نبردهای
آرت ميزيوم و فرار نيروی دريايی يونان
به سالاميس :
پس از شکست آتنيها در نبرد ترموپيل يونانی ها در آرت ميزيوم ماندند و نبرد دريايی آغاز شد. كشتی های ايرانی چون تعداد كم كشتی های يونانی را ديدند ، آنها را دور زدند و تعدادی از آنها پشت كشتی های يونانی قرار گرفتند .بدين ترتيب نيروی دريايی يونان محاصره شد. خشايارشا كشتی ها ايران را بصورت نيم دايره درآورد و دستور حمله به ناوگان يونان را صادر كرد ، در نتيجه جنگ سختی درگرفت. آنها تلفات زياد به كشتی ها ايران وارد كردند ولی در نهايت يونان ها شكست خوردند. سپس يونانی ها مجلس مشورت تشكيل دادند و تميستوكل (طراح اصلی جنگ ها يونان) پيشنهاد كرد كه يونان ها عقب نشين كنند و به سالمين بروند. يك نفر خبرچين به ايران اطلاع داد كه يونان ها از آرت ميزيوم فرار كرده اند.پس از اين پيروزی ايرانی ها تعداد زياد از شهرها يونان را تصرف كردند ، از جمله شهر فوسيد را. چون اهالی تسال از شهروندان فوسيد كينه قبلی به دل داشتند به آنها پيشنهاد كردند برای جلوگيری از تصرف شهرشان بدست نيروهای پارس مقداری باج به آنها بپردازند. ولی اهالی فوسيد در جواب گفتند كه هيچ گاه به يونان خيانت نخواهند كرد و هيچ پول به آنها ندادند. در نتیجه لشكريان ايران هم آنجا را تصرف كردند. نيروی دريای يونان پس از فرار از آرت ميزيوم به سلامين رفت. سپس جارچی ها به آتن رفتند و به مردم آنجا گفتند كه زن ، فرزندان ، اموال و بردگان خود را از آتن خارج كنيد و در جا امن پناه بگيريد. در مجلس مشورت كه يونان ها برای جنگ بعد ترتيب دادند ، بعضی ها عقيده داشتند كه بايد به ايستم رفت و در پلوپونس جلوی نيروی دريايی ايران را گرفت. چون اگر در سالامين شكست بخورند ، جزيره محاصره شده و ارتباط آنها با تمام يونان قطع می شود. ولی اگر در ايستم جنگ كنند ، در صورت شكست می توانند به داخل پلوپونس عقب نشين كنند. سپس خبر رسيد كه ارتش ايران وارد آتن شده است. از زمان حركت خشايارشا از هلس پونت تا ورود او به آتن چهار ماه گذشت. وقتی پارسها وارد آتن شدند ، آنجا را خالی از سكنه يافتند. فقط عده ای از آتنی ها كه فقير بودند به معبد و ارگ آتن پناه بردند. البته آنها هم در حد توانشان از قلعه آتن دفاع كردند ولی چون ديوارها چوب بود ، ايرانی به تيرهای خود نخ كتان پيچيدند ، آنها را آتش زدند و به سو قلعه پرتاب كردند ، در نتيجه دیوارها سوختند و از بين رفتند. سپس چند نفر پارسی از قسمتهایی از ديوارها كه دارای موانع طبيعی بود بالا رفتند. آنها توانستند بر آتن ها پيروز شوند و درها قلعه را بازكنند. پس از تسخير آتن خشايارشا پيك را روانه شوش كرد و به اردوان كه نايب السطنه شده بود مژده تصرف آتن را داد. پارسها به تلافی آتش زدن معبد و جنگل شهر سارد كه آتن ها انجام داده بودند ، معبد و ارگ آتن را آتش زدند. بالاخره آتن ها پس از مشورت ها طولان تصميم گرفتند كه در سالامين جلو نيروی دريايی ايران را بگيرند. چون معبر سالامين تنگ بود و تعداد كشتی ها ايران هم زياد بود ولی يونان ها تعداد كم كشتی جنگی داشتند. از اين نظر كشتی ها ايرانی كارشان با يكديگر تداخل می كرد و مزاحم حركت يكديگر می شدند. ولی با اين وجود خيلی از يونان ها چون فكر می كردند ممكن است شكست بخورند ، سوار كشتی های خود شدند و از آنجا رفتند.
پس از شکست آتنيها در نبرد ترموپيل يونانی ها در آرت ميزيوم ماندند و نبرد دريايی آغاز شد. كشتی های ايرانی چون تعداد كم كشتی های يونانی را ديدند ، آنها را دور زدند و تعدادی از آنها پشت كشتی های يونانی قرار گرفتند .بدين ترتيب نيروی دريايی يونان محاصره شد. خشايارشا كشتی ها ايران را بصورت نيم دايره درآورد و دستور حمله به ناوگان يونان را صادر كرد ، در نتيجه جنگ سختی درگرفت. آنها تلفات زياد به كشتی ها ايران وارد كردند ولی در نهايت يونان ها شكست خوردند. سپس يونانی ها مجلس مشورت تشكيل دادند و تميستوكل (طراح اصلی جنگ ها يونان) پيشنهاد كرد كه يونان ها عقب نشين كنند و به سالمين بروند. يك نفر خبرچين به ايران اطلاع داد كه يونان ها از آرت ميزيوم فرار كرده اند.پس از اين پيروزی ايرانی ها تعداد زياد از شهرها يونان را تصرف كردند ، از جمله شهر فوسيد را. چون اهالی تسال از شهروندان فوسيد كينه قبلی به دل داشتند به آنها پيشنهاد كردند برای جلوگيری از تصرف شهرشان بدست نيروهای پارس مقداری باج به آنها بپردازند. ولی اهالی فوسيد در جواب گفتند كه هيچ گاه به يونان خيانت نخواهند كرد و هيچ پول به آنها ندادند. در نتیجه لشكريان ايران هم آنجا را تصرف كردند. نيروی دريای يونان پس از فرار از آرت ميزيوم به سلامين رفت. سپس جارچی ها به آتن رفتند و به مردم آنجا گفتند كه زن ، فرزندان ، اموال و بردگان خود را از آتن خارج كنيد و در جا امن پناه بگيريد. در مجلس مشورت كه يونان ها برای جنگ بعد ترتيب دادند ، بعضی ها عقيده داشتند كه بايد به ايستم رفت و در پلوپونس جلوی نيروی دريايی ايران را گرفت. چون اگر در سالامين شكست بخورند ، جزيره محاصره شده و ارتباط آنها با تمام يونان قطع می شود. ولی اگر در ايستم جنگ كنند ، در صورت شكست می توانند به داخل پلوپونس عقب نشين كنند. سپس خبر رسيد كه ارتش ايران وارد آتن شده است. از زمان حركت خشايارشا از هلس پونت تا ورود او به آتن چهار ماه گذشت. وقتی پارسها وارد آتن شدند ، آنجا را خالی از سكنه يافتند. فقط عده ای از آتنی ها كه فقير بودند به معبد و ارگ آتن پناه بردند. البته آنها هم در حد توانشان از قلعه آتن دفاع كردند ولی چون ديوارها چوب بود ، ايرانی به تيرهای خود نخ كتان پيچيدند ، آنها را آتش زدند و به سو قلعه پرتاب كردند ، در نتيجه دیوارها سوختند و از بين رفتند. سپس چند نفر پارسی از قسمتهایی از ديوارها كه دارای موانع طبيعی بود بالا رفتند. آنها توانستند بر آتن ها پيروز شوند و درها قلعه را بازكنند. پس از تسخير آتن خشايارشا پيك را روانه شوش كرد و به اردوان كه نايب السطنه شده بود مژده تصرف آتن را داد. پارسها به تلافی آتش زدن معبد و جنگل شهر سارد كه آتن ها انجام داده بودند ، معبد و ارگ آتن را آتش زدند. بالاخره آتن ها پس از مشورت ها طولان تصميم گرفتند كه در سالامين جلو نيروی دريايی ايران را بگيرند. چون معبر سالامين تنگ بود و تعداد كشتی ها ايران هم زياد بود ولی يونان ها تعداد كم كشتی جنگی داشتند. از اين نظر كشتی ها ايرانی كارشان با يكديگر تداخل می كرد و مزاحم حركت يكديگر می شدند. ولی با اين وجود خيلی از يونان ها چون فكر می كردند ممكن است شكست بخورند ، سوار كشتی های خود شدند و از آنجا رفتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر