امروزه
اين اصطلاح در محيط قمارخانه و قماربازی
بيشتر مصطلح است و به افرادی که تمام
موجودی را باخته باشند اصطلاحاً ميگويند:
فلانی
را سرکيسه کردند.
البته
در مورد افراد ساده لوح هم که بر اثر زبان
بازی اشخاص دغلباز و فريبکار همه چيز را
از دست بدهند اين ضرب المثل از باب استشهاد
و تمثيل به کار برده می شود.
اما
ريشه اين مثل سائر و رايج:
امروز
در اکثر خانه ها حمام خصوصی وجود دارد.
حمامهای
عمومی هم اکثراً دارای دوش است و افرادی
که به حمام ميروند فقط کيسه می کشند و
صابون ميزنند؛ ولی سابقاً که دوش و وان
معمول نبود، حمام شهرها و دهات ايران کلاً
خزينه داشت و کسی که به حمام ميرفت پس از
کيسه کشی و صابون زدن داخل خزينه می شد و
بدن را ظاهراً شستشو ميداد.
به
علاوه در عصر حاضر سرتراشی و ريش تراشی
اشکالی ندارد، زيرا هر به چند روز و يا هر
روز ريش را در خانه ميتراشند و اقلاً ماهی
يکبار به آرايشگاه می روند و سر و گردن را
اصلاح می کنند اما در ادوار گذشته که وسائل
نظافت و آرايش و پيرايش تا اين اندازه
موجود نبود اکثراً کيسه کشی و سرتراشی در
ضمن حمام می شد.
يعنی
دلاک حمام بدواً سر حمام گيرنده را کلاً
يا بعضاً می تراشيد.
آنگاه
وی را کيسه ميکشيد و صابون ميزد تا موی
اضافی و چرکهای بدن به کلی زدوده شود و
شتشوی کامل به عمل آيد؛ زيرا در عرف عقايد
گذشتگان اصطلاح "سر
و کيسه کردن"
شستشوی
کامل تلقی می شد و هر کس اين دو کار را
توأماً انجام ميداد، آنچنان پاک و پاکيزه
می شد که به زعم خودش تا يک هفته احتياج
به تجديد نظافت و پاکيزگی نداشت.
اگر
چه امروزه عمل سر و کيسه کردن در تمام
شهرها و غالب روستاهای ايران مورد استعمال
ندارد، ولی معنی استعاره ای آن باقی مانده
است و مخصوصاً در اصطلاحات عاميانه رواج
کامل دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر