نخستین بار در سال ۱۹۰۸ خانم ترزا پلتیر فرانسوی موفق به هدایت یک هواپیما شد و دو سال بعد هم وطنش ریمونده لاروش نخستین زنی شد که توانست مدرک خلبانی بگیرد. این موفقیتها باعث شد زنان بیشتری به خلبانی روی بیاورند.
هم اکنون زنان زیادی در هواپیمایی کشوری و نظامی در سراسر جهان فعالیت میکنند و تقریبا ۳۰ درصد خلبانان جهان زن هستند.
در ایران تربیت آزاد خلبان ۱۵ سال پس از ورود نخستین هواپیما به ایران انجام شد. رضا شاه پس از بازگشت از ترکیه در سال ۱۳۱۷ دستور ساخت باشگاه هوانوردی ایرانیان را صادر کرد. هدف از این کار آشنا کردن مردم با هوانوردی و تربیت خلبان و جذب جوانان بود. زمینی در جنوب مهرآباد آماده کردند و هواپیماهایی نیز به این منظور خریده شد .نخستین رییس این باشگاه آقای یاسایی بود و بعد از او آقایان دکترعیسی علم تیمسار هدایت گیلانشاه تیمسار رفعت و تیمسار جهانبانی از روسای آن بودند. رضا شاه و اعضای خانواده اش هم نخستین افرادی بودند به عضویت درآمدند.
نخستین اعلامیه پذیرش عضو برای این باشگاه توسط مدیریت در روزنامه ها به تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۱۸ چاپ شد.۶۳۰ نفر به این دعوت پاسخ مثبت دادند. به تدریج باشگاه بسیار محبوب شد و تعداد زیادی به عضویت آن درآمدند. دامنه آموزش های آن نیز بسیار گسترده شد و شامل آموزش پرواز با هواپیما هلیکوپتر و گلایدر و چتربازی می شد. به علت استقبال فزاینده مردم شعبات آن هم در شهرستانهای بزرگ مثل اصفهان شیراز مشهد آبادان و کرمانشاه تاسیس شد.
آن زمان خلبانی در نظر اکثریت مردم شغلی ناامن و خطرناک به حساب می آمد و تاحدود زیادی ناشناخته بود. مردم به هواپیما اعتماد نمیکردند و خلبانان را دیوانه و نادان می پنداشتند. خانواده ها اجازه نمیدادند فرزندانشان به سمت خلبانی بروند و فقط عده ای آدم شجاع و مستقل به پرواز میرسیدند. (این موضوع راسته. زمانی در کتاب تهران قدیم جعفر شهری مطلبی درباره پسری که خلاف نظر پدرش خلبان شده بود خوندم و برخورد بد پدرش با او و بی احترامی حتی بعد از کشته شدن پسر)
ولی از همان سال ۱۳۱۸ زنان فعالیت خودشان را در باشگاه آغاز کردند.
هرچند مخالفتها زیاد بود و همه اینکار را مردانه میدانستند. نخستین زنانی که موفق به پرواز در آسمان زیبای ایران شدند خانمها عفت تجارتچی صدیقه فرخزاد دولتشاهی و اینا افشید بودند. خانم تجارتچی نخستین زن خلبان ایران بود که در ۲۲ سالگی عضو باشگاه هوانوردی شد. ایشون ده سال پیش در ۸۱ سالگی درگذشت.
خانم تجارتچی ابتدا عضو ساده باشگاه بود اما بعدا برای دروس خلبانی ثبت نام کرد. او در خاطراتش میگوید: عاشق پرواز بودم. وقتی به پدرم گفتم در باشگاه ثبت نام کرده ام پرسید چرا برای خلبانی اقدام نمیکنی؟ گفتم آخر تا بحال زنی برای این کار اقدام نکرده است. گفت چه اشکالی دارد تو اولین زن خلبان ایران باشی؟ این را که شنیدم برگشتم و برای دروس خلبانی ثبت نام کردم.
آن زمان ۲۲ ساله بودم. مسئولین باشگاه خیلی از کار من تعجب کردند و همگی من رو تحسین کردند. روزنامه ها خبر را چاپ کردند و همین باعث شد تا بقیه جراتی پیدا کرده و خانمها افشید فرخزاد پرتوی درخشنده ملکوتی عذرا رحیمی و...هم ثبت نام کنند. روزنامه ها این موضوع را پوشش گسترده خبری دادند و بعد از مدتی مسئولان ما را به فرودگاه دوشان تپه دعوت کرده و به ما لباس خلبانی و کلاه مخصوص و کمربند پرواز و چتر نجات دادند. لباس ها برای آقایان آماده شده بود و برای ما بزرگ و بدقواره بود مجبور شدیم خودمان لباس پرواز بدوزیم.
هواپیمای تمرینی آن زمان تایگر موس بود و روباز بود به نحوی که نصف بدن خلبان بیرون قرار میگرفت و باید با کمربند مخصوص که از روی شانه عبور میکرد به صندلی بسته میشدند تا به بیرون پرت نشوند. بالاخره نخستین زن خلبان ایران نخستین پرواز مستقل اش را درتاریخ ۲۷ آبان ۱۳۱۹ انجام داد. او نخستین پرواز مستقل را زیباترین لحظه زندگی یک خلبان میداند. خبرنگاران زیادی این واقعه را پوشش دادند زیرا بعضی از مردم هنوز باور نداشتند زنی بتواند پرواز کند اما او با موفقیت پرواز کرد و به زمین نشست. پرواز مستقل او با حضور تعداد زیادی از مسئولین و خبرنگاران انجام شد و یک ربع طول کشید. او سپس به فراگیری عملیات اکروباتیک و نمایشی با هواپیما پرداخت اما با وقایع سال ۱۳۲۰ این اموزشها متوقف شد. خانم تجارتچی در خاطراتش مینویسد که چقدر بعضیها دید بدی به او داشتند و آزارش میدادند مثلا با پدرش تماس میرفتند و میگفتند دخترت سقوط کرده! تا مانع موفقیتش شوند.
خانم دولتشاهی از دیگر زنان خلبان هم زن شجاعی بود که برخلاف اب شنا کرده بود. اما او میگوید که مردان دید بدی درباره او نداشتند و او از کار خود مغرور است.
هم اکنون زنان زیادی در هواپیمایی کشوری و نظامی در سراسر جهان فعالیت میکنند و تقریبا ۳۰ درصد خلبانان جهان زن هستند.
در ایران تربیت آزاد خلبان ۱۵ سال پس از ورود نخستین هواپیما به ایران انجام شد. رضا شاه پس از بازگشت از ترکیه در سال ۱۳۱۷ دستور ساخت باشگاه هوانوردی ایرانیان را صادر کرد. هدف از این کار آشنا کردن مردم با هوانوردی و تربیت خلبان و جذب جوانان بود. زمینی در جنوب مهرآباد آماده کردند و هواپیماهایی نیز به این منظور خریده شد .نخستین رییس این باشگاه آقای یاسایی بود و بعد از او آقایان دکترعیسی علم تیمسار هدایت گیلانشاه تیمسار رفعت و تیمسار جهانبانی از روسای آن بودند. رضا شاه و اعضای خانواده اش هم نخستین افرادی بودند به عضویت درآمدند.
نخستین اعلامیه پذیرش عضو برای این باشگاه توسط مدیریت در روزنامه ها به تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۱۸ چاپ شد.۶۳۰ نفر به این دعوت پاسخ مثبت دادند. به تدریج باشگاه بسیار محبوب شد و تعداد زیادی به عضویت آن درآمدند. دامنه آموزش های آن نیز بسیار گسترده شد و شامل آموزش پرواز با هواپیما هلیکوپتر و گلایدر و چتربازی می شد. به علت استقبال فزاینده مردم شعبات آن هم در شهرستانهای بزرگ مثل اصفهان شیراز مشهد آبادان و کرمانشاه تاسیس شد.
آن زمان خلبانی در نظر اکثریت مردم شغلی ناامن و خطرناک به حساب می آمد و تاحدود زیادی ناشناخته بود. مردم به هواپیما اعتماد نمیکردند و خلبانان را دیوانه و نادان می پنداشتند. خانواده ها اجازه نمیدادند فرزندانشان به سمت خلبانی بروند و فقط عده ای آدم شجاع و مستقل به پرواز میرسیدند. (این موضوع راسته. زمانی در کتاب تهران قدیم جعفر شهری مطلبی درباره پسری که خلاف نظر پدرش خلبان شده بود خوندم و برخورد بد پدرش با او و بی احترامی حتی بعد از کشته شدن پسر)
ولی از همان سال ۱۳۱۸ زنان فعالیت خودشان را در باشگاه آغاز کردند.
هرچند مخالفتها زیاد بود و همه اینکار را مردانه میدانستند. نخستین زنانی که موفق به پرواز در آسمان زیبای ایران شدند خانمها عفت تجارتچی صدیقه فرخزاد دولتشاهی و اینا افشید بودند. خانم تجارتچی نخستین زن خلبان ایران بود که در ۲۲ سالگی عضو باشگاه هوانوردی شد. ایشون ده سال پیش در ۸۱ سالگی درگذشت.
آن زمان ۲۲ ساله بودم. مسئولین باشگاه خیلی از کار من تعجب کردند و همگی من رو تحسین کردند. روزنامه ها خبر را چاپ کردند و همین باعث شد تا بقیه جراتی پیدا کرده و خانمها افشید فرخزاد پرتوی درخشنده ملکوتی عذرا رحیمی و...هم ثبت نام کنند. روزنامه ها این موضوع را پوشش گسترده خبری دادند و بعد از مدتی مسئولان ما را به فرودگاه دوشان تپه دعوت کرده و به ما لباس خلبانی و کلاه مخصوص و کمربند پرواز و چتر نجات دادند. لباس ها برای آقایان آماده شده بود و برای ما بزرگ و بدقواره بود مجبور شدیم خودمان لباس پرواز بدوزیم.
هواپیمای تمرینی آن زمان تایگر موس بود و روباز بود به نحوی که نصف بدن خلبان بیرون قرار میگرفت و باید با کمربند مخصوص که از روی شانه عبور میکرد به صندلی بسته میشدند تا به بیرون پرت نشوند. بالاخره نخستین زن خلبان ایران نخستین پرواز مستقل اش را درتاریخ ۲۷ آبان ۱۳۱۹ انجام داد. او نخستین پرواز مستقل را زیباترین لحظه زندگی یک خلبان میداند. خبرنگاران زیادی این واقعه را پوشش دادند زیرا بعضی از مردم هنوز باور نداشتند زنی بتواند پرواز کند اما او با موفقیت پرواز کرد و به زمین نشست. پرواز مستقل او با حضور تعداد زیادی از مسئولین و خبرنگاران انجام شد و یک ربع طول کشید. او سپس به فراگیری عملیات اکروباتیک و نمایشی با هواپیما پرداخت اما با وقایع سال ۱۳۲۰ این اموزشها متوقف شد. خانم تجارتچی در خاطراتش مینویسد که چقدر بعضیها دید بدی به او داشتند و آزارش میدادند مثلا با پدرش تماس میرفتند و میگفتند دخترت سقوط کرده! تا مانع موفقیتش شوند.
خانم دولتشاهی از دیگر زنان خلبان هم زن شجاعی بود که برخلاف اب شنا کرده بود. اما او میگوید که مردان دید بدی درباره او نداشتند و او از کار خود مغرور است.
نخستین زنان در سال ۱۳۲۵ عضو نیرو هوایی شدند و در زمینه های مختلف مشغول بکار شدند اما نیرو هوایی هرگز خلبان زن نداشته است. با گسترش فعالیت باشگاه هوانوردی ۲۰۰ زن خلبان در این زمینه تربیت شدند.از همه جالبتر خانم اکرم منفرد آریا بود که با وجود داشتن شوهر و پنج بچه توانست دوره خلبانی را پشت سر گذاشته و پرواز کند.
.
.