برگرفته
از كتاب هزار دستان نوشته اسكندر دلدم
معروف است که نادر شاه افشار پس از شكست از عثمانی به ميرزا مهدی خان منشی خود گفت : از سركردگان ولايت كمك بخواه تا فورا به ياری ما بشتابند ، او هم همان طوری كه رسم منشيان متملق آن روزگار بود ، در نامه ای اشاره كردكه : « به اردوی كيوان شكوه چشم زخمی وارد آمده ! الی آخر ....... وقتی نامه را برای نادر خواندن سخت عصبانی شد و فرياد زد :
(( اين حرف ها چيست ؟ بردار بنويس : « فلان ...... خواهر و مادرتان را پاره كردند، هر چه ممكن است زودتر خودتان را برسانيد !!))
معروف است که نادر شاه افشار پس از شكست از عثمانی به ميرزا مهدی خان منشی خود گفت : از سركردگان ولايت كمك بخواه تا فورا به ياری ما بشتابند ، او هم همان طوری كه رسم منشيان متملق آن روزگار بود ، در نامه ای اشاره كردكه : « به اردوی كيوان شكوه چشم زخمی وارد آمده ! الی آخر ....... وقتی نامه را برای نادر خواندن سخت عصبانی شد و فرياد زد :
(( اين حرف ها چيست ؟ بردار بنويس : « فلان ...... خواهر و مادرتان را پاره كردند، هر چه ممكن است زودتر خودتان را برسانيد !!))
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر