شنبه، تیر ۲۴، ۱۳۹۱

امپراتور فراری روم به دست يك سرباز ايرانی كشته شد


ژوئن سال 363 ميلادی در جريان جنگ دو امپراتوری روم و ايران، ژوليانFlavius Claudius Julianus (فلاويوس كلاوديوس ژوليانوس) امپراتور روم از دودمان كنستانتينيان كه در حال فرار از برابر ارتش توانمند ايران بود در منطقه سامرا (عراق امروز) هدف زوبين يك سرباز ايرانی قرار گرفت، شديدا زخمی شد و چند ساعت بعد (27 ژوئن) درگذشت. وی آخرين امپراتور غير مسيحی روم بود و مسيحيان او را به لحاظ سختگيری نسبت به پيروان اين دين «خدانشناس» می خواندند. ژوليان كه در تاريخ به ژوليان دوم معروف است (برای اشتباه نشدن با ديديوس ژوليانوس) در عين حال، خود از فلاسفه «نيوپليتونيسمNeoplatonism» بود و در «نوشتن» به وپژه داستان نگاری دارای مهارت و استعداد بود.

ژوليانوس بود كه در مارس 363 ميلادی جنگ با ايران را با عبور از رود فرات و تعرض به قلمرو امپراتوری ما آغاز كرده بود كه به شكست روميان و مرگ خود او منجر شد. ژوليانوس می خواست كه از فرصت دور بودن شاپور دوم، شاه وقت ايران، از پايتخت استفاده كند و اراضی را كه كنستانتينوس دوم به ايران باخته بود پس بگيرد و براي خود تاريخ بسازد كه جان خويش را هم بر سر اين كار گذارد. ژوليان از اقامت شاپور دوم (ذوالاكتاف) شاه وقت در آسيای ميانه كه سرگرم فراری دادن «هون» ها به سمت اروپا بود سوء استفاده كرده و وارد قلمرو ايران شده بود.
مورخ ارتش روم نوشته است: ژوليانوس در رسانيدن خود به پايتخت ايران (شهر تيسفونCtesiphon ) به قدری شتاب داشت كه منتظر 30 هزار سرباز كمكی خود نشد كه در مسير حركت و به فاصله ای كم از تيسفون، با شصت هزار تن لژيونر با نيروهای يك ژنرال ايرانی (سپهبد) به همين شمار وارد جنگ شد و متوقف گرديد. امپراتور هنگامی كه شنيد شاپور دوم (ذوالاكتاف) به سوی تيسفون باز مي گردد با عجله عقب گرد كرد تا در منطقه كوهستان (كوههاي كردستان عراق امروز) منتظر نيروی كمكی شود كه واحدهای ايران او را دنبال كردند و پيش از رسيدن به كوهستان از دو سوی مورد حمله قرار دادند كه زوبين خورد و تلاش اوريباسيوسOribasius جراح ارتش برای نجاتش به جايی نرسيد و سپيده دم در گذشت.
در پی كشته شدن ژوليان، ژنرالهای رومی فی المجلس «ژوويان» را به سمت امپراتور موقت انتخاب كردند كه وی چون توان و استعداد جنگيدن در نيروهای رومی نديد به شاپور دوم پيشنهاد ترك مخاصمه و صلح داد كه به شرط پذيرفتن همه شرايط ايران قبول شد. ژوويان در قرارداد صلح، تعهدات بسيار سنگين بر عهده گرفت، يعنی هرچه را كه فاتح (ايران) ديكته كرد نوشت و امضاء كرد و مابقي ارتش روم را نجات داد. طبق قرارداد صلح، ژوويان از پنج منطقه بزرگ در شرق مديترانه و هرگونه ادعای روم در ارمنستان صرف نظر كرد و متعهد شد كه شخصا به مناطق پنجگانه مراجعه كند و به دست خود پرچم ايران را در آنجا برافرازد كه چنين كرد و اين عمل در تاريخ امپراتوری روم، قبول يك تحقير خوانده شده است.
شاپور دوم بنا بر منش ايرانيان (رعايت احترام متوفی و وصيت او)، اجازه داد كه جسد ژوليانوس را بدون كوچكترين بی احترامي از قلمرو ايران خارج سازند.
سه داستان جالب از ژوليانوس دوم بجا مانده است كه «ويلمر كيو رايتWilmer Cave Wright» آنها را به انگليسی ترجمه و در سه جلد تحت عنوان كارهای امپراتور ژوليان در سال 1923 در لندن به چاپ رسانده و به توزيع داده است كه تا كنون چند بار تجديد چاپ شده اند. ژوليان برای اين بتواند افكار انديشمندان يونان قديم را از دست اول (نه ترجمه آنها) مطالعه كند، زبان يونانی فرا گرفته بود

جمعه، تیر ۲۳، ۱۳۹۱

کتاب داریوش بزرگ



خواندن یک کتاب بهتر از دانلود کردن صدها کتاب است

پنجشنبه، تیر ۲۲، ۱۳۹۱

آتوسا دختر کوروش کبیر و مادر خشایارشاه


آتوسا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) از شهبانوهای ایران بود. وی دختر کورش کبیر، و خواهر خوانده کمبوجیه، و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم، و مادر خشایار شاه بود. هرودت اعتقاد دارد که او در زمان حکومات خشایار شاه، زنده بوده است.
 
آتوسا دختر کوروش بزرگ و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم و مادر خشایار شاه برجسته ترین زن در تاریخ ایران قدیم است.
از میان آن دختران مهم تر از همه آتوسا دختر کوروش بود. خواهر و همسر اردشیر دوم و همسر اردشیر سوم زنان دیگری هستند که آتوسا نام داشتند.

زندگی سیاسی آتوسای هخامنشی
پس از آناهیتا او دومین کسی بود که لقب بانو که یک عنوان مذهبی بود، گرفت. زیرا این چنین لقبی کمتر به ملکه ها داده میشد. آشیلوس نمایشنامه نویس قرن پنجم پیش از میلاد در یکی از نمایشنامه های خود تحت عنوان «ایرانیان» که اختصاص به جنگ خشایار شاه با یونانیان دارد از آتوسا به عنوان بانوی بانوان یاد میکند.

آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبی میدانست، و نقش تصمیم گیرنده در آموزش خود و دیگر درباریان داشت. کمبوجیه عاشق خواهر خود آتوسا شد و مغهای زرتشتی را جمع کرد و از آنها خواست که این ازدواج را برای او قانونی کنند. پس از درگذشت کمبوجیه در راه بازگشت از مصر، داریوش یکم با آتوسا ازدواج میکند. این ازدواج چند دلیل داشته است:

ازدواج با آتوسا که از سلاله هخامنشی بود حکومت او را قانونی جلوه میداد.
از آنجا که آتوسا باهوش، با فرهنگ، با قدرت و تفکر سیاسی بود در موقع لزوم کمک خوبی برای داریوش شاه به حساب می آمد.
از آنجا که آتوسا زنی جاه طلب و قدرت طلب بود از طریق این وصلت میتوانست به آرزوهای خود جامه عمل بپوشاند.

هرودوت میگوید آتوسا از قدرت فوق العاده ای برخوردار بود و در دوره جنگ با یونان که به توصیه او انجام شده بود، داریوش یکم همواره از نصیحتهای او بهره میجست. او حتی علاقمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند.

آتوسا از صلب داریوش شاه دارای چهار فرزند شد، که بزرگترین آنها خشایار شاه بود. اما آتوسا همسر اول داریوش یکم نبود، و داریوش از همسر اولش دارای پسرانی بود که همگی از خشایارشاه بزرگتر بودند. مطابق قانون سلطنت پسر بزرگ شاه پس از او به سلطنت میرسید. اما آتوسا آن قدر بر شوهر خود نفوذ داشت که توانست خشایار شاه را پس از داریوش به سلطنت برساند.

در زمان سلطنت خشایار شاه آتوسا به عنوان مادر پادشاه در امور دولت دخالت میکرد. آشیلوس در نمایشنامه خود همواره از او به عنوان بانوی بانوان یاد میکرده است. میتوان گفت که در نمایشنامه آشیلوس پس از خشایار، آتوسا بیشترین نقش را بازی میکند.

از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها میدانیم تا زمانی که خشایار از جنگ یونان بر میگردد زنده بوده است. احتمالاً آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش کبیر در نقش رستم قرار دارد.

آتوسا، یکی از شخصیت های کلیدی در شاهکار گور ویدال، یعنی کتاب آفرینش است. اعتبار این کتاب در بحث درباره چگونگی به سلطنت رسیدن داریوش بزرگ است.
آتوسا دارای مهر ویژه و جایگاه بارعام به مانند داریوش بزرگ داشته.

كوروش بزرگ: در پاسارگاد؛ نخست كودكستان و بعد تالار پذيرايی

 
Friedrich W. A. Frobel

«فردريك فروبل» آموزشگر بلندآوازه آلمانی و موسس كودكستانهای تازه (كيندرگارتن Kindergarten) در جهان ۲۱ آوريل ۱۷۸۲ به دنيا آمد و در تاليف خود «تاريخ عمومی آموزش و پرورش» نوشت كه ايرانيان در قرن ششم پيش از ميلاد مبتكر ايجاد كودكستان و دبستان برای كودكان و نوجوانان پسر بودند.

به نوشته فروبل، در مدارس ايران باستان به كار «پرورش» توجهی بيشتر می شد و از جمله راستگويی، نّيت خوب داشتن و كار خوب انجام دادن، احترام به سالخوردگان، دفاع از وطن، تيراندازی، سواری، شنا و كوهنوردی. در كودكستانها و دبستانهای ايران باستان به نوباوگان تاكيد می شد خدا انسان را نيافريده كه نسبت به انسان ديگر ظلم و تعدی و بدگويی كند. شادی جاويدان نتيجه نيكوكاری، خدمت و درستكاری است.

فروبل ايرانيان باستان را همانند ساير آرين ها، تنها انسانهای روی زمين نوشته است كه بت پرست نبودند و بت پرستان و معتقدان به خدايان متعدد را انسان هوشمند و كامل نمی پنداشتند حتی يونانيان را كه خدايان زنانه و مردانه هم داشتند و صحرانشينان كه از سنگ و چوب برای خودشان بت می ساختند و اين بتان دست سازشان را پرستش می كردند! و ....

فروبل نوشته است: كوروش بزرگ پيش از ساختن تالار پذيرايی در پاسارگاد، خواسته بود كه در اين شهر (پايتختش)، نخست و ترجيحا به حد كافی كودكستان و دبستان بسازند. (پارسيان باستان اين شهر را «پاتراگاد» تلفظ می كردند و «پاسارگاد» تلفظ يونانی آن است كه جهانی شده است)

چهارشنبه، تیر ۲۱، ۱۳۹۱

آغاز آخرين جنگ ايران و روم در زمان اردشير يکم



۱۸ ژوئن ۲۳۲ ميلادی جنگ دیگری میان ایران و امپراتوری روم آغاز شد. آغاز این جنگ از كاپادوكيه (Capadocia =Kapadokya تركيه امروز و گوشه ای از ساتراپی سوم ایران، طبق تقسیم بندی داریوش بزگ) بود و در طول جنگ، فرماندهی ارتش ايران را اردشير پاپكان (ساسانی) موسس دودمان ساسانیان برعهده داشت. اردشیر یکم قبلا هم با امپراتوری روم وارد جنگ شده بود زیرا که رومیان در اواخر دوران سلطنت اردوان پنجم (اشکانی)، از اختلافات داخلی ایرانیان سوء استفاده کرده و در آناتولی (ترکیه امروز) و سوریه دست به پیشروی نظامی زده بودند. جنگهای اردشیر یکم با هدف اخراج رومیان از مشرق زمین که از سال ۲۳۰ میلادی آغاز شده بود سبب شده بود که الکساندر سه وروس Alexander Severus امپراتور وقت روم به شرق مدیترانه آید و در آنتیوک مستقر شود. باوجود این، در جنگی که از کاپادوکیه آغاز شد اردشیر قاطعانه پیروز شد و سه وروس پس از این شکست به اروپا بازگشت. اردشیر یکم در آخرین جنگ خود با رومیان با استفاده از یک تاکتیک تازه و گسترش دادن منطقه جنگ، واحدهای ارتش روم را مجبور به جنگیدن در سه جبهه کرده و درهم کوبیده بود.

مورخان درباره پیروزهای نظامی در این دوره نوشته اند: "ناسیونالیسم توفنده ایرانی برنده جنگهای عهد ساسانیان بود.

سه‌شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۹۱

ﻧﮕﺎرﻩ ﻓﺮوهر ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ اﻳﺮان‬

ﺑﻪﺧﺸﻨﻮﺩﯼ ﺍﻭﺭﻣﺰﺩ‬

         ‫ﺑﻪ راﺳﺘﯽ ﺳﻤﺒﻮل ﻣﺎ اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﭼﻴﺴﺖ ؟‬

‫ﻧﮕﺎرﻩ ﻓﺮوهر ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ اﻳﺮان‬

‫از ﺁﻧﺠﺎﻳﯽ ﮐﻪ هر ﮐﺸﻮر و ﻣﻠﺘﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ و ﺳﻤﺒﻮﻟﯽ وﻳﮋﻩ از ﺧﻮد دارﻧﺪ - اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﻳﮑﯽ از ﮐﻬﻦ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮدﻣﺎﻧﯽ هستند ﮐﻪ ﺳﻤﺒﻮﻟﯽ ﺑﺴﻴﺎر‬ ‫ﺷﮕﻔﺖ اﻧﮕﻴﺰ و ﺳﺮاﺷﺮ از داﻧﺶ و ﻓﺮهنگ و ﺧﺮد از ﺧﻮد ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ اﻧﺪوﻩ ﻓﺮاوان ﺑﺴﻴﺎرﯼ از ﻣﺎ اﻳﺮاﻧﻴﺎن از ﺁن ﻧﺎ ﺁﮔﺎﻩ‬ ‫هستیم . اﻳﻦﻧﺸﺎن " ﻓﺮهوشی" ﻳﺎ " ﻓﺮوهر" ﻧﺎم دارد ﮐﻪ ﻗﺪﻣﺖ ﺁن ﺑﻴﺶ از ۴۰۰۰ ﺳﺎل ﺗﺨﻤﻴﻦ زدﻩ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ . ﺗﺎرﻳﺨﭽﻪﻓﺮهوﺷﯽ ﻳﺎ ‫ﻓﺮوهر ﺑﻪ ﭘﻴﺶ از زاﻳﺶ زرﺗﺸﺖ ﺑﺰرﮔﻮار اﻳﻦ ﭘﻴﺮ و ﻓﻴﻠﺴﻮف ﺧﺮد و ﻓﺮهنگ و داﻧﺶ ﺟﻬﺎن ﺑﺎز ﻣﻴﮕﺮدد . ﺳﻨﮓﻧﮕﺎرﻩ هاﯼ ‫ ﺷﺎهنشاهان هخاﻣﻨﺸﯽ در ﮐﺎﺧﻬﺎﯼ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﻴﺲ و ﺳﻨﮓ ﻧﮕﺎرﻩ هاﯼ ﺷﺎهنشاهان ﺳﺎﺳﺎﻧﯽهمه ﺣﮑﺎﻳﺖ از ﺁن دارد . ﻧﮑﺘﻪﺑﺴﻴﺎر ﺷﮕﻔت ‫اﻧﮕﻴﺰ اﻳﻦ ﻧﺸﺎن ﻣﻠﯽﻣﺎ اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﺁن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﮏ ﺗﮏ اﻳﻦﻧﺸﺎن داراﯼ ﻣﻔﻬﻮم داﻧﺸﯽ ﻧﻬﻔﺘﻪ اﺳﺖ . اﻳﻨﮏﺑﻪ ﺗﺸﺮﻳﺢ اﻳﻦ ﻧﺸﺎن ﻣﻠﯽ ﻣﯽ‬‫ﭘﺮدازﻳﻢ :‬

‫ ۱ - ﻗﺮار دادن ﭼﻬﺮﻩ ﻳﮏ ﭘﻴﺮﻣﺮد ﺳﺎﻟﺨﻮردﻩ در اﻳﻦ ﻧﮕﺎرﻩ اﺷﺎرﻩ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﻧﻴﮑﻮﮐﺎرﯼ و ﻳﮑﺘﺎ ﭘﺮﺳﺘﯽ دارد ﮐﻪ رﻓﺘﺎر و ﻇﺎهر ﻣﺮﺗﺐ و‬ ‫ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ اش ﺳﺮﻣﺸﻖ و اﻟﮕﻮﯼ دﻳﮕﺮ ﻣﺮدﻣﺎن ﺑﻮدﻩ اﺳﺖ و دﻳﮕﺮان ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت وﯼ را ارج ﻣﯽ ﻧﻬﺎدﻧﺪ .‬

‫۲ - دﺳﺖ راﺳﺖ ﻧﮕﺎرﻩ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎن دراز ﺷﺪﻩ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻳﻦ اﺷﺎرﻩ ﺑﻪ ﺳﺘﺎﻳﺶ "دادار هستی اورﻣﺰد" ﺧﺪاﯼ واﺣﺪ اﻳﺮاﻧﻴﺎن دارد ﮐه ‫زرﺗﺸﺖ در ۴۰۰۰ ﺳﺎل ﭘﻴﺶ ﺁﻧﺮا ﺑﻪ ﺟﻬﺎن هدﻳﻪ ﻧﻤﻮد .‬

‫۳ - ﭼﻨﺒﺮﻩ اﯼ ( ﺣﻠﻘﻪ اﯼ ) دردﺳﺖﭼﭗ ﻧﮕﺎرﻩ وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﻧﺸﺎن از ﻋﻬﺪ و ﭘﻴﻤﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻴﻦ اﻧﺴﺎن و اهﻮراﻣﺰدا ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻴﺸﻮد و‬اﻧﺴﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﺧﺪاﯼ واﺣﺪ را ﺳﺘﺎﻳﺶ ﮐﻨﺪ و همیشه در همه اﻣﻮر وﯼ را ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮﮐﺎرهﺎﯼ ﺧﻮد ﺑﺪاﻧﺪ . ﻣﻮرﺧﻴﻦﺣﻠﻘﻪ هﺎﯼ ازدواﺟﯽ ﮐﻪ ﺑﻴﻦ ‬ﺟﻮاﻧﺎن رد و ﺑﺪل ﻣﯽ ﺷﻮد را ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ از همین ﭼﻨﺒﺮﻩ ﻣﻴﺪاﻧﻨﺪ و ﺁﻧﺮا ﻳﮏﺳﻨﺖ اﻳﺮاﻧﯽ ﻣﻴﺪاﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﺻﺎدر ﺷﺪﻩ اﺳﺖ . زﻳﺮا‬ زن و ﺷﻮهر ﻧﻴﺰ ﺑﺎ دادن ﭼﻨﺒﺮﻩ ( ﺣﻠﻘﻪ ) ﺑﻪﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﯽ را ﺑﺎ هم اﻣﻀﺎﻧﻤﻮدﻩ اﻧﺪ ﮐﻪ همیشه ﺑﻪ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ وﻓﺎدار ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ .‬

‫۴ - ﺑﺎﻟﻬﺎﯼﮐﺸﻴﺪﻩ ﺷﺪﻩ در دو ﻃﺮف ﻧﮕﺎرﻩ اﺷﺎرﻩﺑﻪ ﺗﻨﺪﻳﺲ ﭘﺮواز ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ و ﺗﺮﻗﯽ در ﻣﻴﺎن اﻧﺴﺎﻧﻬﺎﺳﺖ و در ﻧﻬﺎﻳﺖ اﻣﺮ ‫رﺳﻴﺪن ﺑﻪ اورﻣﺰد دادار هستی ﺧﺪاﯼ واﺣﺪ اﻳﺮاﻧﻴﺎن اﺳﺖ .‬ ‫ﺑﻪﺧﺸﻨﻮﺩﯼ ﺍﻭﺭﻣﺰﺩ‬

‫۵ - ﺳﻪﻗﺴﻤﺘﯽ ﮐﻪ روﯼ ﺑﺎﻟﻬﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪﯼ ﺷﺪﻩ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ اﺷﺎرﻩﺑﻪ ﺳﻪ دﺳﺘﻮر ﺟﺎوداﻧﻪ ﭘﻴﺮ ﺧﺮد و داﻧﺶ ﺟﻬﺎن "اﺷﻮ‬ ‫زرﺗﺸﺖ" دارد . ﮐﻪﺑﯽ ﺷﮏ ﻣﻴﺘﻮان ﮔﻔﺖ ﺗﺎ ﻣﻴﻠﻴﻮن ﺳﺎل دﻳﮕﺮ ﺗﺎ ﺟﻬﺎن در ﺟﻬﺎن ﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎﺷﺪ اﻳﻦ ﺳﻪ ﻓﺮﻣﺎن ﭘﺎﺑﺮﺟﺎﺳﺖ و همیشه اﻟﮕﻮ و ‫راهنماﯼ ﻣﺮدﻣﺎن ﺟﻬﺎن اﺳﺖ . اﻳﻦﺳﻪ ﻓﺮﻣﺎن ﮐﻪ روﯼ ﺑﺎﻟﻬﺎﯼ ﻓﺮوهر ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ همان ﮐﺮدار ﻧﻴﮏ - ﮔﻔﺘﺎر ﻧﻴﮏ - ﭘﻨﺪار ﻧﻴﮏ‬ اﻳﺮاﻧﻴﺎن اﺳﺖ .‬

‫۶ - در ﻣﻴﺎن ﮐﻤﺮ ﭘﻴﺮﻣﺮد اﻳﺮاﻧﯽ ﻳﮏ ﭼﻨﺒﺮﻩ ( ﺣﻠﻘﻪ ) ﺑﺰرگ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ ﮐﻪ اﺷﺎرﻩ ﺑﻪ " داﻳﺮﻩ روزﮔﺎر" و ﺟﻬﺎن هستی دارد‬ ﮐﻪ اﻧﺴﺎن در اﻳﻦﻣﻴﺎن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﻣﺮدﻣﺎن ﻣﻮﻇﻒ ﺷﺪﻩ اﻧﺪ در ﻣﻴﺎن اﻳﻦ ﭼﻨﺒﺮﻩ روزﮔﺎر روﺷﯽ را ﺑﺮاﯼ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﮔﺰﻳﻨﻨﺪﮐﻪ ‬‫ﭘﺲ از ﻣﺮگ روﺣﺸﺎن ﺷﺎد و ﻗﺮﻳﻦ رﺣﻤﺖ و ﺁﻣﺮزش اﻟﻬﯽ ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد .‬

‫۷ - دو رﺷﺘﻪ از ﭼﻨﺒﺮﻩ ( ﺣﻠﻘﻪ ) ﺑﻪﭘﺎﻳﻴﻦ ﺁوﻳﺰان ﺷﺪﻩ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن از دو ﻋﻨﺼﺮ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ اﻳﺮان دارد . ﻳﮑﯽﺳﻮﯼ راﺳﺖ و دﻳﮕﺮﯼ‬ ﺳﻮﯼ ﭼﭗ . ﻧﺨﺴﺖ " ﺳﭙﻨﺘﻪﻣﻴﻨﻮ" ﮐﻪ همان ﻧﻴﺮوﯼ اﻟﻬﯽ اهوراﻣﺰدا اﺳﺖ و دﻳﮕﺮﯼ "اﻧﮕﺮﻩﻣﻴﻨﻮ" ﮐﻪﻧﺸﺎن از ﻧﻴﺮوﯼ ﺷﺮ و اهرﻳﻤﻨﯽ‬ ‫اﺳﺖ . اﻧﺴﺎن در ﻣﻴﺎن دو ﻧﻴﺮوﯼ ﺧﻴﺮ و ﺷﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﻳﻦ ﻟﺮزﺷﯽﺑﻪ ﺗﺒﺎهی ﮐﺸﻴﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﻧﺎﺑﻮد ﺧﻮاهد ﺷﺪ .‬ ‫ﭘﺲ اﮔﺮ از ﮐﺮدار ﻧﻴﮏ - ﮔﻔﺘﺎر ﻧﻴﮏ - ﭘﻨﺪار ﻧﻴﮏ ﭘﻴﺮوﯼ ﮐﻨﺪ همیشه ﻧﻴﺮوﯼ ﺳﭙﻨﺘﻪﻣﻴﻨﻮ در ﮐﻨﺎر وﯼ ﺧﻮاهد ﺑﻮد و او ﺑﻪﮐﻤﺎل ﺧﻮاهد‬ ‫رﺳﻴﺪ و هم در اﻳﻦ دﻧﻴﺎﻧﻴﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮاهد ﮐﺮد و هم در دﻧﻴﺎﯼﭘﺴﻴﻦ روﺣﺶ ﺷﺎد و ﺁﻣﺮزﻳﺪﻩ ﺧﻮاهد ﺑﻮد .‬

‫۸ - اﻧﺘﻬﺎﯼﻟﺒﺎس ﭘﻴﺮﻣﺮد ﺳﺎﻟﺨﻮردﻩ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ اﻳﺮان ﮐﻪ ﻗﺪﻣﺘﯽ ﺑﻴﺶ از۴۰۰۰ ﺳﺎل دارد ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻪ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪﺷﺪﻩ اﺳﺖ ﮐﻪ‬ ‫اﺷﺎرﻩ ﺑﻪ ﮐﺮدار ﻧﻴﮏ - ﮔﻔﺘﺎر ﻧﻴﮏ - ﭘﻨﺪار ﻧﻴﮏ دارد . ﭘﺲﺗﻨﻬﺎ و زﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ راﻩ و روش ﻧﻴﮏ زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮدن و ﺑﻪ ﮐﻤﺎل رﺳﻴﺪن از دﻳﺪ‬ اﺷﻮ زرﺗﺸﺖ همین ﺳﻪ ﻓﺮﻣﺎن اﺳﺖ . ﮐﻪ دﻳﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮد اﻣﺮوز ﺟﻬﺎن ﺗﻨﻬﺎ راﻩ و روش اﻧﺴﺎن ﺑﻮدن را ﮐﻪ همان ﭘﻨﺪارهاﯼ زرﺗﺸﺖ ﺑﻮدﻩ‬ ‫اﺳﺖ را ﺑﺮاﯼ ﺧﻮد ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ اﺳﺖ و ﺧﺮاﻓﺎت و ﻋﻘﺎﻳﺪﭘﻮچ را ﺑﻪ دور رﻳﺨﺘﻪ اﺳﺖ .‬

‫اﻳﻦﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺷﻪ اﯼ از ﺁﺛﺎر ﻧﻴﺎﮐﺎن ﮔﺮاﻣﯽ ﻣﺎﺳﺖ ﮐﻪ اﻣﺮوز وﻇﻴﻔﻪ ﻣﺎﺳﺖ از ﺁن ﭘﺎﺳﺪارﯼ ﮐﻨﻴﻢ . ﺑﻪ اﻣﻴﺪ روزﯼ ﮐﻪ اﻳﺮاﻧﯽ ﺑﻪ هوﻳﺖﻣﻠﯽ‬‫ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺎزﮔﺮدد . اﻳﻨﺠﺎﺗﻨﻬﺎ اﻳﻦ ﺁرزوﯼ دارﻳﻮش ﺑﺰرگ ﮐﻪ در ﺳﻨﮓ ﻧﺒﺸﺘﻪ هاﯼ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺟﺎﯼﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻣﯽ ﭘﻴﻮﻧﺪد :‬

ﺧﺪاوﻧﺪ اﻳﻦ ﮐﺸﻮر( اﻳﺮان) را از ﮔﺰﻧﺪ دﺷﻤﻦ - دروغ و ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺑﻪ دور ﻧﮕﻬﺪارد

‫اﻳﺪون ﺑﺎد



دوشنبه، تیر ۱۹، ۱۳۹۱

نام های ماههای ایرانیان به چه معناست؟

فروردین

فروردین نام نخستین ماه و فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است.در اوستا و پارسی باستان فرورتینام,در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.بنا به عقیده پیشینیان,ده روز پیش از اغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته,برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر میبرند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان,هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب,به دنیای دیگر میروند.

اردیبهشت
اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء:
جزء اول((اشا))از جمله لغاتی است که معنی آن بسیار منبسط است,راستی و درستی,تقدس,قانون و آئین ایزدی,پاکی....و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است.جزء دیگر این کلمه که واژه ((وهیشت))باشد. صفت عالی است به معنای بهترین,بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است.در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت((مانند بهشت))هم آمده است.

خرداد
خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاهشمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات ,در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا.,همه,درست,و کامل.دوم تات که پسوند است برای اسم مونث,بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است.ایزدان تیرو باد و فروردین از همکاران خرداد میباشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.

تیر
تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه,در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق میشود.فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک ,از باران بهره مند میشود و کشتزارها سیراب میگردد. تیشتر رادر زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند.هر گاه تیشتر از اسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران میدهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.

مرداد
امرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات ,در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:
اول((ا))ادات نفی به معنی نه,دوم((مرتا)) به معنی مردنی,نیست و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه ((مرداد))به غلط استعمال میشود.در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست. در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از :
نیک اندیشی,صلح و سازش,راستی و درستی,فروتنی و محبت به همنوع,تامین اسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.

شهریور
شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ما در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه,در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور میدانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء:خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیریه یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعا یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده . این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات .چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند.روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ میشود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.

مهر
در سانسکریت میترا ,در اوستا و پارسی میثر ,و در پهلوی میتر,و در فارسی مهر گفته میشود. که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند.مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان.میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است.مهر,ایزد هماره بیدار و نیرومند استو برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دردغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست.مهر از برای محافظت عهد وپیمان و میثاق مردم گماشته شده است.از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمیماند.برای انکه از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است.مقام مهر در بالای کوه ((هرا))است,انجایی که نه روز است و نه شب ,نه گرم است و نه سرد,نه ناخوشی و نه کثافت .مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است.این آرامگاه خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان میشتابد.
آیین مهر در دین مسیح نیز مشهود است.ایزد مهر در اصل بجز ایزد خورشید بوده است اما بعدها آندو را یکی دانسته اند.مورخان یونانی مهر را به نام میترس یاد کرده اند و دکر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم ((میترس))میستایند.از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آندو با یکدیگر مخلوط شده اند.نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.

آبان
در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود.در اوستا بارها ((آپ))به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است.نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را,آبان می دانند.ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد.به سبب آنکه((زو))که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده ,او را شکست داده,تعاقب نمود و از ملک خویش بیرون کرد, ایرانیان این روز را جشن می گیرند,دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردید و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند. آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار میگیرد.

آذر
در اوستا آتر ,آثر,در پارسی باستان آتر,در پهلوی آتر,و در فارسی آذر میگویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است.آریائیان(هندوان و ایزدان)بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند.ایزد آذر نزد هندوان ,آگنی خولنده شده و در ((ودا)) (کتاب کهن و مقدس هندوان)از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت اب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می گیرد.

دی
در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده ,دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر ((دا)) به معنی دادن و افریدن است.در خود اوستا صفت دثوش(=دی)برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان سی و روز ماه,روزهای هشتم و بیست و سوم به دی(آفریدگار,دثوش)موسوم است. برای اینکه سه روز موسوم به ((دی))با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد میپیوندند. مثلا روز هشتم را ((دی باز)) و روز پانزدهم را ((دی بمهر))و....دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.

بهمن
در اوستا وهومنه ,در پهلوی وهومن,در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: ((وهو))به معنی خوب و نیک و ((مند))از ریشه من به معنی منش:پس یعنی بهمنش,نیک اندیش,نیک نهاد.نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند.یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار نیک را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز میدارد.خروس که از مرغکان مقدس به شمار میرود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده ,مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار میخواند,ویژه بهمن است.همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بنا به نوشته ابوریحان بیرونی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است.بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده میشود.و در طب نیز این گیاه معروف است.

اسفند
دراوستا اسپنتا آرمیتی,در پهلوی اسپندر,در فارسی سپندار مذ,سفندارمذ,اسفندارمذ,و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: سپند,که صفت است به معنی پاک و مقدس,یا ارمئتی هم مرکب از دو جزء: اول آرم که قید است به معنی درست,شاید و بجا.دوم متی از مصدر من به من معنی اندیشیدن . بنابراین ارمتی به معنی فروتنی,بردباری و سازگاری است و سپنته آرمتی به معنی بردباری و فروتنی مقدس است.در پهلوی آن را خرد و کامل ترجمه کرده اند.سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورامزدا خوانده شده است.وی موظف است که همواره زمین را خرم ,آباد,پاک و بارور نگه دارد,هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصا مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است .بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ میباشد.

حالا خود مقایسه کنید نام و معنی های ماه های ایرانی را با عربی

محرم: حرام بودن قتل
صفر: تهی ازمال بدلیل غارت
ربیع الاول وربیع الثانی:ماه اول و دوم بهار
جمادی الاول: یخبندان اول
جمادی الثانی: یخبندان دوم
رجب:عظیم به دلیل توقف جنگ
شعبان: تفرقه واختلاف
رمضان: ریگستان گرم
شوال: بالابردن دم شتربرای جفتگیری
ذی القعده: دست برداشتن ازجنگ
ذی الحجه: ماه زیارت

روزهای هفته به آریایی



کيوان شيد ( شنبه ) :
نخستين روز هفته به نام کيوان شيد نامگذاری شده است که تشکيل شده است از کيوان + شيد . کيوان بعد از مشتری بزرگترین سياره شمرده ميشود . که ۷۰۰ برابر زمين است . آن را زحل نيز ناميده اند. شيدنيز به چم (معنی) نور و روشنایی است . از این رو روز نخست ایرانی حکایت از سياره روشن و نورانی را دارد .
مهر شيد ( یکشنبه ) :
روز دوم از هفته مهر شيد است که مهر آن به چم (معنی) دوستی و مهربانی در پهلوی ميتر است . مهر برگرفته شده از آئين هفت هزار ساله ميترایی است . مهر همچنين ایزد عهد و پيمان است و در اوستا آمده است که هيچ چيز بر ایزد مهر پوشيده نخواهد بود . نامگذاری این روز به مهرشيد حکایت از تعهدی است که بين مردمان باید برقرار باشد زیرا در ایران باستان پيمان شکنی و دروغ بزرگترین گناهان به حساب می آمده است . شيد نيز به چم (معنی) روشنایی و نور می باشد .
مه شيد ( دوشنبه ):
مه بر گرفته شده از ماه است که این نيز از آیين ميترایی کهن ایرانی آمده است . خورشيد و ماه از تندیس های آئين ميترایی بوده است که نشان از قدرت و پویایی جهان آفرینش داشته است . سومين روز هفته در ایران باستان به نام این نماد خداوند نامگذاری شد و آنرا مه شيد به چم (معنی) ماه روشن و نورانی نامگذاشتند .
بهرام شيد ( سه شنبه ):
بهرام برگفته شده از ورهرام زبان پهلوی باستان است و از یکسو نام ستاره مریخ است . بهرام ایزد پيروزی در ایران باستان شمرده می شده است و اندیشه نياکان ما بر این بوده است که خداوند یکتا ( اهورامزدا ) نيروی هایش را برای اجرا در بين افراد بشر بين ایزدان ( فرشتگان ) خود تقسيم نموده است تا آنان آنرا برای مردمان پياده کنند . از این رو بهرام ایزد پيروزی ناميده شده بوده است و چهارمين روز هفته به نام روز پيروزی روشنایی بر تاریکی و غلبه انسان بر بدی ها و اهریمن نامگذاری شده است .
تير شيد ( چهارشنبه ):
تير برگرفته شده از تيشتر پهلوی است . نياکان ما تير را ایزدان و نگهبان باران نامگذاری نموده اند و اینگونه می پنداشته اند که اهورامزدا برای یاری رسانی به کشاورزان و جلوگيری از خشکسالی و باروری زمين و سبز و سالم و پاکيزه ماندن جهان به ایزد باران فرمان ميداده است که به یاری مردمان برسد . در کل این روز به نام روز روشنایی باران و خواست پروردگار برای حفظ طبيعت نامگذاری شده است .
اورمزد شيد ( پنجشنبه ) :
اورمزد نام دیگری از دهها نام اهورامزدا است که همه حاکی از قدرت و توانایی پروردگار است . این نام از واژه های پهلوی ارمزد - هرمزد - اورمزد - هورمزد - اهورامزدا - مزدا گرفته شده است . از این رو پنجمين روز هفته به نام روز روشنایی خداوند نامگذاری شده است . از این رو این واژه هنوز به گونه ای دیگر در شبهای جمعه برقرار است و هنوز تصور مردمان ما بر این است که شبهای جمعه روز ارتباط با خداوند و فوت شدگان است .
ناهيد شيد ( آدینه ) :
ناهيد همان آنهيته یا آناهيتا است که ایزد آب قرار گرفته است . در اوستا آناهيتا به صورت دوشيزه ای بسيار زیبا - قدی بلند و اندامی تراشيده نام نهاده شده است و نام دیگر ستاره ونوس نيز آناهيتا یا ناهيد است . در کل روز جمعه روز روشنایی آب و مظهر بخشندگی و عنایت پروردگار نامگذاری شده است .

شنبه، تیر ۱۷، ۱۳۹۱

تابلوی وینسنت لوپز


تابلویی که مشاهده می کنید، اثر «وینسنت لوپز» نقاش معروف اسپانیایی (قرن ۱۸) روایت کننده ی یکی از داستان های مشهور در تاریخ ایران باستان است.

در لغت نامه ی دهخدا زیر عنوان «پانته آ» بر اساس روایت «گزنفون» آمده است :

هنگامی که مادها پیروزمندانه از جنگ شوش برگشتند، غنائمی با خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به کورش بزرگ عرضه می کردند. در میان غنائم زنی بود بسیار زیبا و به قولی زیباترین ز...ن شوش به نام پانته آ که همسرش به نام « آبراداتاس» برای مأموریتی از جانب شاه خویش رفته بود . چون وصف زیبایی پانته آ را به کورش گفتند ، کورش درست ندانست که زنی شوهردار را از همسرش بازستاند. و حتی هنگامی که توصیف زیبایی زن از حد گذشت و به کورش پیشنهاد کردند که حداقل فقط یک بار زن را ببیند، از ترس اینکه به او دل ببازد، نپذیرفت.

پس او را تا باز آمدن همسرش به یکی از نگاهبان به نام «آراسپ» سپرد . اما اراسپ خود عاشق پانته آ گشت و خواست از او کام بگیرد، بناچار پانته آ از کورش کمک خواست.. کوروش آراسپ را سرزنش کرد و چون آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و در ازای از طرف کوروش به دنبال آبراداتاس رفت تا او را به سوی ایران فرا بخواند. هنگامی که آبرداتاس به ایران آمد و از موضوع با خبر شد، به پاس جوانمردی کوروش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند. می گویند هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت:

«سوگند به عشقی که میان من و توست، کوروش به واسطه جوانمردی که حق ما کرد اکنون حق دارد که ما را حق شناس ببیند. زمانی که اسیر او و از آن او شدم او نخواست که مرا برده خود بداند ونیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد. مثل اینکه من زن برادر او باشم.»

آبراداتاس در جنگ مورد اشاره کشته شد و پانته آ بر سر جنازه ی او رفت و شیون آغاز کرد. کوروش به ندیمان پانته آ سفارش کرد تا مراقب باشند که خود را نکشد، اما پانته آ در یک لحظه از غفلت ندیمان استفاده کرد و با خنجری که به همراه داشت، سینه ی خود را درید و در کنار جسد همسر به خاک افتاد و ندیمه نیز از ترس کورش و غفلتی که کرده بود، خود را کشت. هنگامی که خبر به گوش کوروش رسید، بر سر جنازه ها آمد.. .

از این روی اگر در تصویر دقت کنید دو جنازه ی زن می بینید و یک مرد و باقی داستان که در تابلو مشخص است.


جمعه، تیر ۱۶، ۱۳۹۱

کتاب شاهنشاهی هخامنشی

خواندن یک کتاب بهتر از دانلود کردن صدها کتاب است

پنجشنبه، تیر ۱۵، ۱۳۹۱

همه رکوردهای جالب ایران و ایرانیان


ایران در چه زمینه هایی در جهان مقام اول را دارد؟
 
گرچه در بسیاری از پارامترهای مثبت در رده آخرین کشورهای دنیا و متاسفانه در بسیاری از گزینه های منفی در رده اولین های دنیا هستیم … اما در برخی زمینه ها ی مثبت هم رتبه مناسبی در دنیا داریم.
رتبه های وحشت آور

١ - رتبه اول جهان در اعدام نسبت به جمعیت
٢ - رتبه اول جهان در مصرف تریاک
٣ - رتبه اول جهان در سن ورود به اعتیاد (١٣ سالگی)
٤ - رتبه اول جهان در میزان اختلاس در یک نوبت ٣٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠
٥ - رتبه اول جهان در سوانح هوایی
٦ - رتبه اول جهان در فرار مغزها !
٧ - رتبه اول جهان در بیشترین آمار رشد طلاق
٨ - رتبه اول جهان درعمل زیبایی
٩ - رتبه اول جهان در آلودگی دی اکسید گوگرد در هوای شهری
١٠ - رتبه اول جهان در رشد مصرف گاز طبیعی
١١ - رتبه اول جهان در بالاترین میزان وابستگی به انرژی (بیشترین اتلاف انرژی در جهان)
١٢ - رتبه اول در مصرف لوازم آرایشی
١٣ - رتبه اول جهان در میزان مصرف قند و شکر
١٤ ـ بالاترین میزان تشعشات زمینی، با شدت سالانه ۲۶۰ میلی سیورت در رامسر (مقایسه = یک عکس رادیوگرام سینه ۰٫۰۵ میلی سیورت، میدانهای اطراف چرنوبیل ۲۵ میلی سیورت)
١٥ - رتبه اول جهان در بیشترین تعداد تلفات در جنگ شیمیایی (۱۰۰٫۰۰۰ کشته و ۱۰۰٫۰۰۰ زخمی در جنگ با صدام، ایران همچنین دومین رتبه تلفات تاریخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد)
١٦ - بزرگترین فوران چاه نفت در تاریخ (نشت چاه نفتی قم در سال ۱۳۳۵ سه ماه ادامه داشت با فوران روزی ۱۲۵۰۰۰ بشکه نفت، ارتفاع فوران ۵۲ متر، مقایسه با نشت نفتی خلیج مکزیک و با خروج سه ماه ۵۳۰۰۰ بشکه در روز)
 

۱ - بیشترین تولید پسته
۲ - مرغوبترین خاویار دنیا
۳ - بیشترین تولید خانواده توت
۴ - بیشترین تولید زعفران (۸۰% کل تولید جهانی)
۵ - بیشترین تولید زرشک
۶ - بیشترین تولید میوه آلویی (از قبیل شفت و گیلاس وغیره)
۷ - بالاترین دمای ثبت شده روی سطح زمین (۷۰٫۷ درجه سانتیگرد در کویر لوت)
۸ - بزرگترین وارد کننده گندم
٩ - بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (۱٫۲۳ زن در مقابل هر مرد)
١٠ - بیشترین تعداد زمین لرزه های بزرگ (بالای ۵٫۵ ریشتر)
١١ - دقیق ترین تقویم دنیا (تقویم جلالی)
١٢ - بیشترین تعداد تغییر پایتخت در طول تاریخ (تهران سی و دومین پایتخت ایرانست)
١٣ - یکی از کهن ترین کشورهای دنیا
١٤ ـ بزرگترین تولید کننده فیروزه
١٥ - بزرگترین منابع روی در جهان
١٦ - بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (۷۵% کل تولید جهانی)
١٧ - بزرگترین سیستم بانکی اسلامی (کل سرمایه ۲۳۶ میلیارد دلار)
١٨ - بیشترین رشد تعداد خودروهای گازسوز
۱۹ - بزرگترین منابع انرژی هیدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش ۱۴۰۰۰ میلیارد دلار بر حسب قیمت جهانی ۷۵ دلار هر بشکه نفت)
٢٠ - بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان (با میزان تولید کنونی ایران معادل ۸۹ سال ذخایر نفتی دارد)
٢١ - قدیمی ترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت ۲۷۰۰ سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب ۴۰٫۰۰۰ نفر را فراهم میکند)
٢٢ - بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ایران در موزه بانک مرکزی ایران بزرگترین گنجینه جوهرات جهانست)
٢٣ - کهن ترین امپراتوری جهان (هخامنشیان اولین ابرقدرت تاریخ بودند و در اوج قدرت بر ۴۴% کل جمیعت جهان حکومت میکردند که این بالاترین درصد جمیعت تحت یک دولت در تاریخ هم هست)


چهارشنبه، تیر ۱۴، ۱۳۹۱

جزایر سه گانه و عملیات بی نظیر ارتشبد آریانا و خاتم

 

سال ۱۳۴۸ شاه ایران محمد رضا پهلوی درمسکو مهمان شوروی می باشد. ناگهان به ستاد ارتش شاهنشاهی ایران و دولت خبر می‌رسد ارتش عراق به ۳ جزیره‌ ایرانی‌ تنب بزرگ ،کوچک و ابو موسی‌ و همچنین به قسمت‌های دیگر نواحی مرزی کشورمان تهاجم آورده است.
جلسه بین بزرگان ارتش و دولت برگزار می شود نخست وزیر وقت هویدا می‌گوید:
حالا که با شاه نتوانستیم تماس بگیریم و شاهنشاه آریامهر تشریف ندارند و ما هم
نظامی نیستیم ستاد ارتش خود تصمیم بگیرد. رئیس ستاد ارتش تیمسار ارتشبد
بهرام آریانا است . ایشان نظر می دهند وقت دفاع از میهن و جوابی سنگین به
دشمن متجاوز است ، صدام باید بداند دست به عملی‌ بسیار احمقانه زده است
چون ایرانی‌ نمی‌‌ایستاد او بیاید هر کاری دلش می‌خواهد بکند این ایران کنونی ما
ایران ۱۳۰۰ سال پیش نیست ؛ما به اعراب باج نمی دهیم.(وحمله ایران به عراق )

واحد‌های ارتش ایران مانند سیلاب وارد عراق شده و هرمقاومتی را از بین می برند به زودی ظرف ۱ روز بصره شهر دوم و استراتژیک عراق فتح می شود ! هدف بعدی مستقیما بغداد است زره پوش‌ها ، تانک‌ها ، کماندوها و سربازان دلیر ایران زمین با سرعتی برق آسا و باور نکردنی در راه بغداد هستند پشتیبانی نیروی هوایی‌ شگفت آور است درمدّت کوتاهی نیروی دریایی‌ و تمام جان بر کفان ارتش ایران وارد عمل می شوند. با نظمی شگرف با قدرتی چون شیر پایتخت دشمن نگون بخت را در مد نظر دارند.

در بغداد افسانه ای وجود داشت که دیوار دفاعی هوایی‌ بغداد همان است که در مسکو هست اگر هر غریبه ای به هر صورت وارد آسمان بغداد شود در بیرون این دیوار نابود میگردد!

ارتشبد محمد خاتم فرمانده نیروی هوایی‌ شاهنشاهی ایران بی شک از برترین خلبانان عصر خویش است ( اجرای نمایش هوایی او و گذر از زیر پلی که شاه ایران و مهمانان خارجی او بر روی آن پل نشسته بودند زبان زد تمام مردان آن دهه ها ست ) ایشان در حرکتی استثنائی با عده ای دیگر به این افسانه پایان می دهند.

آن‌ها دیوار دفاعی شهر بغداد را می شکنند وارد بغداد شده تولید وحشتی عظیم می کنند. خاتم شخصاً هواپیمای فانتوم خود را برده در فرودگاه بغداد می‌نشیند و دوباره اوج گرفته بلند می شود .(این حرکت خاتم دراصطلاح نظامی تاچ کردن نامیده می شود و بد‌ترین اهانت به یک نیروی هوایی‌ است . انگار تو بروی در حال جنگ از صف محافظان صدام رد شوی و خودت را بالای سرش برسانی و چاقویت را درکناررختخوابش بکوبی و بنویسی صدام برای من راحت تر بود جای این زمین سخت دشنه به سینه‌‌ نرم تو بزنم )

شاه با آریانا و دولت تماس می گیرد. ایشان بسیار آشفته بودند و به آریانا فرمودند:
به زودی تو را در تهران می بینم !!

جواب آریانا به شاهنشاه چنین بود:اعلیحضرت ۲۴ ساعت دیگر تشریف بیاورند بغداد با هم ناهار خواهیم خورد .جزایر سه گانه ایران:ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک.

در ساعت ۶:۱۵ بامداد روز ۹ آذر ۱۳۵۰ خورشیدی (۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ میلادی) یک روز قبل از ترک قوای انگلیسی ازشاخاب پارس، یگانهای نیروی دریایی ایران درسه جزیره تنگه هرمز (تنب بزرگ، تنب کوچک و اوبوموسی) پیاده شدند وبا بازگرداندن آن‌ها به آغوش میهن، به دوران استعماری هشتاد ساله قوای انگلیسی بر این جزایر پایان دادند. اولین پرچم ایران پس از گذشت کمتر از ۳۵ دقیقه از آغاز عملیات بر اولین جزیره افراشته شد و در راس ساعت ۸ در هر سه جزیره ، پرچم ایران همراه با شلیک ۲۱ گلوله توپ برافراشته گردید.

سه‌شنبه، تیر ۱۳، ۱۳۹۱

ایجاد نیروی هوایی ایران ـ چگونی ایجاد نیروی هوایی نوین ایران


دولت وقت ايران، با شعار دفاع از آسمان وطن ۲۹ خرداد ۱۳۰۳ (۱۹ ژوئن ۱۹۲۴ميلادی) ده افسر جوان (وابسته به نيروی زمينی) را برای فراگرفتن فنون خلبانی در آموزشگاههای شوروی روانه مسكو كرد. در بازگشت اين عده به وطن، نيروی هوايی ايران با آرم «بلند آسمان جايگاه من است» به وجود آمد و آسمان ايران دارای دفاع شد. نخستین هواپیمای نیروی هوایی ایران پنجم اسفند ۱۳۰۴ در آسمان شهر تهران ظاهر شد و نمایش پرواز داد. تهرانی ها برای تماشای آن به پشت بامها رفته بودند. اين نيرو در شهريور ۱۳۲۰ بدون توجه به بخشنامه سرلشكر نخجوان كه خود افسر نيروی هوايی بود، تا آخرين قطره بنزين از آسمان كشور دفاع كرد و برای خود تاريخ ساخت.

نمونه ای از مدالهای خلبانان نیروی هوایی شاهنشاهی
 
 
´
 
فرمان تشکیل نیروی هوایی در سال ۱۳۰۳خورشیدی به امضا زیر فرمان دقت کنید!

چگونگی ایجاد نیروی دریایی نوین ایران


تیمورتاش در ماموریت محرمانه و حساس - چگونگی ایجاد نیروی دریایی نوین ایران رضاشاه پهلوی در آوریل ۱۹۲۸ (فروردین ۱۳۰۷) و در جریان نوسازی ارتش و تقویت بنیه نظامی ایران، تصمیم به ایجاد یک نیروی دریایی برای وطن گرفت، ولی از انگلیسی ها بیم داشت که کار شکنی کنند.

به نوشته مورخان تحولات جنگ جهانی دوم، وی در اجرای این تصمیم خود، در آن ماه در جستجوی فردی مطمئن برای اعزام به اروپا و تماس با موسولینی رهبر ایتالیا بود. در آن زمان، رضاشاه جز به عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار خود به رجل دیگری اعتماد نکرد. تیمورتاش ظاهرا به نام دیدار دوستانه و حسن نیّت از اروپا، به این قاره رفت و [برای آنکه جلب توجه نکند] پس از پرسه زدن در چند کشور وارد رم، شهر مورد نظر خود شد و نیات رضاشاه را برای موسولینی تشریح کرد و رهبر ایتالیا که آماده شنیدن تصمیمی نظیر ایستادگی در برابر سلطه دیرپای انگلستان بر منطقه خلیج فارس بود قبول کرد که شماری از افسران نیروی زمینی ایران را در ظاهر به عنوان آموزش فنون تازه «رزم پیاده» بپذیرد، و در ایتالیا به طور محرمانه به آنان آموزش دریایی دهد. بعلاوه، چند کشتی جنگی به ایران بفروشد.
پس از بازگشت تیمورتاش به وطن در سپتامبر ۱۹۲۸، طرح محرمانه به تدریج به اجرا درآمد. افسران نیروی زمینی اعزامی به ایتالیا آموزش دریایی دیدند. پس از تکمیل دوره آموزشی، موسولینی چند ناو جنگی به ایران فروخت و این ناوها را به دست آن افسران سپرد که از طریق دماغه امید نیک (جنوب آفریقا) به ایران آمدند و به یکه تازی انگلیسی ها در آبهای ایران در خلیج فارس پایان دادند. در آن زمان، آبراه سوئز در کنترل انگلیسی ها بود و به همین سبب، کشتی های خریداری شده راه دور و دراز جنوب آفریقارا انتخاب کرده بودند. همین کشتی ها بودند که انگلیسی ها را از چند جزیره ایرانی در خلیج فارس بیرون کردند و چند پایگاهشان از جمله «باسعیدو» را بستند. ولی در جریان توطئه اشغال نظامی ایران، در آگوست و سپتامبر ۱۹۴۱ (شهریور ۱۳۲۰) به دست انگلیسی ها افتادند و با افسرانشان منهدم و یا مصادره شدند.

گفته شده است (شایعه و نه، اثباتا) که این ماموریت محرمانه تیمورتاش پس از رنجش او از رضاشاه، درز پیدا کرده بود و انگلیسی ها به جزئیات آن پی برده بودند و ....



دوشنبه، تیر ۱۲، ۱۳۹۱

اولين پل جهان در ايران ساخته شد!



قديمی ترين پل جهان با قدمتی بيش از 18 قرن در دزفول و بر روی رودخانه دز بنا شده است. اين پل به دستور شاپور اول ساسانی ساخته شد و در ساختن آن از پشم بز و شير و تخم مرغ برای استحكام بيشتر استفاده شده است.
اين پل از سنگ ساروج و آهك بنا شده و در دوران حكومت عضدالدوله ديلمی، صفويان و پهلوی چندين بار بازسازی شده اما پايه های پل متعلق به دوره ساسانی است.
به گفته مورخان اين پل يك اثر منحصر به فرد تاريخی است كه توانسته تا اين زمان دوام بياورد.
اين پل كه در مركز شهر دزفول قرار دارد شرق و غرب شهر را به هم متصل كرده و راه عبور و مرور شهرهای انديمشك، شوشتر و دزفول را به هم پيوند داده است.