جمعه، آذر ۰۸، ۱۳۹۲

مرگ بر بی سوادی

ناظم ، تو میکروفون پرسید:

کی می دونه پایتخت آمریکا کجاس؟ داد زدیم: واشنگتن!!!

گفت: یه مرگ بر آمریکایی بگین که تو واشنگتن بشنون!

ما هم یه دادی می کشیدیم که فتق و حلقوممون به لطف رب العالمین سالم موند.

ناظم پرسید: کی می دونه حرم آقا امام حسین (ع) کجاس؟

ما داد کشیدیم: کربلا!

گفت: حالا یه صلوات بفرستین که آقا تو کربلا بشنون!

ما هم یه فریادی می کشیدیم که این بار قالبمون در خطر تهی شدن قرار می گرفت.


گذشت اون روزا.

یاد گرفتیم باید از اون همسایه هایی که ساعت هفت صبح فریاد ما بیدارشون می کرد عذرخواهی کنیم.

یاد گرفتیم به هر کس و ناکسی نگیم «برو بمیر! مرگ بر تو

چرا فکر نکردیم به جای این حرفا داد بزنیم: مرگ بر بی سواد و بی سوادی! مرگ بر عقب افتاده و عقب افتادگی!مرگ بر خونریزی! مرگ بر خشن و خشونت! مرگ بر جنگ ومرگ بر اونی که بیخودی می گه «مرگ………»!

ای مرگ بر اونی که به جای عشق و محبت ،یاد داد”مرگ”

 
اصلأ درود و عشق بر خوبی و محبت و صداقت و درود بر خرد و زیبایی

 
از محبت خوارها گل میشود”

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر