چهارشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۹۱

سابقه کشتی سازی و دریانوردی ایرانیان


پيش از آغاز تشکيل رسمي کشور ايران در دوران کورش بزرگ فرمانرواي هخامنشي، دو پادشاهي بزرگ در ايران وجود داشت. پادشاهي کيانيان در شرق ايران بزرگ و پادشاهي ماد در غرب و جنوب. البته . . .
 
البته در اين زمان چند پادشاهي ايراني کوچک‌تر مانند اورارتوها و مانانايي‌ها هم در بخش‌هايي از ايران‌زمين حکومت‌هاي مستقلي داشتند. فرمانروايان ماد خليج فارس را تحت فرمان داشتند و کشتي‌هاي ايشان بر آن درياپويي مي‌نموده است. اما از آنجا که در آن زمان کشور ايران درگير جنگ‌هاي بزرگ با همسايگان متجاوز غربي به ويژه آشوريان بود، بديهي است که تاريخ نگاران کمتر به درياپيمايي ايشان اشاره کرده باشند. البته در مقايسه با نيروي دريايي ايران در دوران هخامنشي، نيروي دريايي ايران در دوران ماد بسيار نوپا و ساده مي‌نماياند. اما همين نيروي دريايي کوچک هسته اصلي نيروي دريايي توانمند ايران در زمان هخامنشيان گرديد که رزمناوهاي آن لرزه بر اندام هر متجاوز خام‌انديشي مي‌انداخت. مورخان يوناني تا مدت‌ها هخامنشيان را به نام مادها (مَديا) مي‌ناميدند و به جنگ‌هاي ايران و يونان جنگهاي مَدي مي‌گفتند. به گفته برخي مورخان، واژه مديترانه به معناي درياي مادهاست.

اسب در ايران همواره منزلت ويژه‌اي داشته است. بسياري از نام‌هاي ايراني واژه اسب را در خود نهان دارند. مادها، به‌ويژه در منطقة نسا و ارمنستان كوچك، بزرگ‌ترين پرورشگاه‌هاي اسب را در جهان باستان در اختيار داشتند و به سواره نظام نيرومندي مجهز بودند. تجارت اسب مادي و ارمني در آسياي صغير و جزيره‌هاي درياي مديترانه، بطورغير مستقيم رواج دريانوردي را در اين دوران نشان مي‌دهد.

در منابع يوناني از تابعيت ايراني مردمان دريانورد سواحل كرمان و جزيره‌هاي خليج فارس، ناحية سكاها (سيستان) و منطقة پاريكانيان و دراويديان (مكران و بلوچستان) زمان ايختو ويگو (آستياگ شاهِ ماد) صحبت شده است. همچنين مادها در معماري چوب سدر، چوب سرو و قير، که مواد پايه کشتي‌سازي هستند را به کار مي‌بردند. همزمان فنيقي‌ها، بابلي‌ها، هنديان، مصريان و يونانيان بازرگاني دريايي جهان را در دست داشتند. فعاليت‌هاي كاخ سازي اورارتوها در كنار درياچة وان، با توجه به ارتباطات رودخانه‌اي آنجا با جهان پيرامون، نيز در استوره‌هاي ارمني ياد شده است.

آگاثارخيدس مورخ يوناني مي‌نويسد اريثراسپ، كه حاكم بخشي از سواحل خليج فارس بوده است، نخستين بار به دنباله گله اسبان خود كه از شيري ترسيده و از تنگة هرمز گذشته و به جزيرة قشم گريخته بودند، به آنجا قدم گذاشته است. اين داستان با وجود اينکه واقعي به نظر نمي‌رسد، اما بيانگر اين حقيقت است که ايرانيان درياي پارس را در حاکميت داشتند و گله‌هاي خود را براي چرا به جزيره‌هاي آن مي‌بردند.

تني‌ چند از مورخان يوناني نوشته‌اند که كه آرامگاه اريثراسپ در جزيرة اُراكتا oracta (يا اگوريس ogyris = جزيره قشم) قرار دارد. و از آن رو خليج فارس را درياي اريتره مي‌ناميدند. اما آگاثارخيدس مي‌گويد كه اريثراسپ زمستان‌ها را در پاسارگاد مي‌گذرانده است. البته لازم به توضيح است که منظور وي از پاسارگاد منطقه تحت حاکميت قبايل پاسارگاد و نه پاسارگاد کنوني بوده که در زمان کورش بزرگ ساخته شده است.

به گفته مورخان يوناني، در آن زمان زندگي جامعه ايراني در درياي پارس بر پايه ماهيگيري، صيد مرواريد، بازرگاني و دريانوردي بوده است. در بندرهاي آن روز ايران هم کالا و خدماتي همچون ساخت و تعمير بادبان، تعمير کشتي، طناب‌بافي و ... به کشتي‌هاي رهگذر ارائه مي‌شده است.
در زمان اژيدهاک يک کشتي ايراني حامل مقادير فراواني طلا در خليج فارس غرق شد. ماموريت بيرون آوردن طلاها بر عهده چند غواص خبره ايراني خليج فارس گذارده شد و اژيدهاک خود در عرشه کشتي بر اين عمليات نظارت داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر