آزار
دیگر مردمان همواره کاری ناپسند و گناهی
بزرگ بشمار می رود که شوربختانه بشر تا
به امروز نتوانسته است دست از این گناه
بزرگ بردارد و گام در راه درست بردارد.
در
فرهنگ ایرانی آزار دیگران گناهی بسیار
بزرگ و نابخشودنی بشمار می رود.
بی
آزرمی، بی شرمی و نامهربانی سه مایه ی
آزار دیگران اند که برخی از مردمان توان
فرونشاندن این مایه های اهریمنی را ندارند
و با پیروی کردن از این مایه های شوم به
آزار دیگران می پردازند.
ایرج،
فرزند فریدون و نیای مهرپرور ایرانیان
با گفتار نغز خود که از زبان شورانگیز
فردوسی بزرگ در شاهنامه نمایان می شود،
بینش درست فرهنگ ایران نسبت به آزار دیگر
مردمان را نمایش می دهد.
ایرج
آزار یک مور را هم ناپسند می داند و کسی
را که دست به آزار مور میزند سنگ دل می
داند:
سیاه
اندرون باشد و سنگ دل که خواهد که
موری شود تنگ دل
میازار
موری که دانه کش است که جان دارد و
جان شیرین و خوش است
(شاهنامه
)
کیخسرو
پادشاه ایران زمین در پند دادن فرزند خود،
یکی از راه های رسیدن به رستگاری را بی
آزاری می داند!
به
نیکی گرای و میازار کس ره رستگاری
همین است و بس!
کیخسرو
در پند دادن سپاه ایران در میدان جنگ هم
آنان را از آزار مردمان باز می دارد »
کشـاورز
یا مـردم پیـشهور کسى کو به رزمت
نبندد کمر،
نباید
که بر وى وزد باد سرد مکوشید جز
با کسى همنبرد
(شاهنامه)
این
گفتار پادشاه ایران و رفتار سپاهیانش را
بسنجید با کشتار امروز مردمان بیگناه و
غیرنظامی کشورهای فلسطین و عراق و ...
و
در نگر آورید که هزاران سال پیش در کشور
ایران چه رفتاری روان بود و امروز در جهان
چه رفتاری!
نباشد
جهان آفرین را پسند که جویند بر بی
گناهان گزند!
(شاهنامه)
اما
بیتی نامور در میان ایرانیان روان است
چنین :
می
بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن!
اگر
به ژرفی به این بیت ننگریم، برداشتی نادرست
از آن در اندیشه ی ما پدید می آید و گمان
می بریم که سخنور، می خوردن و منبر سوزاندن
را روا می داند و تنها آزار مردمان را بد
می شمارد.
اما
اگر به ژرفی و خردمندی به درون مایه ی بیت
بنگریم در خواهیم یافت که سراینده پیرو
همان آیین و فرمان نیاکان خود است که
مردآزاری را گناهی بسیار بزرگ می شمارد،
سراینده چنین می گوید که مردم آزاری گناهی
بسیار بزرگ است که از می خوردن و منبر
سوزاندن هم بزرگ تر است و چنین نشان می
دهد که اگر می خواهی دست به گناه ببری، می
بخور و یا منبر بسوزان اما سوی مردم آزاری
مرو!
معنی
این بیت را می توان با دیگر گفتارها در
زبان پارسی سنجید مانند چنین گفتار
من
خود را می کشم تا تو را بدست آورم!
روشن
است که اینجا اگر به ژرفی ننگریم چنین می
پنداریم که کشت و کشتاری در میان است!
اما
چنین نیست و این تنها اشاره ای است به ژرفی
و بزرگی کار!
یکی
از شوندهایی(دلایلی)
که
ایرانیان دین اسلام را پذیرفتند و اسلام
در سرتاسر سرزمین های ایرانی روان گشت،
هم آهنگی اسلام با آیین ها و باورهای
ایرانیان بود.
مردم
آزاری در دین اسلام گناهی بسیار بزرگ
شمرده می شود.
چنانکه
گویند خداوند از حق خویش در برابر مردم
می گذرد اما از حق دیگران نه!
چنانکه
اگر کسی گناهی بزرگ انجام دهد، با پوزشخواهی،
خداوند گناه او را می بخشد.
اما
اگر مردمی (آدمی)
را
آزرده باشد و حق کسی را پایمال کرده باشد
، بخششی در کار نیست!
من
از بازوی خود دارم بسی شکر
که
زور مردم آزاری ندارم
(حافظ)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر