به روزگار فرمانروایی قاجاران و با توجه به عواملی چون شکستهای فاحش ایران در عرصه دیپلماسی، وادی سیاست و میدان نبرد، رواج گسترده خرافه پرستی و انواع و اقسام روشهای رمالی، طالعبینی، فالگیری، رخ نمودن قحطیهای فراوان و شایع گشتن افزون بیماریهای مسری و... شرایطی فراهم آمد تا برخی دوراندیشان و همچنین شماری از سیاست ورزان ضرورت ایجاد دگرگونیهای بنیادی را دریابند و با صدایی رسا فریاد تغییر سر دهند.
از جمله بزرگترین نوگرایان نواندیش که لزوم تحول را دریافت میتوان به، میرزا محمدتقیخان امیرکبیر، اشاره داشت. اهمیت کار اوکه دست پرورده قائم مقام فراهانی، ادیب و سیاستمدار پرآوازه و یکی از نخستین منادیان تغییر بود، به چند سبب است: نوآوری در راه نشر فرهنگ و صنعت جدید، پاسداری هویت ملی و استقلال سیاسی ایران در مقابله با تعرض غربی، اصلاحات سیاسی مملکتی و مبارزه با فساد اخلاق مدنی. این نکتهای است که فریدون آدمیت که ارزندهترین کار تاریخی را درباره امیرکبیر انجام داده نیز اذعان داشته است.
از گفتهها، کردهها و نوشتههای امیرکبیر به نیکی برمیآید که او برخلاف دیگر رجال آن زمان که هیچگونه معرفتی به دنیای نوین و رمز و راز آن نداشتند و تنها با دستورات کافی از سفارتهای انگلیس و روسیه در حال تقسیم شکنبه به جا مانده از ایران گرگ دریده بودند، آگاهی کامل از اوضاع جهان داشته است.
امیرکبیر که میدانست تنها در سایه شناخت دقیق ویژگیهای غرب و خصوصیات ایران میتوان ایران را به جایی رساند و به تعبیر درست علی رضاقلی، نویسنده کتاب جامعه شناسی نخبه کشی، جوهر غربزدگی را شناخته بود، اقدامات خود را برای استقلال در زمینههای مختلف شروع کرد. او برای کارهای خود برنامه عملی تدارک دید، الگوهای پیشنهادی دول استعمارگر فرنگ برای توسعه این کهن دیار را نپذیرفت و در مقابل برای رهایی ایران زمین از سرپنجه استعمار و استثمار آنان نقشه راه طرح کرد. او با فراستی درخور ستایش دریافت که زمینه اصلی کارزار با غرب ابزار نظامی نیست. آوردگاه راستین عرصه پیکار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... است.
توسعه فرهنگی:
در مورد امر فرهنگ، همانگونه که علی اصغر شمیم، مولف کتاب ایران در دوره سلطنت قاجار نیز اذعان داشته، امیرکبیر را باید موسس فرهنگ نوین ایران برشمرد.
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه در سال ۱۲۶۷ هـ . ق از جمله کارهایی بود که امیر به آن دست یازید. گفتنی است، در شماره نخست این روزنامه یکی از اهداف آن افزایش «دانایی و بینایی اهالی این دولت علیه» ذکر شده است.
دیگر کار مهم امیرکبیر بنای مدرسه دارالفنون است. این سیاستمدار وطنپرست در نشر رسائل علمی نیز تلاش بسیاری پیشه کرد و با تاسیس چاپخانه در دارالفنون موجب شد شمار فراوانی از کتب فنی، بهداشتی، تاریخی، جغرافیایی و... به زیور طبع درآید. انتشار چند نقشه از جغرافیای ایران و جهان، کتاب تاریخ ناپلئون، کتاب نظام ناصری و رسالاتی درباره بیماری آبله و راههای مبارزه با آن از جمله کتابهایی بود که به همت و تشویق امیرکبیر چاپ شد. اعزام دانشجویانی چند به اروپا نیز دیگر سیاست امیر در جهت پیشبرد علم و فرهنگ در ایرانزمین بود.
اصلاحات سیاسی و اداری:
در زمان قاجار سیاست ایران گرفتار بی برنامگی، انفعال، هرج و مرج و در اختیارنداشتن کادر ورزیده و ماهر بود. منابع تاریخی گواهی میدهند که امیر در این زمینه هم نظم برقرار کرد و هم برنامه ریخت.
به عنوان نمونه، او چون میخواست بیگانهپرستی را ریشهکن کند، جاسوسی برای خارجیان را بالاترین جرم و گناهی نابخشودنی میپنداشت، مامورانی را جهت نظارت بر روابط رجال دولتی با نمایندگان دول خارجی برگماشت. به تمامی کارمندان دولت (بجز ماموران وزارت خارجه) دستور داد از هرگونه رفت و آمد با ماموران خارجی دوری گزینند.
او دستگاه دیپلماسی ایران را نیز گسترش بخشید و ضمن تربیت کادر برای وزارت امور خارجه سفارتخانههای دائمی در لندن، سنپطرزبورگ و کنسولگریهایی نیز در بمبئی، عثمانی و قفقاز ایجاد کرد.
امیر همچنین در جهت اصلاح امور اداری و بهبود وضع بوروکراسی درهم ریخته ایران قاجاری هم کمر همت بربست. تعیین مشاغل و میزان مقرری و حقوق هر شغل، مبارزه جدی با کاهلی و تنبلی کارمندان دولت، مبارزه با رشوهخواری و تاسیس و اصلاح چاپارخانه و پست از جمله اقدامات او در این جهت است.
توسعه اقتصادی و صنعتی:
امیرکبیر چون اعتقاد داشت «منافع ایران در رونق صنعت است نه در وارد کردن هر گونه کالای بنجل خارجی»، عمده تلاش خویش را جهت حمایت از صنایع داخلی و گسترش هر چه بیشتر آنها به کار برد.
در روزنامه وقایع اتفاقیه دراین باره چنین آمده است: «مکنون خاطرات دولت آن است که عموم ارباب حرفه و صنعت در شغل و کسب خود ترقی داشته باشند و هر یک که صنایع بدیعه که به کار آید، احداث کند موردنوازش و التفات قرار میگیرند.»
در این خصوص، امیرکبیر کارخانههای متعددی را در جایجای ایران بنا نهاد و البته مهمتر از همه به تاسیس نمایشگاه کالاهای صنعتی ایران در پایتخت اقدام کرد.
او همچنین سیاست درهای باز در امر تجارت را که از زمان انعقاد قرارداد ترکمانچای بر ایران تحمیل شده بود نادیده انگاشت و آزادی واردات را محدود کرد. برای درک اهمیت کار امیر همان بس که میزان واردات ایران از انگلستان از راه طرابوزان در اوایل صدارت امیر یک میلیون لیره بود که در اندک زمانی به نصف تقلیل یافت.
اصلاحات نظامی:
در حوزه نظامی نیز امیرکبیر با عزم راسخ و سیاست خردمندانه در جهت قدرتمند ساختن سپاه ایران برآمد. از جمله اقدامات اصلاحی او میتوان به تاسیس پادگان در نواحی مهم و استراتژیک کشور، تعیین جیره و مواجب معین افسران و سربازان، بنیان نهادن کارخانههای اسلحهسازی، تهیه اونیفرم برای سپاهیان به سبک دول اروپایی اما از پارچههای ساخت وطن، ردهبندی صفوف ارتش به سبک نظامهای لشکری دول فرنگ، بنیان نهادن نیروی دریایی، تهیه و نشر رسالات و کتابهایی چند درباره فنون نظامی، آموزش سربازان در جهت تهذیب اخلاقی و... اشاره کرد.
اقدامات امیرکبیر در حوزه نظام موجب شد تا ضمن تقویت بنیه نظامی حکومت، برخی رسوم و عادات مذموم همچون گرفتن سیورسات از مردم، تعدیهای سربازان به اموال عامه و بروز قحطی هنگام عملیات نظامی از میان برود.
اقدامات مذهبی و اجتماعی:
عملکرد امیر که شخصا مردی دینمدار و مبادی آداب و احکام شرعی بود، در این زمینه نیز شایان توجه است. وی در این جهت، سیر جریان بابیه را در ایران خاتمه بخشید، امور شرعی را از امور عرفی تفکیک کرد، لوطیبازی و قمهکشی را ممنوع اعلام کرد و حمل سلاح سرد و گرم را جرم خواند. وی همچنین تلاش کرد با حمایت شماری از علما سنت بستنشینی را که گهگاه موجب سوءاستفاده برخی عناصر مجرم میشد، لغو کند. ممنوعیت قمهزنی و مبارزه با خرافهگویی در مجالس مذهبی نیز از جمله اقداماتی بود که امیر با همراهی شماری از روحانیان بلندپایه به آن دست یازید.
برآیند سخن:
کنکاش و کاوش در آثار و اسناد تاریخی به یادگار مانده از آن روزگار و همچنین نگرش نقادانه به عملکرد امیر، تاریخ پژوه را به آن باور رهنمون میسازد که جانمایه اندیشه و آرمان امیر آن بود که از سویی دولت ایران را که دولتی ورشکسته در تمامی امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... بود پس از سالها ضعف و زبونی، اقتدار و جانی دوباره بخشد و از دیگر سوی، جامعه ایران را از رخوت و سستی برهاند، به طی کردن مسیر در شاهراه پیشرفت وادارد و دگربار نقش تاریخی کهن آن یعنی، کاروانسالاری قافله فرهنگ و تمدن را احیا کند.
از جمله بزرگترین نوگرایان نواندیش که لزوم تحول را دریافت میتوان به، میرزا محمدتقیخان امیرکبیر، اشاره داشت. اهمیت کار اوکه دست پرورده قائم مقام فراهانی، ادیب و سیاستمدار پرآوازه و یکی از نخستین منادیان تغییر بود، به چند سبب است: نوآوری در راه نشر فرهنگ و صنعت جدید، پاسداری هویت ملی و استقلال سیاسی ایران در مقابله با تعرض غربی، اصلاحات سیاسی مملکتی و مبارزه با فساد اخلاق مدنی. این نکتهای است که فریدون آدمیت که ارزندهترین کار تاریخی را درباره امیرکبیر انجام داده نیز اذعان داشته است.
از گفتهها، کردهها و نوشتههای امیرکبیر به نیکی برمیآید که او برخلاف دیگر رجال آن زمان که هیچگونه معرفتی به دنیای نوین و رمز و راز آن نداشتند و تنها با دستورات کافی از سفارتهای انگلیس و روسیه در حال تقسیم شکنبه به جا مانده از ایران گرگ دریده بودند، آگاهی کامل از اوضاع جهان داشته است.
امیرکبیر که میدانست تنها در سایه شناخت دقیق ویژگیهای غرب و خصوصیات ایران میتوان ایران را به جایی رساند و به تعبیر درست علی رضاقلی، نویسنده کتاب جامعه شناسی نخبه کشی، جوهر غربزدگی را شناخته بود، اقدامات خود را برای استقلال در زمینههای مختلف شروع کرد. او برای کارهای خود برنامه عملی تدارک دید، الگوهای پیشنهادی دول استعمارگر فرنگ برای توسعه این کهن دیار را نپذیرفت و در مقابل برای رهایی ایران زمین از سرپنجه استعمار و استثمار آنان نقشه راه طرح کرد. او با فراستی درخور ستایش دریافت که زمینه اصلی کارزار با غرب ابزار نظامی نیست. آوردگاه راستین عرصه پیکار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... است.
توسعه فرهنگی:
در مورد امر فرهنگ، همانگونه که علی اصغر شمیم، مولف کتاب ایران در دوره سلطنت قاجار نیز اذعان داشته، امیرکبیر را باید موسس فرهنگ نوین ایران برشمرد.
انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه در سال ۱۲۶۷ هـ . ق از جمله کارهایی بود که امیر به آن دست یازید. گفتنی است، در شماره نخست این روزنامه یکی از اهداف آن افزایش «دانایی و بینایی اهالی این دولت علیه» ذکر شده است.
دیگر کار مهم امیرکبیر بنای مدرسه دارالفنون است. این سیاستمدار وطنپرست در نشر رسائل علمی نیز تلاش بسیاری پیشه کرد و با تاسیس چاپخانه در دارالفنون موجب شد شمار فراوانی از کتب فنی، بهداشتی، تاریخی، جغرافیایی و... به زیور طبع درآید. انتشار چند نقشه از جغرافیای ایران و جهان، کتاب تاریخ ناپلئون، کتاب نظام ناصری و رسالاتی درباره بیماری آبله و راههای مبارزه با آن از جمله کتابهایی بود که به همت و تشویق امیرکبیر چاپ شد. اعزام دانشجویانی چند به اروپا نیز دیگر سیاست امیر در جهت پیشبرد علم و فرهنگ در ایرانزمین بود.
اصلاحات سیاسی و اداری:
در زمان قاجار سیاست ایران گرفتار بی برنامگی، انفعال، هرج و مرج و در اختیارنداشتن کادر ورزیده و ماهر بود. منابع تاریخی گواهی میدهند که امیر در این زمینه هم نظم برقرار کرد و هم برنامه ریخت.
به عنوان نمونه، او چون میخواست بیگانهپرستی را ریشهکن کند، جاسوسی برای خارجیان را بالاترین جرم و گناهی نابخشودنی میپنداشت، مامورانی را جهت نظارت بر روابط رجال دولتی با نمایندگان دول خارجی برگماشت. به تمامی کارمندان دولت (بجز ماموران وزارت خارجه) دستور داد از هرگونه رفت و آمد با ماموران خارجی دوری گزینند.
او دستگاه دیپلماسی ایران را نیز گسترش بخشید و ضمن تربیت کادر برای وزارت امور خارجه سفارتخانههای دائمی در لندن، سنپطرزبورگ و کنسولگریهایی نیز در بمبئی، عثمانی و قفقاز ایجاد کرد.
امیر همچنین در جهت اصلاح امور اداری و بهبود وضع بوروکراسی درهم ریخته ایران قاجاری هم کمر همت بربست. تعیین مشاغل و میزان مقرری و حقوق هر شغل، مبارزه جدی با کاهلی و تنبلی کارمندان دولت، مبارزه با رشوهخواری و تاسیس و اصلاح چاپارخانه و پست از جمله اقدامات او در این جهت است.
توسعه اقتصادی و صنعتی:
امیرکبیر چون اعتقاد داشت «منافع ایران در رونق صنعت است نه در وارد کردن هر گونه کالای بنجل خارجی»، عمده تلاش خویش را جهت حمایت از صنایع داخلی و گسترش هر چه بیشتر آنها به کار برد.
در روزنامه وقایع اتفاقیه دراین باره چنین آمده است: «مکنون خاطرات دولت آن است که عموم ارباب حرفه و صنعت در شغل و کسب خود ترقی داشته باشند و هر یک که صنایع بدیعه که به کار آید، احداث کند موردنوازش و التفات قرار میگیرند.»
در این خصوص، امیرکبیر کارخانههای متعددی را در جایجای ایران بنا نهاد و البته مهمتر از همه به تاسیس نمایشگاه کالاهای صنعتی ایران در پایتخت اقدام کرد.
او همچنین سیاست درهای باز در امر تجارت را که از زمان انعقاد قرارداد ترکمانچای بر ایران تحمیل شده بود نادیده انگاشت و آزادی واردات را محدود کرد. برای درک اهمیت کار امیر همان بس که میزان واردات ایران از انگلستان از راه طرابوزان در اوایل صدارت امیر یک میلیون لیره بود که در اندک زمانی به نصف تقلیل یافت.
اصلاحات نظامی:
در حوزه نظامی نیز امیرکبیر با عزم راسخ و سیاست خردمندانه در جهت قدرتمند ساختن سپاه ایران برآمد. از جمله اقدامات اصلاحی او میتوان به تاسیس پادگان در نواحی مهم و استراتژیک کشور، تعیین جیره و مواجب معین افسران و سربازان، بنیان نهادن کارخانههای اسلحهسازی، تهیه اونیفرم برای سپاهیان به سبک دول اروپایی اما از پارچههای ساخت وطن، ردهبندی صفوف ارتش به سبک نظامهای لشکری دول فرنگ، بنیان نهادن نیروی دریایی، تهیه و نشر رسالات و کتابهایی چند درباره فنون نظامی، آموزش سربازان در جهت تهذیب اخلاقی و... اشاره کرد.
اقدامات امیرکبیر در حوزه نظام موجب شد تا ضمن تقویت بنیه نظامی حکومت، برخی رسوم و عادات مذموم همچون گرفتن سیورسات از مردم، تعدیهای سربازان به اموال عامه و بروز قحطی هنگام عملیات نظامی از میان برود.
اقدامات مذهبی و اجتماعی:
عملکرد امیر که شخصا مردی دینمدار و مبادی آداب و احکام شرعی بود، در این زمینه نیز شایان توجه است. وی در این جهت، سیر جریان بابیه را در ایران خاتمه بخشید، امور شرعی را از امور عرفی تفکیک کرد، لوطیبازی و قمهکشی را ممنوع اعلام کرد و حمل سلاح سرد و گرم را جرم خواند. وی همچنین تلاش کرد با حمایت شماری از علما سنت بستنشینی را که گهگاه موجب سوءاستفاده برخی عناصر مجرم میشد، لغو کند. ممنوعیت قمهزنی و مبارزه با خرافهگویی در مجالس مذهبی نیز از جمله اقداماتی بود که امیر با همراهی شماری از روحانیان بلندپایه به آن دست یازید.
برآیند سخن:
کنکاش و کاوش در آثار و اسناد تاریخی به یادگار مانده از آن روزگار و همچنین نگرش نقادانه به عملکرد امیر، تاریخ پژوه را به آن باور رهنمون میسازد که جانمایه اندیشه و آرمان امیر آن بود که از سویی دولت ایران را که دولتی ورشکسته در تمامی امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... بود پس از سالها ضعف و زبونی، اقتدار و جانی دوباره بخشد و از دیگر سوی، جامعه ایران را از رخوت و سستی برهاند، به طی کردن مسیر در شاهراه پیشرفت وادارد و دگربار نقش تاریخی کهن آن یعنی، کاروانسالاری قافله فرهنگ و تمدن را احیا کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر