محققان
دانشگاه آکسفورد فهرست خطراتی را تهیه
کردهاند که میتواند باعث انقراض نسل
بشر یا نابودی کره زمین شود.
محققان
"بنیاد
چالش های جهانی"
و
"موسسه
آینده بشریت"
گزارش
خود را "ارزیابی
علمی از احتمال انقراض بشر"
و
اولین فهرست از این نوع توصیف کردهاند.
آنها
همجنین معتقدند که این، نخستین بررسی
سازمان یافته از رویدادهای مهمی است که
ممکن است به پایان جهان بینجامد.
نویسندگان
گزارش امیدوارند درک بهتر مسائلی که بشر
با آن مواجه است به حل آنها کمک و مسیر
توسعه پایدار را باز کند.
از
این رو، آنها گزارش خود را فراخوانی
میدانند برای تبدیل معضل به فرصت:
"این
موضوع که ما با معضلاتی جهانی مواجهیم و
این مشکلات اساس تمدن بشری را در سالهای
آغازین قرن بیست و یکم تهدید میکند، در
جامعه علمی کاملا پذیرفته شده است، اما
هنوز تلاشی هماهنگ برای حل این مشکلات و
تبدیل آنها به فرصت انجام نشده است."
تغییر
شدید آب و هوای زمین
اگر
تغییرات آب و هوای زمین از پیش بینیها
شدیدتر باشد، چرخه بازخورد (Feedback
loops) ممکن
است متوسط دمای کره زمین را ۴ تا ۶ درجه
نسبت به دوران ماقبل صنعتی بیشتر کند و
در نتیجه گاز متان از پرمافراست (زمینهای
یخزده سیبری)
متصاعد
شود یا جنگلهای آمازون به علت عوامل
بیماریزا یا باران های اسیدی از میان
برود.
گرم
شدن هوای زمین به کشورهای در حال توسعه
آسیب شدیدتری خواهد زد و اگر این گرم شدن
شدید باشد این کشورها ممکن است کاملا
غیرقابل سکونت شوند.
در
این سناریو، احتمال قحطی و مرگ در ابعاد
وسیع، فروپاشی اجتماعی و مهاجرت وسیع
زیاد است.
اگر
تغییرات شدید در کشاورزی و صنایع وابسته
به زیست بوم را در نظر بگیریم احتمال تنش
جهانی و نابودی تمدن ها وجود دارد.
تاریخ
هم شاهدی بر این مدعاست؛ تغییرات آب و هوا
در نابودی تمدنها نقش داشتهاند.
شیوع
جهانی بیماریهای عفونی
تمام
عواملی که برای شیوع یک بیماری کشنده و
بسیار مسری لازم است هم اکنون فراهم هستند:
غیر
قابل علاج بودن (ابولا)،
کشندگی نزدیک به صد در صد (هاری)،
قابلیت سرایت بسیار زیاد (سرماخوردگی)
و
دوره نهفتگی طولانی (اچآیوی).
اگر
تمام این قابلیتها در یک ارگانیسم جمع
شود (همانطور
که ویروس آنفلوآنزا توانسته برخی ویژگیهای
انواع دیگر ویروس را در خود جمع کند)
آمار
مرگ خیره کننده خواهد بود.
با
وجود پیشرفت دانش و امکانات پزشکی، سهولت
سفر و تراکم جمعیت نسبت به زمانهای گذشته
احتمال همه گیری عفونتها را بیشتر کرده
است.
جنگ
اتمی
احتمال
جنگ اتمی بین آمریکا و روسیه به نسبت دوران
جنگ سرد کاهش چشمگیری پیدا کرده، اما خطر
جنگ اتمی تصادفی یا عمدی هنوز مرتفع نشده
است.
برخی
حتی در قرن آینده هم ده درصد خطر برای جنگ
اتمی قائلند.
میزان
خطر بستگی به این دارد که آیا این جنگ
زمستان و یخبندان اتمی ایجاد کند یا نه.
در
جنگ اتمی لایه اوزون تخریب خواهد شد و
توفان آتش (Firestorm)
شهرها
را در خواهد نوردید و قحطی جهانگیر و جوامع
نابود خواهند شد.
نابودی
زیستبوم
اگر
تغییری بسیار شدید و دائمی در ظرفیت
اکوسیستم برای زندگی تمام موجودات ایجاد
شود ممکن است انقراض موجودات در سطحی وسیع
رخ دهد و انسان نیز به عنوان یکی از موجودات
طبیعت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
البته
بشر ممکن است سبک زندگی فعلی خود را در یک
اکوسیستم نسبتا مستقل با هزینه نسبتا کم
حفظ کند، اما در صورت بحران زیست بوم انجام
چنین کاری یک چالش تکنولوژیک خواهد بود
که البته در کنار آن مسئله اخلاقی هم مطرح
می شود.
فروپاشی
نظام جهانی
فروپاشی
نظام مالی و اجتماعی در سطحی وسیع تبعات
بسیار گسترده ای خواهد داشت.
فروپاشی
نظام های مالی معمولا با ناآرامی اجتماعی
و هرج و مرج همراه است.
نظام
مالی و سیاسی دنیا شبکه ای درهم پیچیده و
ظریف از عوامل مختلف است که آنها را در
مقابل فروپاشی سیستم آسیب پذیر می کند.
بنابراین
با اینکه اجزاء سیستم تک تک قادر به انجام
وظایف خود هستند، فروپاشی سیستم آنها را
در وضعیت آسیب پذیری و ناکارآمدی قرار می
دهد.
چنین
پدیده هایی پیش از این در زیست بوم، نظام
مالی و زیرساخت های اساسی مثل نیروگاه ها
مشاهده شده است.
احتمال
چنین فروپاشیای وقتی زیاد می شود که
سیسمتهای مستقلی که به هم وابسته هستند
زیاد باشد.
آتشفشانی
عظیم
هر
آتش فشانی بالقوه می تواند معادل هزاران
کیومتر مکعب گدازه و خاکستر فوران کند.
خطر
وقتی است که ذرات هواپخش (aerosol)
و
گرد و غبار به لایه های بالای جو برسند.
اگر
این اتفاق در میزان وسیع رخ دهد، این ذرات
نور خورشید را جذب و "زمستان
آتش فشانی"
ایجاد
خواهد شد.
فوران
آتش فشان پیناتوبو در سال ۱۹۹۱، دمای سطح
زمین را در عرض سه سال نیم درجه سانتی گراد
کم کرد.
گمان
می رود که فوران آتش فشان توبا که حدود
هفتاد هزار سال پیش رخ داد، دمای کره زمین
را به مدت دو قرن کاهش داده باشد.
تاثیر
چنین آتش فشان هایی را می توان با انفجار
اتمی مقایسه کرد.
فوران
آتش فشان میتواند شدیدتر از انفجار اتمی
باشد اما احتمال ایجاد توفان آتش بسیار
کمتر است.
برخورد
یک سیارک بزرگ با زمین
برخورد
سیارک هایی با قطر بیش از پنج کیلومتر هر
بیست میلیون سال یک بار اتفاق می افتد اما
انرژیای که آزاد می شود صدها هزار برابر
قویترین بمب اتمی موجود است.
چنین
برخوردی می تواند منطقه ای به مساحت کشور
هلند را نابود کند.
اما
خطر برخورد سیارک به تاثیر مستقیم برخورد
خلاصه نمی شود.
گرد
و غبار حاصل آن می تواند خورشید را بپوشاند
و "زمستان
اصابت"
ایجاد
کند.
غذا
کم و قحطی و مرگ گسترده خواهد بود و احتمال
بی ثباتی جوامع وجود دارد.
دستکاری
در زیست شناسی
طراحی
و ساخت سیستم ها، موجودات و ابزارهای
بیولوژیک با هدف مشخص کاربردهای فراوانی
خواهد داشت.
فعلا
دخالت بشر در نظام موجود و دستکاری در
خود-تنظیمی
این سیستم ها در مراحل اولیه است، اما به
سرعت پیشرفت می کند.
یکی
از خطرناکترین عواقب می تواند طراحی و
ایجاد ارگانیسم بیماری زایی باشد که انسان
یا یک جزء بسیار حیاتی زیست بوم را هدف
قرار دهد.
چنین
اتفاقی ممکن است از دل صنایع نظامی یا
شرکتهای تجاری بیرون آید یا محصول جنگ
تروریستی یا جنگ بیولوژیک باشد (مثلا
از راه تحقیقات مشروعی که محصولات با
کاربرد دوگانه تولید می کنند).
شاید
هم این ارگانیسمها به طور تصادفی یا
عمدی از یک آزمایشگاه تحقیقاتی به بیرون
راه پیدا کند.
اگر
یک ارگانیسم مهندسی شده، وارد زیست بوم
یا نظام اقتصادی شود، عواقب آن بسیار
وخیمتر خواهد شد.
نانوتکنولوژی
به
کارگیری فرآیندهای تولید در سطح اتم یا
مولکول به تولید محصولاتی جدید منجر شده
است، مثلا ساخت موادی بسیار مقاوم یا مواد
هوشمند.
گسترش
این فناوری باعث آسانی تولید سلاحهای
متعارف یا سلاح های جدید خواهد شد چرا که
تولید در سطح اتم، برای افراد و گروه ها
امکان پذیر شده است.
خطر
دیگر، استفاده از نانوتکنولوژی برای
تولید سلاح اتمی است.
اما
از طرف دیگر بسیاری از معضلات فعلی دنیا
را نانوتکنولوژی می تواند حل کند، مثل از
بین رفتن منابع طبیعی، آلودگی محیط زیست،
تامین آب سالم و حتی فقر.
اما
برخی درصدد تولید نانوماشینهایی هستند
که قابلیت خودتکثیری داشته باشند، چنین
ماشین هایی ممکن است تمام منابع طبیعت را
مصرف کرده و خطری عظیم ایجاد کنند.
هوش
مصنوعی
هوش
مصنوعی هوشی است که ماشین یا نرم افزار
از خود نشان می دهد تا محیط اطرافش را
شناسایی و احتمال موفقیتش را افزایش دهد.
چنین
هوش هایی را نمیتوان به آسانی کنترل
کرد، کنترل هوش مصنوعی هم برای سازنده
دشوار است هم برای دیگران.
اگر
انگیزه استفاده از این فناوری ارزش های
انسانی نباشد، ممکن است به جهانی بدون
انسان ختم شود.
هوش
مصنوعی پیشرفته می تواند خطری منحصر به
فرد ایجاد کنند که به انقراض بشر منجر
شود.
اما
این فناوری قابلیت آن را دارد که راه
حلهایی استثنایی برای مشکلات بشر هم پیدا
کند.
یکی
از احتمالات اسکن کل مغز انسان و تولید و
قرار دادن آن در داخل یک ماشین است، به
این ترتیب هوش مصنوعی می تواند مغز طبیعی
بشر را بسازد که در این صورت کاربردهای
زیادی خواهد داشت.
بد
اداره کردن جهان
در
اداره جهان دو نوع فاجعه ممکن است اتفاق
بیفتد:
ناتوانی
در حل مشکلی بزرگ که قابل حل است یا ایجاد
مشکلاتی تازه به مراتب بزرگتر از مشکلات
موجود.
برای
مشکل اول می توان به عنوان مثال به ریشه
کن نشدن فقر مطلق اشاره کرد و برای مورد
دوم به ایجاد یک حکومت خودکامه جهانی.
تغییر
فناوری، سیاست و اجتماع می توانند به نوع
جدیدی از حکومت منجر شود که می تواند بهتر
یا بسیار بدتر از نمونه های کنونی باشد.
پیش
بینی این فجایع حکومتی دشوار است و برای
سنجش پیامدهای آن باید به سوالهایی از
این دست پاسخ داد:
آیا
یک حکومت خودکامه جهانی فاجعه بارتر
است یا تداوم فقر یا مرگ میلیونها نفر یا
فروپاشی تمدنها؟
ناشناختهها
هر
یک از این ناشناختهها بعید است که به
خودی خود مشکل ساز باشند، اما وقتی در
کنار هم قرار بگیرند می توانند فاجعه
ایجاد کنند.
برای
مثال تناقض فرمی (Fermi
paradox) را
در نظر بگیرید.
این
تناقض به تضاد آشکار بین احتمال وجود
موجودات هوشمند در فضا و اینکه بشر مطلقا
به هیچ نشانهای از این موجودات دست
نیافته اشاره دارد.
یکی
از توضیحات موجود برای این تناقض این است
که حیات هوشمند پیش از آنکه به حد سفر به
کهکشان برسد خود را نابود می کند.
همه
خطرات شناختهشده نیستند و احتمال ایجاد
خطرات جدید هم منتفی نیست.
استقامت
برای بقا و تلاش برای بازسازی پس از فاجعه
میتواند خطر ناشناختهها را کم کند،
اما بی تردید در این زمینه نیاز به سرمایه
گذاری بیشتری است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر