پنجشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۹۸
جمعه، فروردین ۳۰، ۱۳۹۸
اسطوره ها و افسانه ها - اسفنديار
داستان
زيبای اسفنديار يكی از حماسههای
شورانگيز و تأثر آفرين ايران است.
در
شاهنامه فردوسی و داستانهای ملی
ايران اسفنديار پسر گشتاسب حامی
دين زرتشت معرفی شده است.
بنابر
سنت زرتشتی، اشو زرتشت پيامبر بزرگ
ايرانی تحت حمايت شاه گشتاسب به
ترويج دين خود پرداخت و به جبران
نيكی و خدمات گشتاسب، به او جامی
داد كه اسرار جهان بر او آشكار میشد،
به پشتوتن پسر بزرگ وی شيری نوشاند
كه زنده جاويد شد و به اسفنديار پسر
كوچك گشتاسب دانهای چند از انار
قدسی خورانيد كه وی را روئين تن و
شكستناپذير ساخت.
در
شاهنامه روئين تنی اسفندياربه
سبب فرو بردن وی در چشمهای كه آب
آن آدمی را روئين تن میكرد دانسته
شده است.
اسفنديار در جوانی دلاوری خوبرو و جنگاور بود كه هيچ سلاح جنگی بر بدن او كارگر نبود و هيچكس يارای مقابله با وی را نداشت. وی به دين زرتشت گرويد و برای توسعه اين دين بسيار كوشيد و جنگهای زيادی كرد. بزرگترين دلاوری او جنگ با ارجاسب پادشاه توران بود كه دو خواهر او را اسير خود ساخته بود. اسفنديار با تحمل شدايد فراوان از هفت خان جادو كه ارجاسب بر سر راه او گسترده بود عبور كرد و سرانجام دژ مستحكم روئين دژ را كه بر قلهای رفيع استوار بود فتح كرد. وی دو خواهر خود را از چنگال ارجاسب رهايی بخشيد و شاه توران را به قتل رساند.
اسفنديار پس از قتل ارجاسب تخت و تاج پادشاهی را از پدر خواست و پدر كه قتل ارجاسب را وعده پادشاهی او كرده بود; بار ديگر اسفنديار را به مأموريتی سخت فرستاد و به او گفت اگر به زابلستان رفته و رستم را كت بسته به نزد وی آورد تاج پادشاهی را بر سر اسفنديار مینهد. دشمنی گشتاسب با رستم بدين سبب بود كه رستم از پذيرش دين زرتشت سرباز زده بود و زور بازو و هوش و تدبير وی موجب هراس شاه گشتاسب بود. شاه بد طينت علاوه بر اين درصدد بود پسرش را كه خواهان دستيابی به سلطنت وی بود بدست رستم از پای درآورد چرا كه سالها پيش حكيمی فرزانه به نام جاماسب پيشبينی كرده بود كه اسفنديار به دست رستم به قتل خواهد رسيد.
اسفنديار كه خود شيفته مردانگی و دلاوری رستم و خصال پهلوانی او بود با رستم روبرو شد و از تهمتن خواست با او به نزد گشتاسب برود. رستم پذيرفت ولی اسفنديار اصرار كرد كه بايد دستهای اورا بسته و با اين هيئت او را به دربار گشتاسب ببرد. پهلوان سيستان از پذيرش اين شرط كه دون شأن مقام والای خود میدانست. امتناع كرد و كار آنان به جنگ كشيد. در نبردی سخت و سهمناك اسفنديار زخمهايی عميق بر بدن رستم وارد آورد و ضربههای رستم بر او كاری نيفتاد. سرانجام زال از سيمرغ مدد جست و پرنده افسانهای راز آسيبپذيری اسفنديار(۱) را فاش كرد ولی يادآور شد اگر رستم اسفنديار را به قتل برساند دودمان خود را بر باد میدهد.
روز ديگر رستم كه با ماليدن پر سيمرغ بر بدن خود از زخمهای روز قبل بهبود يافته بود با تيری دو شاخه كه در چوب گز نهاده و در آب رز خوابانده بود چشمان اسفنديار را نشانه رفت و پهلوان جوان و روئينتن را به خاك نشاند. رستم در آخرين لحظات زندگی اسفنديار بر بالين او نشست و دو دلاور از ظلم و ستم گشتاسب دردمندانه گريستند و سپس اسفنديار درگذشت. پس از مرگ اسفنديار بهمن پسرش به كينخواهی پدر برخاست و چون رستم كشته شده بود افراد خاندان او را به كين پدر بكشت و پيشبينی سيمرغ را به تحقق رساند.
داستان رستم و اسفنديار و رزم سهمناك آن دو از زيباترين داستانهای شاهنامه است كه فردوسی تمامی هنر خود را در خلق اين حماسه به كار گرفته است. اين حماسه تأثيرانگيز هنوز در بعضی از قهوهخانههای سنتی ايران توسط نقالان روايت میشود.
(… ببالا ز رستم همی رفت خون
بشد سست و لرزان كه بيستون
بخنديد چون ديدش اسفنديار
بدو گفت كای رستم نامدار
چرا گم شد آن نيروی پيل مست
ز پيكان چرا پيل جنگی بخست
كجا رفت مردی و گرز تو
برزم اندرون فره و برز تو
گريزان ببالا چرا برشدی
چو آواز شير ژيان بشندی
چرا پيل جنگی چو روباه گشت
ز رزمت چنين دست كوتاه گشت
… بدو گفت روئين تن اسفنديار
كه ای برمنش پير ناسازگار
تو مردی بزرگی و زورآزمای
بسی چارهدانی و نيرنگ و رای
بديدم همه فر و زيب ترا
نخواهم كه بينم نشيب ترا
بجان امشبی دادمت زينهار
به ايوان رسی كام كژی مخار
… بدانست رستم كه لابه بكار
نيايد همی پيش اسفنديار
… بزد تير بر چشم اسفنديار
سيه شد جهان پيش آن نامدار
خم آورد بالای سر و سهی
از و دور شد دانش و فرهی
نگون شد سر شاه يزدانپرست
بيفتاد چاچی كمانش زدست...)
منابع:
۱ ـ فردوسی، ابوالقاسم: شاهنامه، تهران، نشر قطره ۱۳۷۷.
۲ ـ اسلامی ندوشن، محمدعلی: سرو سايه فكن، تهران، انجمن خوشنويسان ايران، ۱۳۶۹.
۳ ـ سايكس، سرپرسی: تاريخ ايران (جلد اول)، ترجمه محمد تقی فخر داعی گيلانی، تهران، دنيایكتاب، ۱۳۶۳.
۱ ـ به روايت فردوسی اسفنديار در زمانی كه در آب چشمه روئينتن فرو برده شد چشمان خود را بست و دو چشم او نقطه ضعف و تنها نقطه آسيبپذير بدن او به شمار می آمدند.
اسفنديار در جوانی دلاوری خوبرو و جنگاور بود كه هيچ سلاح جنگی بر بدن او كارگر نبود و هيچكس يارای مقابله با وی را نداشت. وی به دين زرتشت گرويد و برای توسعه اين دين بسيار كوشيد و جنگهای زيادی كرد. بزرگترين دلاوری او جنگ با ارجاسب پادشاه توران بود كه دو خواهر او را اسير خود ساخته بود. اسفنديار با تحمل شدايد فراوان از هفت خان جادو كه ارجاسب بر سر راه او گسترده بود عبور كرد و سرانجام دژ مستحكم روئين دژ را كه بر قلهای رفيع استوار بود فتح كرد. وی دو خواهر خود را از چنگال ارجاسب رهايی بخشيد و شاه توران را به قتل رساند.
اسفنديار پس از قتل ارجاسب تخت و تاج پادشاهی را از پدر خواست و پدر كه قتل ارجاسب را وعده پادشاهی او كرده بود; بار ديگر اسفنديار را به مأموريتی سخت فرستاد و به او گفت اگر به زابلستان رفته و رستم را كت بسته به نزد وی آورد تاج پادشاهی را بر سر اسفنديار مینهد. دشمنی گشتاسب با رستم بدين سبب بود كه رستم از پذيرش دين زرتشت سرباز زده بود و زور بازو و هوش و تدبير وی موجب هراس شاه گشتاسب بود. شاه بد طينت علاوه بر اين درصدد بود پسرش را كه خواهان دستيابی به سلطنت وی بود بدست رستم از پای درآورد چرا كه سالها پيش حكيمی فرزانه به نام جاماسب پيشبينی كرده بود كه اسفنديار به دست رستم به قتل خواهد رسيد.
اسفنديار كه خود شيفته مردانگی و دلاوری رستم و خصال پهلوانی او بود با رستم روبرو شد و از تهمتن خواست با او به نزد گشتاسب برود. رستم پذيرفت ولی اسفنديار اصرار كرد كه بايد دستهای اورا بسته و با اين هيئت او را به دربار گشتاسب ببرد. پهلوان سيستان از پذيرش اين شرط كه دون شأن مقام والای خود میدانست. امتناع كرد و كار آنان به جنگ كشيد. در نبردی سخت و سهمناك اسفنديار زخمهايی عميق بر بدن رستم وارد آورد و ضربههای رستم بر او كاری نيفتاد. سرانجام زال از سيمرغ مدد جست و پرنده افسانهای راز آسيبپذيری اسفنديار(۱) را فاش كرد ولی يادآور شد اگر رستم اسفنديار را به قتل برساند دودمان خود را بر باد میدهد.
روز ديگر رستم كه با ماليدن پر سيمرغ بر بدن خود از زخمهای روز قبل بهبود يافته بود با تيری دو شاخه كه در چوب گز نهاده و در آب رز خوابانده بود چشمان اسفنديار را نشانه رفت و پهلوان جوان و روئينتن را به خاك نشاند. رستم در آخرين لحظات زندگی اسفنديار بر بالين او نشست و دو دلاور از ظلم و ستم گشتاسب دردمندانه گريستند و سپس اسفنديار درگذشت. پس از مرگ اسفنديار بهمن پسرش به كينخواهی پدر برخاست و چون رستم كشته شده بود افراد خاندان او را به كين پدر بكشت و پيشبينی سيمرغ را به تحقق رساند.
داستان رستم و اسفنديار و رزم سهمناك آن دو از زيباترين داستانهای شاهنامه است كه فردوسی تمامی هنر خود را در خلق اين حماسه به كار گرفته است. اين حماسه تأثيرانگيز هنوز در بعضی از قهوهخانههای سنتی ايران توسط نقالان روايت میشود.
(… ببالا ز رستم همی رفت خون
بشد سست و لرزان كه بيستون
بخنديد چون ديدش اسفنديار
بدو گفت كای رستم نامدار
چرا گم شد آن نيروی پيل مست
ز پيكان چرا پيل جنگی بخست
كجا رفت مردی و گرز تو
برزم اندرون فره و برز تو
گريزان ببالا چرا برشدی
چو آواز شير ژيان بشندی
چرا پيل جنگی چو روباه گشت
ز رزمت چنين دست كوتاه گشت
… بدو گفت روئين تن اسفنديار
كه ای برمنش پير ناسازگار
تو مردی بزرگی و زورآزمای
بسی چارهدانی و نيرنگ و رای
بديدم همه فر و زيب ترا
نخواهم كه بينم نشيب ترا
بجان امشبی دادمت زينهار
به ايوان رسی كام كژی مخار
… بدانست رستم كه لابه بكار
نيايد همی پيش اسفنديار
… بزد تير بر چشم اسفنديار
سيه شد جهان پيش آن نامدار
خم آورد بالای سر و سهی
از و دور شد دانش و فرهی
نگون شد سر شاه يزدانپرست
بيفتاد چاچی كمانش زدست...)
منابع:
۱ ـ فردوسی، ابوالقاسم: شاهنامه، تهران، نشر قطره ۱۳۷۷.
۲ ـ اسلامی ندوشن، محمدعلی: سرو سايه فكن، تهران، انجمن خوشنويسان ايران، ۱۳۶۹.
۳ ـ سايكس، سرپرسی: تاريخ ايران (جلد اول)، ترجمه محمد تقی فخر داعی گيلانی، تهران، دنيایكتاب، ۱۳۶۳.
۱ ـ به روايت فردوسی اسفنديار در زمانی كه در آب چشمه روئينتن فرو برده شد چشمان خود را بست و دو چشم او نقطه ضعف و تنها نقطه آسيبپذير بدن او به شمار می آمدند.
شنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۹۸
تاریخچه اف ۱۴ ایران
تاریخچه
هواپیمای F
14 تامکت
در ایران
بسیاری
از ناظران غربی ناتوانی ایران از جلوگیری
از تجاوز میگ-۲۵
های شوروی به خاک ایران را عامل اصلی خرید
هواپیمای F
14 می
دانند.
ولی
واقعیت اندکی متفاوت است.
از
اواخر دهه ی ١٩٥٠ نیروی هوایی شاهنشاهی
ایران با همکاری نیروی هوایی آمریکا
پروازهای فوق محرمانه ای را بر فراز خاک
شوروی انجام می دهد.
در
آغاز هواپیماهای سبک (حتی
ترابری)
برای
این منظور به کار می رفت و چند فروند آنها
به وسیله ی جنگنده های شوروی سرنگون شدند.
پس
از تحویل نخستین اف-چهارها
که نوع آر اف-چهار
ئی هم جزء سفارش ها بود، این عملیات تشدید
شد.
شوروی
ها نگران قدرت تسلیحاتی ایران بودند و
ماموریت های شناسایی خود را بر روی ایران
انجام می دادند.
هواپیماهای
رهگیر نیروی هوایی شاهنشاهی به ویژه
هواپیماهای اف-چهار
بارها سعی کردند تا میگ-٢٥هایی
که وارد خاک ایران می شدند را رهگیری کنند
ولی موفق نمیشدند.
شاه
علاقه ای به رویارویی مستقیم با شوروی
نداشت و هنگامی که تجاوز مرزی از سوی هر
دو طرف شدت گرفت شاه پیشنهاد داد که اگر
شوروی ها تجاوز هوایی خود را متوقف کنند
نیروی هوایی ایران و آمریکا نیز ورود به
حریم هوایی شوروی را متوقف سازند.
این
پیشنهاد بارها و بارها تکرار شد و هر بار
رد شد.
بنابراین
شاه به نیروی هوایی دستور داد که در ازاء
هر تجاوز هوایی فاکسبت های شوروی دو یا
چند ماموریت بر فراز خاک شوروی به عنوان
مقابله به مثل انجام شود، ولی برای این
منظور سلاحی نیرومند تر از اف-چهارهای
ایران مورد نیاز بود تا جلوی تجاوز شوروی
ها را بگیرد.
در
این اثنا در راستای برنامه های توسعه ی
نظامی ایران در دهه ی ١٩٧٠ میلادی و همچنین
همکاری با ایالات متحده، نیروی هوایی
شاهنشاهی به دنبال هواپیمای رهگیری بود
که توانایی تهدیدهای پیش بینی شده را تا
بیست سال آینده داشته باشد.
هواپیمایی
که بتواند پهنه ی گستردهای از آسمان
ایران را با سنسورها و سلاح های نیرومند
پوشش دهد و دارای توانایی رزمی بالای
باشد.
در
تابستان ١٩٧٢ نامه ای از سوی محمدرضا
پهلوی شاهنشاه ایران به پنتاگون در
واشینگتون دی سی فرستاده شد.
در
این نامه قصد شاه از بازدید از ایالات
متحده به منظور گفتگو درباره ی هواپیمای
رهگیری بود که قرار بود در نیروی دریایی
و هوایی ایالات متحده به خدمت گرفته شود.
در
این نامه برنامه ریزی او برای تماشای
نمایش هوایی این نوع جنگنده ها به قصد
الگوگیری برای شاخه ی مورد علاقه ی او در
نیروهای مسلح یعنی نیروی هوایی قید شده
بود.
علاقه
ی اصلی شاه به هواپیمای F
14 بود.
این
ملاقات آغاز یک معامله ی مناقشه برانگیز
بود که منجر به استقرار مدرنترین هواپیمای
جنگنده ای می شد که آمریکا به یکی از
متحدانش فروخته بود.
این
برای نخستین بار بود که آمریکایی ها موافقت
کرده بودند یک چنین سلاح پیشرفته ای را
را به یک مشتری خارجی بفروشند.
از
سوی دیگر این اقدام برای ایران یک اقدام
جسورانه بود.
زیرا
هنوز در حال تجربه اندوزی در زمینه ی سیستم
های با تکنولوژی مدرن و تاسیسات لازم برای
عملیاتی کردن آنها بود.
همچنین
فروش این هواپیما به خارج از سوی آمریکا
به معنای این بود که کل پروژه ی F
14 به
وسیله ی ایران نجات پیدا می کرد.
زیرا
ایران موافقت کرده بود که به شرکت گرومن
پولی که برای ادامه ی تولید تامکت نیاز
دارد را بپردازد.
اولین
سفارش برای خرید F
14 ها
در حدود ۳۰ فروند بود که در ژانویه ۱۹۷۴
امضا گردید، که بعد ها به تعداد ۸۰ فروند
افزایش داده شد.
اولین
سری این هواپیما ها در ژانویه ۱۹۷۶ به
ایران فرستاده شد که این هواپیما ها با
موتور بهبود یافته جدیدی که بعد ها در
گونه های دیگر استاندارد گردید، تجهیز
شده بودند.
در
می ۱۹۷۷، ۱۲ فروند F
14 دیگر
نیز به ایران تحویل شد، که یکی از آنها
نیز به عنوان آزمایش برای نابود کردن یک
هدف مصنوعی در ارتفاع ۵۰٬۰۰۰ پایی به کار
رفته شد که موفقیت آمیز نیز بود، و همین
آزمایش نیز میگ های ۲۵ شوروی را متقاعد
ساخت که در صورت ادامه پرواز های خود بر
فراز ایران، توسط یکی از همین F
14 ها
نابود خواهند شد، در نتیجه میگ های ۲۵
دیگر هرگز بر فراز ایران پرواز شناسایی
انجام ندادند.
تحویل
F
14 ها
تا سال ۱۹۷۸ و هنگامی که هفتاد و نهمین F
14 تحویل
داده شد، ادامه یافت.
همچنین
۷۱۴ موشک فوق پیشرفته دور برد هوا به هوای
فینیکس نیز سفارش داده شد که تنها ۲۸۴ عدد
آنها به دلیل انقلاب سال ۱۹۷۹ به ایران
تحویل داده شد.
پس
از انقلاب ننگین اسلامی، دولت جدید سفارش
ساخت موشک های فینیکس دیگر را لغو نموده
و تنها بر تسلیحات موجود و البته توانمندی
های مهندسان و کارشناسان ایرانی تکیه
کرد.
در
همین دهه، پرزیدنت کارتر تحویل هر گونه
جنگ افزار را به ایران تحریم کرد که این
تحریم تا به امروز نیز ادامه دارد.
بدون
یاری سازندگان غربی F
14،
ایران به زودی با مشکل کمبود قطعات یدکی
و نگهداری مواجه شد که در همان موقع تلاش
برای خود ساختی این قطعات آغاز گردید.
علاوه
بر تاثیر تحریم ایران، شایعاتی اذعان
کردند که همه ۷۷ فروند F
14 باقیمانده
(دو
F
14 در
هنگام پرواز های آزمایشی از بین رفتند)
فاقد
کارائی بوده به صورتی که دیگر نمی توانند
موشک های فینیکس را شلیک کنند.
البته
این که چه کسی این خرابی ها را به بار آورده
یا F
14 ها
را دچار مشکل ساخته، جای بحث ندارد، اما
حتی برخی منابع در آن زمان اظهار کردند
که انقلابیون اسلامی در زمان انقلاب به
تلافی بر سر حکومت باعث صدمه دیدن F
14 ها
شدند، اما چنین شایعاتی به اطمینان صحت
ندارد.
صرف
نظر از تمام مشکلات، در سپتامبر ۱۹۸۰،
ایران در برابر تهاجم ناجوانمردانه کشور
بعثی عراق قرار گرفت.
به
علت ضعف قوای هوایی هر دو کشور، نبرد هوایی
نقش بسیار کوتاه و مختصری را در جنگ بین
ایران و عراق ایفا کرد.
جنگنده
F
14 هنوز
در نیروی هوایی ایران بهکار میرود و
جزء جنگندههایی است که در طول جنگ ایران
و عراق بسیار توسط ایران استفاده میشد.
در
۶ ماهه اول جنگ F
14 های
ایران پنجاه پیروزی را در برابر هواپیماهای
عراقی به ثبت رساندند که اکثراً مقابل
جنگندههای میگ-۲۱
و میگ-۲۳
و تعداد کمتری هم در مقابل سوخوهای ۲۰ و
۲۲ (مدلهای
صادراتی سوخو-۱۷)
بود
و تنها یک F
14 بر
اثر برخورد ترکش یک میگ-۲۱
که در نزدیکی آن منفجر شده بود آسیب دید.
از
سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۶ وظیفه اصلی F
14 های
ایران گشتزنی در مراکز حساس حکومتی مثل
تهران و جزیره خارک بود.
این
کار با کمک هواپیماهای سوخترسان بوئینگ
۷۰۷-۳۱۹
سی انجام میشد و گاه هر پرواز با ۴ مرتبه
سوخترسانی در هوا بیش از ده ساعت طول
میکشید.
F 14 ها
در این مدت همچنان در جنگهای هوایی درگیر
میشدند اما وظیفه اصلی آنها ارعاب
نیروی هوایی عراق بود.
خسارات
سنگینی که این جنگندهها به هواپیماهای
عراق وارد کرده بودند در کنار موشکهای
هوابههوای بسیار دقیق و دوربرد آدبیلوجی-۹
و فونیکس آنها باعث میشد تا جنگندههای
عراقی بلافاصله پس از مشاهده یک F
14 اقدام
به عقبنشینی کنند و F
14 ها
به یک سامانه دفاع هوایی بسیار موثر تبدیل
شوند که چنین سطحی از تأثیرگذاری برای یک
سیستم دفاع هوایی شاید تاکنون در هیچ جنگی
و برای مدتی چنین طولانی سابقه نداشتهاست.
تنها
جنگنده عراقی که توانست موفقیت نسبی در
برابر F
14 به
دست آورد جنگندههای میراژ اف-۱
ئیکیو-۶
مجهز به موشکهای سوپر ۵۳۰ دی و مجیک ام
کا۲ بودند که تنها در اواخر جنگ یعنی اوایل
سال ۱۹۸۸ در اختیار عراق گذاشته شد.
«واحد
مهندسی نیروی هوایی ایران»
با
بهسازی قطعات آن توانسته این هواپیما را
تا حدودی به روز نگه دارد.
تامکتهای
ایران از نوع اولیه است و با تامکتهای
آمریکایی تفاوتی ندارد.
تعدادی
از این جنگندهها در پایگاه هوایی خاتمی
در نزدیکی اصفهان نگهداری میشود.
بر
اساس یکی از برآوردها در سال ۲۰۰۹ ایران
۴۴ فروند F
14 داشته
که ۱۳ فروند آنها عملیاتی بودهاند.
البته
در سال ۲۰۱۱ یک هواپیمای F
14 در
ایران سقوط کرد.
پاره
ای اطلاعات پیرامون این جنگنده
جنگنده
F
14 تامکت
هواپیمایی دو موتوره، بال متغیر و دو
سرنشینه می باشد که به منظور حمله، رهگیری
و نابودی جنگنده های دشمن به صورت بیست و
چهار ساعته و در هر وضعیت جوی و اقلیمی
طراحی گشته است و قادر به انجام عملیات
از روی ناو هواپیمابر نیز می باشد.
F
14 قادر
است به طور همزمان بیست و چهار هدف را به
وسیله سیستم های راداری پیشرفته خود
شناسایی کرده و به وسیله موشک فوق پیشرفته
فینیکس-
که
بر روی هیچ جنگنده دیگری قابل نصب نمی
باشد-
شش
فروند از آنان را نابود نماید.
این
هواپیما از ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۶ در نیروی دریایی
ایالات متحده به عنوان جنگنده برتری هوایی
دریایی، جنگنده رهگیری دفاعی و سکوی
شناسایی تاکتیکی خدمت کرده است.
این
هواپیما بعد از اینکه مجهز به سیستم هدف
گیری مادون قرمز در شب (LANTIRN)
و
سیستم پرواز سطح پائین گردید حملات موشکی
دقیقتری را انجام داد.
F
14 تامکت
در سال ۱۹۷۲ به عنوان جایگزین هواپیمای
اف-۴
فانتوم ۲ به خدمت نیروی دریایی ایالات
متحده در آمد.
و
بعدها که آمریکا با حکومت محمدرضاشاه
ایران رابطه خوبی داشت در سال ۱۹۷۶ به
ایران صادر شد.
این
هواپیما محصول شرکت گرومن است که برای
نیروی دریایی آمریکا ساخته شده.
هواپیمای
F
14 تامکت
در ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۶ در نیروی دریایی آمریکا
بازنشسته شد.
خلاصه
مشخصات
نوع
هواپیما :
هواپیمای
رهگیر، چندمنظوره و جنگنده کشور سازنده
:
ایالات
متحده
شرکت
سازنده :
گرومن
تاریخ
نخستین پرواز :
۲۱
دسامبر ۱۹۷۰
بازنشسته
:
۲۲
سپتامبر ۲۰۰۶ ، نیروی دریایی آمریکا
وضعیت
کنونی :
فعال
در ایران ، بازنشسته در ایالات متحده
بکارگیرنده
:
نیروی
دریایی ایالات متحده
نیروی
هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز
ساخت :
۱۹۶۹
تا ۱۹۹۱
تعداد
ساخته شده :
۷۱۲
فروند
بهای
هر فروند :
۳۸
میلیون دلار آمریکا در سال ۱۹۹۸
مدلهای
دیگر:
A
F 14
B
F 14
C
F 14
D
F 14
پنجشنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۹۸
پیشنهاد هایی برای اداره بهتر اتاق ایران امسال در پالتالک
اتاق " ایران امسال" به هیچ ارگان، حزب و یا سازمانی وابسته نبوده و هیچ شخص حقیقی را نمایندگی نمیکند. این اتاق بر اساس دیدگاه های آزادی خواهانه، حقوق بشر و سکولار شکل گرفته .
با توجه به نیازهای امر اداره اتاق " ایران امسال " و لزوم تنظیم رابطه میان ادمین ها و کاربران، موارد زیر بهتر است مورد توجه قرار گیرد.
۱- ایجاد فضای دوستانه و محترمانه از اساسی ترین اصول و پایه اتاق است و از همه دوستان تقاضا میشود در جهت این امر کوشا باشند.
۲- مدیریت اتاق همیشه با ادمینی است که اقدام به باز کردن اتاق میکند و تا زمانی که حضور دارد ادمین های دیگر حق دخالت در کار ایشان را ندارند مگر به درخواست خودش.
۳- ادمین ها بعد از باز کردن اتاق ترجیحا بهتر است یک متن بصورت شعر یا یک حرف نغز و یا یک موضوع برای صحبت کردن میان یوزرها تهیه کنند.
۴- ادمین ها در زمان باز بودن اتاق بهتر است در جهت پیشرفت صحبتها و گرم کردن اتاق حضوری فعال داشته باشند.
۵- ادمین ها از بروز درگیری و مشاجره در فضای عمومی اتاق جلوگیری کنند و با حفظ خونسردی کامل مشکل خود را در پی ام حل کنند.
۶- پیشنهاد می گردد ادمین ها به انتقاد یوزرها توجه و در انتقال آن به ادمینهای دیگر اقدام نمایند.
۷- هیچ کس به جز ادمین ها حق وتو دیگران را ندارد و همواره الویت گرفتن مایک با مین ادمین بوده و ادمین ها دیگر هم میتوانند مایک دوم را کنترل کنند.
۸- بهتر است ادمین ها از برخورد شخصی با یوزر ها و دیگر ادمین ها بپرهیزند.
۹- ادمین در مدیریت اتاق استقلال کامل را دارد.
۱۰- چنانچه ادمینی به مدت طولانی (بیش از نیم ساعت) در اتاق نیست٬ بهتر است از ادمینی خارج شده تا کسی فرد دیگری وظیفه ادمینی را بر عهده گیرد.
۱۰- چنانچه ادمینی به مدت طولانی (بیش از نیم ساعت) در اتاق نیست٬ بهتر است از ادمینی خارج شده تا کسی فرد دیگری وظیفه ادمینی را بر عهده گیرد.
۱۱- پیشنهاد می گردد اتاق همیشه باز بماند تا در لیست اتاقهای پال دیده شود.
۱۲- از آنجایی که در بعضی از مواقع سخنرانان صحبت های ویژه ای دارند که نیاز به زمان بیشتری دارد٬ با هماهنگی با صاحب روم و ادمین وقت می توانید پس از تاٌیید٬ از زمان بیشتر بر خوردار گردید. پیشنهاد می گردد پیش از شروع صحبت ادمین وقت اطلاع رسانی کند.
۱۲- از آنجایی که در بعضی از مواقع سخنرانان صحبت های ویژه ای دارند که نیاز به زمان بیشتری دارد٬ با هماهنگی با صاحب روم و ادمین وقت می توانید پس از تاٌیید٬ از زمان بیشتر بر خوردار گردید. پیشنهاد می گردد پیش از شروع صحبت ادمین وقت اطلاع رسانی کند.
تا زمانى كه خامنه اى و نظام متجاوز و فاسد و خونريزش ، ساقط و نابود نشود ، درد و رنج ملت ايران روز به روز افزون تر خواهد شد @ زمان ۵+۲
زنده باد ایرانی راستگو @زندگی شما وقتی زيبا و شيرين خواهد شد که پندارتان، گفتارتان و کردارتان نيک باشد@ زمان ۵+۲
جمعه، فروردین ۱۶، ۱۳۹۸
شكايت انگليس از ايران به شورای امنيت
ملی
شدن صنعت نفت كه حاصل مبارزات ضد استعماری
مردم ايران بود، انگلستان را به مقابلهای
همهجانبه واداشت.
زيرا
اقتصاد اين دولت در پی ملی شدن صنعت نفت
ايران و قطع دست آن كشور از منابع اقتصادی
ايران زيانهای فراوانی متحمل شده بود.
به
دنبال اين رويداد، انگليس برای مبارزه
با دولت مصدق، برنامهای در ۵ مرحله تدارك
ديد:
۱.
مخالفت
همه جانبه با ملی شدن نفت ايران و ارايه
پيشنهادهای مشابه و مخالف با قانون ملی
شدن به ايران در قالبهای مختلف.
۲.
توسل
به مجامع بينالمللی به منظور غير قانونی
شناختن ملی شدن نفت.
۳.
محاصره
اقتصادی و جلوگيری از صدور نفت ايران به
خارج.
۴.
سوق
دادن آمريكا از بی طرفی مثبت به بیطرفی
منفی و سرانجام كشاندن اين دولت به مخالفت
با مصدق.
۵.
اقدامات
پنهانی برای براندازی حكومت مصدق.
مصدق
پيشنهادهای مشابهی را كه انگليسیها ارايه
میدادند و مقصودشان تيشه زدن به ريشه
نهضت ملی شدن صنعت نفت بود تا حدی كشف و
مردود شناخت ودر مجامع بينالمللی مانند
شورای امنيت سازمان ملل متحد و ديوان
دادگستری بينالمللی لاهه، آنها را عقيم
ساخت و بامحاصره اقتصادی انگلستان به
مبارزه برخاست.
دو
ماه پس از ملی شدن صنعت نفت ـ ۵ خرداد ۱۳۳۰ـ
انگلستان با استناد به معاهده ۱۳۱۲ ش.
منعقده
ميان تهران و لندن، شكايتی عليه ايران
تنظيم و تسليم ديوان لاهه نمود.
به
دنبال طرح اين شكايت دولت مصدق اعلام كرد
كه چون معاده ۱۳۱۲ يك قرارداد بينالمللی
نيست، لغو آن به منزله نقض قوانين بينالمللی
به شمار نمی رود و لذا شكايت انگليس از
ايران بیمورد است.
دولت
انگلستان در نامه ديگری ـ ۶ مهر ۱۳۳۰ـ
شكايت تازهای تسليم رئيس شورای امنيت
سازمان ملل كرد و در آن اقدامات دولت مصدق
در ملی شدن صنعت نفت را تهديدی برای صلح
و امنيت منطقه خواند.
مصدق
در جلسه شورای امنيت كه ۲۱ مهر ۱۳۳۰ برای
بررسی شكايات انگلستان تشكيل شد حضور
يافت و طی سخنانی ضمن رد ادعای انگلستان
در مورد به خطر افتادن صلح منطقهای به
تشريح سوء استفادههای آن دولت و شركت
ملی نفت انگليس از منابع طبيعی و ثروتهای
ملی ايران پرداخت.
در
ادامه اين روند، روز ۲۷ مهر نيز جلسه ديگری
در شورای امنيت سازمان ملل برگزار شد و
در آن پيشنهاد دولت فرانسه دال بر احاله
مسئوليت تصميمگيری در مورد شكايت
انگلستان به ديوان لاهه به تصويب رسيد.
ديوان
مزبور نيز در ۳۱ تير ۱۳۳۱ با ۹ رأی مخالف
در برابر ۵۶ رأی موافق، حكم بر عدم صلاحيت
خود در رسيدگی به شكايت انگلستان صادر
كرد. اين
حكم در ۲۸ مرداد همان سال توسط دبير كل
سازمان ملل به اطلاع شورای امنيت رسيد.
دولت
انگلستان در پي شكست خود در بردن شكايت
از ايران به دادگاه لاهه و شورای امنيت
سازمان ملل، اقدام به محاصره نظامی ايران
از طريق انتقال كشتیهای جنگی خود به خليج
فارس و دريای عمان كرد.
متقابلاً
دولت مصدق دستور اخراج ۴۵۰۰ متخصص و
كارشناس انگليسی مستقر در آبادان را صادر
كرد و سپس از شاه درخواست كرد سربازان
كشور برای تصرف پالايشگاه آبادان و حفظ
امنيت اين شهر، به آن منطقه اعزام شوند.
( در
آن زمان وزارت جنگ تحت فرمان مصدق نبود)
اين
اقدام عملی شد ولی متعاقباً مصدق طی
نامهای از شاه خواست تا مسئوليت وزارت
جنگ به عهده وی گذاشته شود.
مقصود
مصدق از اين اقدام جلوگيری از كار شكنی
احتمالی شاه در برابر اقدامات دولت بود،
اما اين درخواست از سوی شاه رد شد.
مصدق
در اعتراض به اين بی توجهی در ۲۵ تير ۱۳۳۱
استعفا كرد.
به
دنبال اين استعفا شاه از فرصت استفاده
كرده و فوراً قوام السلطنه را مأمور
تشكيل كابينه نمود.
اما
دولت قوام نيز در پی حادثه ۳۰ تير همان
سال سقوط كرد و در نتيجه شاه تحت فشار مردم
و روحانيت، مجدداً با نخستوزيری مصدق
و درخواستهايش برای تصدی وزارت جنگ موافقت
كرد.
مصدق
به محض به قدرت رسيدن، ابتدا دستور بسته
شدن همه كنسولگريهای انگليس در شهرهای
ايران را صادر كرد و سپس امتياز بانك
شاهنشاهی را كه در دوران قاجار به انگليسيها
واگذار شده بود ملغی نمود.
انگليسیها
نيز متقابلاً دارايیهای ايران را در
بانكهای لندن توقيف كردند و دولت مصدق در
واكنش، روز ۳۰ مهر ۱۳۳۱ قطع روابط سياسی
تهران ـ لندن را اعلام كرد واز سفير كبير
و كليه كاركنان سفارت انگلستان در تهران
خواست ظرف ۱۰ روز خاك ايران را ترك كنند.
قطع
روابط ايران با انگلستان تا آذر ۱۳۳۲ كه
سرلشكر زاهدی نخست وزير كودتايی وقت
اقدام به تجديد روابط با انگلستان نمود،
ادامه یافت.
اشتراک در:
پستها (Atom)