افراسياب
در اوستا، شاهنامه و داستانهای ملی
ايران پادشاه توران و دشمن بزرگ
ايران زمين است.
اين
پادشاه قدرتمند پسر پشنگ بود و نسب
به تور پسر فريدون میرساند.
در
دينكرد آمده است كه اهريمن،
افراسياب را مانند ضحاك و اسكندر،
جاويدان و فنا ناپذير خلق كرده بود
ولی هرمز ايشان را فناپذير ساخت.
افراسياب
در شاهنامه علاوه بر پهلوانی،
جادوگری زورمند است چنان كه به
جادويی جهان را بر چشم هماوردان
تيره می سازد.
وی
از بين پهلوانان ايران تنها از قارن
و زال و از همه بيشتر از رستم بيم
داشت.
افراسياب
دو برادر داشته است:
يكی
اغريرث كه سپهدار لشكر توران بود
ودارای مناسبات صميمانهای با
ايرانيان بود و ديگری گرسيوز كه
همچون افراسياب فردی كينهتوز وغدار
بود.
شاه
افراسياب اغريرث را كه درصد پايان
دادن به جنگهای ديرينه ايرانيان
و تورانيان بود،(۱)به
جرم آزاد كردن چند تن از سرداران
ايرانی بقتل رساند.
پس
از قتل سياوش داماد افراسياب، كه
بهتحريك گرسيوز صورت گرفت، جنگهای
كهن ايران و توران به اوج خود
رسيد.
رستم
كه از قتل فرزند خوانده خود بشدت
خشمگين شده بود به كينخواهی
سياوش برآمد و به همراه كيخسرو به
جنگ با شاه توران زمين برخاست.
افراسياب
در طول دوره جنگهای شديد خود با
ايرانيان حيلههای زيادی به كار
بست و برای پيروزی بر ايران
نيرنگهای فراوانی به كار برد و
تنی چند از فرزندان و نوادگان رستم
را به جنگ با وی برانگيخت.
سهراب
فرزند رستم كه همچون پدر دلاوری
بیمانند بود نيز با حيله افراسياب
به جنگ رستم رفت و در جنگی شورانگيز
بدست پدرش بقتل رسيد.
افراسياب
سرانجام در اثر حملات مكرر كيخسرو
نواده خود و فرزند سياوش (كه
دارنده فر كيانی بود)
به
ستوه آمد و بر اثر از هم گسيختگی
سپاهيانش مغلوب شد و فرار كرد.
شاه
توران در كوههای قفقاز و آذربايجان
در نزديكی آتشكده آذر گشنسب (شيز)
در
غاری مخفی شد و روز و شب گريه و زاری
مینمود، روزی عابدی بنام هوم صدای
گريه او را شنيد و به شاه ايران خبر
داد.
كيخسرو
به همراهي گيوو گودرز او را دستگير
كرد.
افراسياب
پس از دستگيری از فرصت كوتاهی كه
بدست آورده بود استفاده نمود و خود
را به درياچه اروميه انداخت تا
فره ايزدی را كه در آن درياجه
نگهداری میشد بربايد;
ولی
به موفقيت دست نيافت، زيرا فره
ايزدی موهبتی بود كه تنها به شاهان
و پيامبران و پهلوانان ايرانی تعلق
میگرفت و بيگانگان نمیتوانستند
از آن بهرهمند شوند.
پهلوانان
ايرانی ازمخفی شدن افراسياب در
درياچه اروميه به خشم آمدند و
گرسيوز برادر او را مورد توهين و خواری
قرار دادند و آنقدر بر او تازيانه زدند
تا افراسياب از درياچه بيرون آمد.
سپس
هر دو آنهابه فرمان كيخسرو به انتقام
خون به ناحق ريخته سياوش كشته
شدند.در
كتب زرتشتی از دستگيری افراسياب در
قصر زيرزمينی او سخن رفته است.
بر
سقف اين قصر ماه و خورشيد و ستارگان
نور افشانی میكردند و صد ستون كه
هر يك به بلندی يك هزار انسان قد
بلند بود سقف تالار اصلي قصر را استوار
ساخته بود.
اين
قصر ظاهرا در نزديكی بخارا قرا داشته
است و تا هزاران سال پس از آن هر
سال مراسم سياوشان (سووشون)
در
سوگ سياوش در اين شهر برگزار میشده
است.
افراسياب
در اوستا فرنگره سيان با صفت نئيريا
(Nairya)
به
معناي مجرم، گناهكار و سزاوار مرگ
آمده است.
وی
در عهد نوذر و پس از به قتل رساندن
وی دوازده سال بر ايران حكومت
كرد و در اين مدت جنايات زيادی انجام
داد.
افراسياب
در داستانهای حماسی و ملی ايران و در
شاهنامه پادشاهي كينهتوز و شرور
معرفی گشته كه همواره درصدد بوجود
آمدن فتنه و آشوب در ايران زمين
و ريختن خون بیگناهان بوده
است.منابع:
۱ ـ فردوسی، ابوالقاسم: ،شاهنامه تهران، نشر قطره، ۱۳۷۷.
۲ ـ صفا، ذبيحا... : حماسه سرائی در ايران، تهران، اميركبير، ۱۳۶۴.
۳ ـ مشكور، محمدجواد :ايران در عهد باستان، تهران، اشرفی، ۱۳۶۳.
۱ ـ بزرگترين دشمنان ايران پس از ديوان، تورانيان بودند و مهمترين جنگهای پهلوانی ايرانيان با اين قوم صورت گرفت. نام توران در شاهنامه از اسم تور پسر فريدون گرفته شده است. تورانيان قبيلهای بيانگرداز آريائيان بودند كه در تمدن به پای ايرانيان نمی رسيدند و از نواحی شمال شرق و غرب درياچه خرز پيوسته به ايران سرازير می شدند. جنگهای ايرانيان و تورانيان در سراسر دوره پادشاهان پيشدادی و كيانی ادامه داشت و از هجوم تورانيان به ايران سرچشمه می گرفت. افراسياب يكی از بزرگترين پادشاهان اين سرزمين بود كه در زمان منوچهر حملات خود را به ايران آغاز كرد.
۱ ـ فردوسی، ابوالقاسم: ،شاهنامه تهران، نشر قطره، ۱۳۷۷.
۲ ـ صفا، ذبيحا... : حماسه سرائی در ايران، تهران، اميركبير، ۱۳۶۴.
۳ ـ مشكور، محمدجواد :ايران در عهد باستان، تهران، اشرفی، ۱۳۶۳.
۱ ـ بزرگترين دشمنان ايران پس از ديوان، تورانيان بودند و مهمترين جنگهای پهلوانی ايرانيان با اين قوم صورت گرفت. نام توران در شاهنامه از اسم تور پسر فريدون گرفته شده است. تورانيان قبيلهای بيانگرداز آريائيان بودند كه در تمدن به پای ايرانيان نمی رسيدند و از نواحی شمال شرق و غرب درياچه خرز پيوسته به ايران سرازير می شدند. جنگهای ايرانيان و تورانيان در سراسر دوره پادشاهان پيشدادی و كيانی ادامه داشت و از هجوم تورانيان به ايران سرچشمه می گرفت. افراسياب يكی از بزرگترين پادشاهان اين سرزمين بود كه در زمان منوچهر حملات خود را به ايران آغاز كرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر