زبان
های دنيا را ۶ هزار دانسته اند.
بعضی
از اين زبان ها بسيار به هم شبيه هستند
.بنابراين
همه زبان ها را می توان در ۲۰ گروه عمده
جای داد.
يکی
از مهمترين گروه های زبانی هندو ايرانی
است که تمامی زبانهای شبه قاره هند –
ايران و اروپايی را دربرمی گيرد.
در
روزگار ابن بطوطه وی در تمام مناطق غير
عربی که سفر نموده با زبان فارسی مشکل
گفتاری خود را حل می کرده است.
حتی
در چين و بلغارستان و ترکستان کلماتی از
فارسی وجود دارد و از اين نظر با زبان
يونانی قابل مقايسه است.
همچنین
نام برخی از مکان ها و شهرها در رومانی و
مجارستان از زبان پارسی ریشه گرفته است.
زبان
فارسی از قديمی ترين زبان ها و از گروه
زبان های هندو ايرانی (
آرين
)
است
که زبانی پيوندی است اين گروه زبانی مجموعه
ای از چندين زبان را شامل می شود که بزرگترين
جمعيت جهان به اين گروه سخن می گويند و
صدها واژه مشترک ميان فارسی و آنها وجود
دارد.
از
زبان فارسی امروزه ده ها کلمات بين المللی
مانند :
بازار
-
کاروان
-
کيميا-
شيمی-
الکل
-
ديتا
-
بانک(همان
بنک یا بنکداری فارسی)-
درويش
-
بلبل
-
شال
-
شکر
-
جوان
-
ياسمين
-
اسفناج-
شاه
– زيراکس -
ليمون
-
تايگر
(ببر)
- کليد-
کماندان(همان
کماندار فارسی)
- ارد
(امر،
فرمان)-
استار
-
سيروس-
داريوش-
جاسمين
-
گاو
-
توفان
– مادر-
پدر-
خوب
– بد-
گاد-
نام
-
کام
-
گام
– لنگ -
لگ
-
لب-
ابرو
-
تو
-
من
-
بدن
-
دختر
(داتر)
- و...
به
بيشتر زبان های مهم دنيا راه پيدا کرده
است.
البته
زبان فارسی همان طور که واژگانی از زبان
های همسايه اش وام گرفته واژگان زيادی
نيز به آنها واگذار کرده است ، تاثير شگرف
زبان فارسی بر زبان های شبه قاره هند نياز
به توضيح ندارد.
زبان
فارسی زبان بين المللی عارفان است.
چه
بسيار عارفانی که از ترک و عرب و هندی کتاب
های عرفانی خود را به فارسی نوشته اند.
مكتب
تصوف هندوايرانی که از طريق ايران
به آسيای غربی و حتی شمال آفريقا نشر
يافت ، بيشتر كتب و متون خود را به
نثر يا شعر فارسی نوشته است و زبان
تصوف در شبه قارهی هند و حتی در ميان
ترکان همواره فارسی بوده است.
در
زبان های اروپايی و از جمله در انگليسی
امروز نيز کلماتی با ريشه فارسی وجود دارد
و صدها کلمه مشترک ميان فارسی و زبان های
اروپايی وجود دارد مانند :
بهتر(بتر)-
خوب(گود)-
بد-
برادر-
داتر(
دختر)
- مادر-
پدر(
فادر،
پير،پيتر)
- کاروان-
کاروانسرا
-
بازار
-
روز
و......
bad
– best – paradise – star – navy – data – cash – cake -
bank – check – sugar – cow – divan – mummy – me –
father – mother – tab – orange - magic – rose
و
اين ها را می توان تا بيش از ۷۰۰ کلمه ادامه
داد و دليل اين اتفاق زبان باستانی سنسکريت
هست که زبان مادری تمام زبان های نوين
هندو اروپايی می باشد.
در
کتب مقدس واژگانی از فارسی وجود دارد
مانند :
پرديس(
فردوس)
در
انجيل ، تورات و قرآن.
بسياری
از نام هاي جغرافيايی و نام مکان ها در
خاورميانه و شمال آفريقا از زبان فارسی
است مانند:
بغداد-
الانبار-
عمان
(
هومان)
– رستاق
– جيهان -
بصره
(
پس
راه)
– رافدين
– هندو کش – حيدر آباد – شبرقان (
شاپورگان)
- تنگه
و...
بيش
از دويست واژۀ فارسی را در هريک از زبان
قرقيزی، قزاقی ، ايغوری و ترکمنی می يابيم
که بمرور سده ها ، از اين سوی دريای آمو
به آن طرف نفوذ کرده است.
بيش
از ۳۵۰ کلمه فارسی در زبان اندونزيايی
بازشناسی شده است واژه های:(خوش=
خيلی
خوب)،
(سودا)،
(بازرگانی)،
(کار)،
(کدو)،
(نان)،
(خريد
فروش)
(حروف
ربط :
از،
به، هم )
و
امثال آن در اندونيزيای امروزه رايج است.
زبان
فارسی برای هفتصد سال زبان اداری هندوستان
بود تا اينکه درسال ۱۸۳۶م چارلز تری ويليان
زبان انگليسی را بجای زبان فارســــی
رسميت داد.
روی
مزار جهان آرا (دختر
شاه جهان)
در
هند اين بيت نگار شده است:
بغير
سبزه نپوشد کسی مزار که قبرپوش غريبان
همين گياه بس است
همچنين
برلوحه سنگ مزار نورجهان و جهانگير (در
تاج محل در هند)
اين
شعر نورجهان حک شده است:
برمزار
ما غريبان نی چراغی نی گلی نی پر پروانه
سوزد نی سرايد بلبــلی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر