﺍ ﺷﺪ ﻭ ﺯﻧﺪگی ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎیی ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﺮﺩ. ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﺄﺳــﻴﺲ ﺧﻴﺎﻁ ﺧﺎﻧﻪﺍ ی، ﺍﻣﻮﺭﺍﺕ ﺯﻧﺪگی ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ می ﮔﺬﺭﺍﻧﺪ. ﺍﻣﺮی ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺮﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺩﻭﺭﻩ، ﻣﻌﻤﻮﻝ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﻛﺴــﺐ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺑﺮﺍی ﺯنی ﻣﻄﻠﻘﻪ، ﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﻮﻳﮋﻩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻧﺒﻮﺩ.
ﻣﻬﻨﺎﺯ ﺩﺭ ﻛﻮﺩکی ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺯﺭﺗﺸﺘﻴﺎﻥ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻛﻪ یکی از ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺧﺼﻮصی ﺩﺭ ﻛﺮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ.
ﻣﻬﻨﺎﺯ ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ سالگی ﺑﻪ ﻛﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﻧﻮﺷﻴﺮﻭﺍﻥ ﺩﺍﺩﮔﺮ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺖ. و سپس بهمراه ماﺩﺭﺵ به ﺍﻣﺮﻳﻜﺎ رفت، ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺭﺍهی ﺁﻥ ﻛﺸﻮﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻭﺭﻩ ﺩﺑﻴﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ مدرسه ای ﺩﺭ ﺳﻴﺎﺗﻞ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺑﺮﺩ و در ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟگی ﻭﺍﺭﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻠﺮﺍﺩﻭ و در رشته ادبیات اینگلیسی مشغول به تحصیل ﺷﺪ. در ﻧﻮﺯﺩﻩ سالگی ۱۳۳۸/۱۹۵۹ ﺑﺎ ﻏﻼﻣﺮﺿﺎ افخمی ، ﺍﺯ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎﻧﺶ، ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩ. ﺍﻭ ﺩﺭ ۱۹۶۶ / ۱۳۴۵ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻠﺮﺍﺩﻭ ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﺍﻧﮕﻠﻴﺲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ همین دﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻓﻮﻕ ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﺮﺩ.
مهنار افخمی ﺩﺭ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ۱۳۴۶/۱۹۶۷ ﺑﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ملی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﺳﻤﺖ ﺍﺳﺘﺎﺩﻳﺎﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻧﮕﻠﻴسی ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﺗﺪﺭﻳﺲ ﺷﺪ. ﺍﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﺰﻳﻤﺖ ﺟﺎﻥ ﻭﻭﺩ (Jhon Wood) ـ ﻣﺪﻳﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻧﮕﻠﻴسی ﺩﺍﻧﺸﻜﺪﻩ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ـ ﺍﺯ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ.

ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺑﻖ شغلی افخمی ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﭘﻴﺶ ﮔﻔﺘﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻋﻀﻮ ﺷﻮﺭﺍی ﻋﺎلی ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﻋﻀﻮ ﻛﻤﻴﺘﻪ عالی ﺭﻓﺎﻩ ﺍﺟﺘﻤﺎعی، ﻋﻀﻮ ﻣﺆﺳﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺧﻮﻥ، ﺭﺋﻴﺲ ﻫﻴﺌﺖ ﻋﺎﻣﻞ ﺁﻣﻮﺯﺷﮕﺎﻩ ﻣﺪﺩﻛﺎﺭی ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﺭﺋﻴﺲ ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮﻩ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺯﻧﺎﻥ، ﻋﻀﻮ ﻫﻴﺌﺖ ﻣﺪﻳﺮﻩ ﺑﺮﺭﺳﻴﻬﺎ ﻭ ﻧﻮﺁﻭﺭﻳﻬﺎی ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻬﺎی ﺗﺤﺖ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺍﺷﺮﻑ ﭘﻬﻠﻮی، ﻧﺎﻳﺐ ﺭﺋﻴﺲ ﻫﻴﺌﺖ ﺍﺟﺮﺍیی ﺣﺰﺏ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﻣﻠﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺩﺭ ﻴﺌﺖ ﺍﻣﻨﺎی ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﻬﺎی ﻓﺮﺡ ﭘﻬﻠﻮی، ﻛﺮﻣﺎﻥ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﻨﻴﺎﺩ ﻓﺮهنگی ﺁﺭﺷﺎﻡ.
افخمی ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۴۹ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻀﻮ ﻫﻴﺌﺖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪگی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﺷﺸﻤﻴﻦ ﺍﺟﻼﺱ ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮمی ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ، ﺑﻪ ﺳﺎﻝ ۱۳۵۰/۱۹۷۱ ﺩﺭ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﻫﻴﺌﺖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪگی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ یکی ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎی علیﺍ ﻟﺒﺪﻝ ﺍﻳﻦ ﻫﻴﺌﺖ ﺷﺮﻛﺖ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﺍﺟﻼﺱ ﺑﻴﺴﺖ ﻭ ﻫﺸﺘﻢ ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮمی ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ۱۳۵۲/۱۹۷۳ ﺩﺭ ﻧﻴﻮﻳﻮﺭﻙ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪ، افخمی ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺩﺑﻴﺮﻛﻞ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﻫﻴﺌﺖ ﺑﻪ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺍﺷﺮﻑ ﭘﻬﻠﻮی ﺷﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩ. ﻭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۵۴/۱۹۷۵ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﻫﻴﺌﺖ نماﻳﻨﺪگی ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﺟﻼﺱ سی ﺍﻡ ﻣﺠﻤﻊ ﻋﻤﻮمی ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﻠﻞ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺖ.افخمی ﺩﺭ ﺩی ﻣﺎﻩ ۱۳۵۴ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺍﻣﻴﺮﻋﺒﺎﺱ ﻫﻮﻳﺪﺍ، ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﻳﺮ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻭﺯﻳﺮ ﻣﺸﺎﻭﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﻌﺮفی ﺷﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﻤﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺩﻭﻟﺖ ﺟﻤﺸﻴﺪ ﺁﻣﻮﺯﮔﺎﺭ ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩ.ﻭی ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﻛﺎﺑﻴﻨﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ، ﺍﺟﺮﺍی ﭘﺮﻭﮊﻩ ﻧﻮﺳﺎﺯی ﺟﻨﻮﺏ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺑﺎ ﻭﺯﻳﺮ ﻣﺴﻜﻦ ﺍﻣﺮﻳﻜﺎ ﻫﻢ ﺗﺒﺎﺩﻝ ﻧﻈﺮ می ﻛﺮﺩ. ﺍﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﻨﺼﻮﺏ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻫﻮﻳﺪﺍ ﺩﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺍﺳﺘﻌﺪﺍﺩﻫﺎی ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ.

افخمی ﻭ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺯﻧﺎﻥ
بخشی ﺍﺯ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻓﻜﺮی ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎعی ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﻥ ﻫﻔﺪﻫﻢ ﺁﻏﺎﺯ ﺷــﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻧﻴﺰ ﺍﻧﻌﻜﺎﺱ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺣﻘﻮﻕ ﺯﻧﺎﻥ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎیی ﻛﺮﺩ. ﺭﺿﺎشاه ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﻣﺪﺭﻧﻴﺰﺍﺳــﻴﻮﻥ ﻛﺸﻮﺭ، ﻣﺴــﺌﻠﻪ ﻛﺸﻒ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﺳــﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺯﺍﺩی ﻭ ﺣﻘﻮﻕ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﻄﺮﺡ ﻧﻤﻮﺩ. ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺷﺎﻩ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺩﻣﻜﺮﺍﺗﻴﺰﺍﺳﻴﻮﻥ، گامهای مهمی در آن جهت برداشت که در آن زمان بی سابقه بود. ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺎ ﭘﻴﺪﺍﻳﺶ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻣﺘﺮقی ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ. ﺍﻳﻦ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ۱۳۳۶ ﺗﺄﺳﻴﺲ ﻭ ﺩﺭ ۱۳۴۲ ﺑﻪ ﺣﺰﺏ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻧﻮﻳﻦ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﮔﺮﺩﻳﺪ،اولویت ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﻧﻴﺰﺍﺳﻴﻮﻥ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ،بدین ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻋﺮﺻﻪ، ﻧﻘﺶ ﺟﺪﻳﺪی ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻛﺸﻮﺭ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﺪ. که پیش از آن چنین اقدامی بی سابقه بود. ﺩﻭﻟﺖ ﻫﻮﻳﺪﺍ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﺭﺻﺪﺩ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻓﻀﺎیی ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻴﻨﺠﺎﻣﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎی ﺍﺟﺘﻤﺎعی ﻭ ﻓﺮهنگی ﺑﻪ ﺣﻘﻮﻕ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﻳﻬﺎی ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻳﺎﻓﺖ. ﺯﻧﺎﻥ ﻧﻴﺮﻭی ﺍﻧﺴﺎنی عظیمی ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻣﺆﺛﺮﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎیی ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺳﺎﺯ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺗﺮقی ﺍﺳﺖ، ﺿﺮﻭﺭی ﺑﻮﺩ، ﭘﺎﺳﺦ ﮔﻮیی ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋلی ﻛﻪ ﻧﻈﺎﻡ ﺑﻴﻦﺍ ﻟﻤللی ﻭ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎی ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎتی ﻧﻈﻴﺮ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ، ﺗﻨﻈﻴﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ بی ﺳﻮﺍﺩی ﻭ ﻓﻘﺮ، ﺟﺰ ﺑﺎ ﺷﺮﻛﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﺼﻮﻝ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺧﻮﺩ دلیلی ﺑﺮ ﺑﻬﺮﻩ ﮔﻴﺮی مفید ﺍﺯ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ نیرویی برای ﭘﻴﺸﺒﺮﺩ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻮﺩ.

ورود به سازمان زنان
شروع كار خانم افخمی در زمينه مسائل زنان مربوط می شد به كار دانشگاهی ایشان, به خاطر اينكه در رشته ادبيات تعداد قابلت وجهی [از] دختران دانشجو درس می خواندند و اين دختران علاقه مند بودند به بحث و گفتگو درباره مسائل زندگی و مشكلاتی كه با آن روبه رو بودند.
در همان حال، خانم دكتر رجالی كه روان شناس بود و در همان دانشكده تدريس می كرد، دبيركل سازمان زنان شده بود و خيلی دلش می خواست كه سازمان [تحت] فعاليتش توسعه جمعيت » پيدا كند و به اصطلاح نهضت طرفدار پيدا كند. او از خانم افخمی درخواست یاری کرد كه با سازمان زنان ارتباط برقرار كند و دختران دانشجو كار در امور زنان را از دانشگاه ملی شروع كنند و از دانشگاههای ديگر هم بعداً عضو اين سازمان شدند. ملاحظه می گردد كه جمعيت دختران دانشجو كه پديدهای مجزا از تشكيلات اداری و مركزی سازمان زنان بود، فرصتی را فراهم آورد تا اين گروه در جلسات كلی سازمان شركت نمايد و بدين ترتيب تماس با دبيرخانه اين سازمان آغاز شد.
افخمی در يكی از جلسات مربوط به جمعيت دختران دانشجو٬ در حضور اشرف پهلوی، رياست سازمان زنان، گزارشی ارائه داد كه به اين ترتيب، باب آشنايی با وی گشوده شد. اشرف پهلوی در اين ديدار اظهار داشت من واقف هستم كه دانشجو در دنيا دوران پرتلاطمی را طی می كند و اين تلاطم بين دانشجويان ما نيز هست اما اگر ببيند به افكار و عقايد او توجه می شود از آن حالت عصيان بيرون می آيند، بايد تحرك بين دانشجويان باشد... در كميته شما به هرنحوی شده بايد تعداد بيشتری از دانشجويان عضويت داشته باشند و وظايف خود را انجام دهند؛ فقط شعار دادن كافی نيست و بايد در عمل نشان بدهند كه خواهان پيشرفت هستند و حالا زمان عمل است.
از اين رو، با پيشنهاد سيمين رجالی، دبيركل سازمان، افخمی به عنوان يكی از اعضای هيئت نمايندگی ايران، همراه اشرف پهلوی در نشست ساليانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۹۶۹ شركت كرد. وظيفه وی تهيه متن سخن رانی برای نماينده ايران بود.
سرانجام در ۱۳۵۰ از طريق عبدالرضا انصاری، قائم مقام اشرف، پيشنهاد دبيركلی سازمان به وی داده شد و هم زمان با تدريس در دانشگاه، دبيركلی سازمان زنان را هم پذيرفت. وی در آستانه ۳۱ سالگی، هدايت سازمانی را به عهده گرفت كه اعضای شورای مركزی آن از حد متوسط سنی بالايی برخوردار بودند و در مورد توانايی او برای انجام امور محوله، شك و ترديدهايی وجود داشت, که به مرورایشان شایستگی خود را در اداره این سازمان به اثبات رسانید.

ورود به عرصه های بين المللی
به منظور اثربخشی و ارتقاع سطح سازمان ٬ فعاليتهای سازمان زنان ايران هم زمان با فعاليتهای داخلی، تماسهای بين المللی را برقرار نمود و در چهار كنفرانس بين المللی سازمان ملل متحد (مكزيك، چين، اسپانيا، امريكا) دنیا شاهد حضور ايران گردید. با تأسيس مؤسسات تحقيقاتی منطقه ای و بين المللی درباره وضع زنان٬ به مرور پرستيژ مترقيانه ايران نسبت به کشور های همسایه و حتی منطقه در مجامع بين المللی پدیدار و ایران در سازمان ملل نمونه و الگویی پسندیده برای حرکت کشور های رو به رشد معرفی گردید. مهناز افخمی مكانيسم و ساز و كارهای لازم را در اين رابطه تدارك و خطوط کلی را ترسیم می نمود.
خانم مهناز افخمی در مقاله ای تحت عنوان « انقلاب مسالمتآ ميز » به تشريح جنبش زنان ايران در دو دهه قبل از انقلاب با تكيه بر اهداف و برنامه ها و فعاليتهای سازمان زنان ايران و چگونگی روابط و رويارويی آن با مراكز تصميم گيری دولتی از سويی و با عوامل محافظه كار سنتی جامعه از سوی ديگر پرداخته است. در اين نوشته ضمن مرور تاريخچه جنبش زنان در دوره معاصر به فرايند تشكيل سازمان و اهداف نخستين آن، سپس تشريح امكانات و محدوديتهای موجود اين سازمان می پردازد.
در بخشی از اين مقاله به توصيف ساختار و نحوه كار و انواع فعاليتهای اين سازمان در ايران و عرصه بين المللی پرداخته است. او می نويسد: « آغاز بداری زنان ايران را می توان با جنبش تنباكو مقارن دانست. نشانه های اين بيداری نخست در اين جنبش و سپس در انقلاب مشروطيت كه زنان در آن حضوری محدود ولی قابل توجه داشتند پديدار شد. »
او ضمن ناچيز دانستن سهم زنان در نهادهای نوپای انقلاب مشروطه در عرصه سياسی كشور اضافه می نمايد كه در موضع اجتماعی و مدنی آنان هم تغيير محسوسی حاصل نشد و فعاليتهای سازمان يافته آنها عمدتاً به اتكای زنان طبقه مرفه شكل گرفت و عملاً به زمينه های آموزشی و انتشاراتی محدود بود. به اعتقاد وی دگرگونيهای اساسی از آغاز دوران پهلوی اول در وضع زنان پديدار می گردد.
امكان تحصيلات عالی و دانشگاهی برای زنان فراهم شد و با كشف حجاب، راه مشاركت روزافزون زنان در زندگی اجتماعی و اقتصادی كشور تا حدودی گشوده شدو با اصلاح قانون مدنی، زنان پاره ای از حقوق از دست رفته خود را بازيافتند.
در سال ۱۳۲۲ جمعيتی به نام « شورای زنان ايران » به كوشش « صفيه فيروز » تاسیس شد و با هدف نيل به برابری زنان با مردان و بالا بردن سطح فكری و فرهنگی بانوان به فعاليت پرداخت. در اين سالها بخش زنان حزب توده نيز به فعاليتهای گسترده ای دست زد و از آن جمله طوماری به پشتيبانی از حق رأی برای زنان تهيه و به نخست وزير وقت دكتر محمد مصدق ارائه كرد اما او به سبب مخالفت شديد رهبران روحانی تصميم گرفت در اين باره اقدامی نكند.

فعاليتهای افخمی پس از انقلاب
مهناز افخمی پس از انقلاب به امريكا رفت و به فعاليتهای خود در امور زنان ادامه داد.
وی هم ا كنون در سازمانهای بسياری برای برابری حقوق زنان و تثبيت جايگاه آنان فعاليت می كند. او از جمله بنيان گذاران سازمان غيردولتی بين المللی آموزش مديريت زنان در امريكا است. افخمی از اعضای بنياد مطالعات ايرانی (SIGI) و رئيس سازمان بين المللی همبستگی زنان است كه توسط اشرف پهلوی در خارج از ايران تأسيس شده مسئوليت تاريخ شفاهی زنان پناهنده به امريكا را برعهده دارد و در فصل نامه اين بنياد با عنوان ایران نامه مقالاتی از وی به چاپ رسيده است. او دراين باره می نويسد: « در سال ۱۹۸۱ كه به همت جمعی از دانشگاهيان ایرانی، بنياد مطالعات ايران را پايه گذاری می كرديم، تاريخ شفاهی را به عنوان يكی از برنامه های اصلی اين بنياد شناختيم... از ابتدا برنامه ای برای مصاحبه با زنان ايرانی در خارج از كشور بويژه زنانی كه در ايران عهده دار مشاغل مهم بوده ا ند يا در تصميم گيريهای عمده تأثيری قابلت وجه گذاشته ا ند و يا در حركتهای گوناگون زنان ايران نقش رهبری ايفا می كرده ا ند، تنظيم گرديد و به مرحله اجرا رسيد

تأليفات افخمی
افخمی كتاب و مقالاتی نوشته است كه اغلب مسائل مربوط به زنان را شامل می شود. برخی از مكتوبات وی در دوران تحصيل و پيش از ورود به عرصه سياسی بدين قرار است:
مقايسه ترجمه های مختلف انگليسی رباعيات خيام
مقاله در مورد شعر معاصر فارسی
ترجمه تاريخ هنر معماری ايران
ساير نوشته های افخمی نيز شامل موارد زير مي شود:
ايمان به آزادی
زنان در تبعيد
حقوق زنان در دنيای اسلام
در چشم طوفان: زنان در ايران پس از انقلاب
جامعه، دولت و جنبش زنان ايران ( ۱۳۵۷ ۱۳۴۲ ) مصاحبه با مهناز افخمی
انقلاب مسالمت آميز و تاريخ شفاهی ايران نيز از جمله مقالات وی در نشريه بنياد مطالعات ايران می باشد.
خانم افخمی عملکرد و خدمات شما باعث افتخار برای یکایک ایرانیان است.

خواننده گرامی از آنجا که من منابع کاملی در دسترس نداشتم٬ تلاش نمودم حداکثر اطلاعات موجود را در این زندگی نامه برای شما جای دهم و خود اعتراف می کنم که این زندگی نامه ای که در دسترس شما گذاشته ام کامل نبوده و امیدوارم شما اطلاعات دقیق تری از زندگی این بانوی تلاشگر را بیابید.

پارسا - وبلاگ خاک من ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر