پيش
از آغاز تشکيل رسمی کشور ايران در دوران
کورش بزرگ فرمانروای هخامنشی، دو پادشاهی
بزرگ در ايران وجود داشت.
پادشاهی
کيانيان در شرق ايران بزرگ و پادشاهی ماد
در غرب و جنوب.
البته
.
. .
البته در اين زمان چند پادشاهی ايرانی کوچکتر مانند اورارتوها و مانانايی ها هم در بخشهايی از ايرانزمين حکومتهای مستقلی داشتند. فرمانروايان ماد خليج فارس را تحت فرمان داشتند و کشتی های ايشان بر آن درياپويی می نموده است. اما از آنجا که در آن زمان کشور ايران درگير جنگهای بزرگ با همسايگان متجاوز غربی به ويژه آشوريان بود، بديهی است که تاريخ نگاران کمتر به درياپيمايی ايشان اشاره کرده باشند. البته در مقايسه با نيروی دريايی ايران در دوران هخامنشی، نيروی دريايی ايران در دوران ماد بسيار نوپا و ساده می نماياند. اما همين نيروی دريايی کوچک هسته اصلی نيروی دريايی توانمند ايران در زمان هخامنشيان گرديد که رزمناوهای آن لرزه بر اندام هر متجاوز خامانديشی می انداخت. مورخان يونانی تا مدتها هخامنشيان را به نام مادها (مَديا) می ناميدند و به جنگهای ايران و يونان جنگهای مَدی می گفتند. به گفته برخی مورخان، واژه مديترانه به معنای دريای مادهاست.
اسب در ايران همواره منزلت ويژهای داشته است. بسياری از نامهای ايرانی واژه اسب را در خود نهان دارند. مادها، بهويژه در منطقة نسا و ارمنستان كوچك، بزرگترين پرورشگاههای اسب را در جهان باستان در اختيار داشتند و به سواره نظام نيرومندی مجهز بودند. تجارت اسب مادی و ارمنی در آسيای صغير و جزيرههای دريای مديترانه، بطورغير مستقيم رواج دريانوردی را در اين دوران نشان می دهد.
در منابع يونانی از تابعيت ايرانی مردمان دريانورد سواحل كرمان و جزيرههای خليج فارس، ناحيه سكاها (سيستان) و منطقه پاريكانيان و دراويديان (مكران و بلوچستان) زمان ايختو ويگو (آستياگ شاهِ ماد) صحبت شده است. همچنين مادها در معماری چوب سدر، چوب سرو و قير، که مواد پايه کشتی سازی هستند را به کار می بردند. همزمان فنيقی ها، بابلی ها، هنديان، مصريان و يونانيان بازرگانی دريايی جهان را در دست داشتند. فعاليتهای كاخ سازی اورارتوها در كنار درياچه وان، با توجه به ارتباطات رودخانهای آنجا با جهان پيرامون، نيز در استورههای ارمنی ياد شده است.
آگاثارخيدس مورخ يونانی می نويسد اريثراسپ، كه حاكم بخشی از سواحل خليج فارس بوده است، نخستين بار به دنباله گله اسبان خود كه از شيری ترسيده و از تنگه هرمز گذشته و به جزيره قشم گريخته بودند، به آنجا قدم گذاشته است. اين داستان با وجود اينکه واقعی به نظر نمی رسد، اما بيانگر اين حقيقت است که ايرانيان دريای پارس را در حاکميت داشتند و گلههای خود را برای چرا به جزيرههای آن می بردند.
تنی چند از مورخان يونانی نوشتهاند که كه آرامگاه اريثراسپ در جزيره اُراكتا oracta (يا اگوريس ogyris = جزيره قشم) قرار دارد. و از آن رو خليج فارس را دريای اريتره می ناميدند. اما آگاثارخيدس می گويد كه اريثراسپ زمستانها را در پاسارگاد می گذرانده است. البته لازم به توضيح است که منظور وی از پاسارگاد منطقه تحت حاکميت قبايل پاسارگاد و نه پاسارگاد کنونی بوده که در زمان کورش بزرگ ساخته شده است.
به گفته مورخان يونانی، در آن زمان زندگی جامعه ايرانی در دريای پارس بر پايه ماهيگيری، صيد مرواريد، بازرگانی و دريانوردی بوده است. در بندرهای آن روز ايران هم کالا و خدماتی همچون ساخت و تعمير بادبان، تعمير کشتی، طناببافی و ... به کشتی های رهگذر ارائه می شده است.
در زمان اژيدهاک يک کشتی ايرانی حامل مقادير فراوانی طلا در خليج فارس غرق شد. ماموريت بيرون آوردن طلاها بر عهده چند غواص خبره ايرانی خليج فارس گذارده شد و اژيدهاک خود در عرشه کشتی بر اين عمليات نظارت داشت.
البته در اين زمان چند پادشاهی ايرانی کوچکتر مانند اورارتوها و مانانايی ها هم در بخشهايی از ايرانزمين حکومتهای مستقلی داشتند. فرمانروايان ماد خليج فارس را تحت فرمان داشتند و کشتی های ايشان بر آن درياپويی می نموده است. اما از آنجا که در آن زمان کشور ايران درگير جنگهای بزرگ با همسايگان متجاوز غربی به ويژه آشوريان بود، بديهی است که تاريخ نگاران کمتر به درياپيمايی ايشان اشاره کرده باشند. البته در مقايسه با نيروی دريايی ايران در دوران هخامنشی، نيروی دريايی ايران در دوران ماد بسيار نوپا و ساده می نماياند. اما همين نيروی دريايی کوچک هسته اصلی نيروی دريايی توانمند ايران در زمان هخامنشيان گرديد که رزمناوهای آن لرزه بر اندام هر متجاوز خامانديشی می انداخت. مورخان يونانی تا مدتها هخامنشيان را به نام مادها (مَديا) می ناميدند و به جنگهای ايران و يونان جنگهای مَدی می گفتند. به گفته برخی مورخان، واژه مديترانه به معنای دريای مادهاست.
اسب در ايران همواره منزلت ويژهای داشته است. بسياری از نامهای ايرانی واژه اسب را در خود نهان دارند. مادها، بهويژه در منطقة نسا و ارمنستان كوچك، بزرگترين پرورشگاههای اسب را در جهان باستان در اختيار داشتند و به سواره نظام نيرومندی مجهز بودند. تجارت اسب مادی و ارمنی در آسيای صغير و جزيرههای دريای مديترانه، بطورغير مستقيم رواج دريانوردی را در اين دوران نشان می دهد.
در منابع يونانی از تابعيت ايرانی مردمان دريانورد سواحل كرمان و جزيرههای خليج فارس، ناحيه سكاها (سيستان) و منطقه پاريكانيان و دراويديان (مكران و بلوچستان) زمان ايختو ويگو (آستياگ شاهِ ماد) صحبت شده است. همچنين مادها در معماری چوب سدر، چوب سرو و قير، که مواد پايه کشتی سازی هستند را به کار می بردند. همزمان فنيقی ها، بابلی ها، هنديان، مصريان و يونانيان بازرگانی دريايی جهان را در دست داشتند. فعاليتهای كاخ سازی اورارتوها در كنار درياچه وان، با توجه به ارتباطات رودخانهای آنجا با جهان پيرامون، نيز در استورههای ارمنی ياد شده است.
آگاثارخيدس مورخ يونانی می نويسد اريثراسپ، كه حاكم بخشی از سواحل خليج فارس بوده است، نخستين بار به دنباله گله اسبان خود كه از شيری ترسيده و از تنگه هرمز گذشته و به جزيره قشم گريخته بودند، به آنجا قدم گذاشته است. اين داستان با وجود اينکه واقعی به نظر نمی رسد، اما بيانگر اين حقيقت است که ايرانيان دريای پارس را در حاکميت داشتند و گلههای خود را برای چرا به جزيرههای آن می بردند.
تنی چند از مورخان يونانی نوشتهاند که كه آرامگاه اريثراسپ در جزيره اُراكتا oracta (يا اگوريس ogyris = جزيره قشم) قرار دارد. و از آن رو خليج فارس را دريای اريتره می ناميدند. اما آگاثارخيدس می گويد كه اريثراسپ زمستانها را در پاسارگاد می گذرانده است. البته لازم به توضيح است که منظور وی از پاسارگاد منطقه تحت حاکميت قبايل پاسارگاد و نه پاسارگاد کنونی بوده که در زمان کورش بزرگ ساخته شده است.
به گفته مورخان يونانی، در آن زمان زندگی جامعه ايرانی در دريای پارس بر پايه ماهيگيری، صيد مرواريد، بازرگانی و دريانوردی بوده است. در بندرهای آن روز ايران هم کالا و خدماتی همچون ساخت و تعمير بادبان، تعمير کشتی، طناببافی و ... به کشتی های رهگذر ارائه می شده است.
در زمان اژيدهاک يک کشتی ايرانی حامل مقادير فراوانی طلا در خليج فارس غرق شد. ماموريت بيرون آوردن طلاها بر عهده چند غواص خبره ايرانی خليج فارس گذارده شد و اژيدهاک خود در عرشه کشتی بر اين عمليات نظارت داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر