اهورامزدا
خدای بزرگ ايرانيان باستان و زرتشتيان
بشمار میرود.
اين
پروردگار بزرگ در سنگ نبشتههای
هخامنشی ائورمزده، در زبان پهلوی
اوهرمزدا و در ادبيات فارسی هرمزد و
هرمز ناميده شده و خالق زمين و
آسمان و آفريدگان است.
امشاسپندان
و ايزدان نيز جملگی آفريده اويند.
اينخدای
بزرگ كه در ونديداد (خدای
دانا، مينوي پاكتر، آفريدگار جهان
مادی، مقدس)
دانسته
شده است در عين قدرت و دانش، منبع
راستی و تقدس و تقوی و سرچشمه خير
است. هر
يك از مهين فرشتگان (امشاسپندان)
مظهر
يكی از صفات اهورامزدا می باشند كه
به هر كدام از آنان پاسبانی وحفظ
قسمتی از عالم هستی سپرده شده تا
تحت امر آفريدگار جهان بكار پردازند.
ايزدان
نيز كارگزاران اهورامزدا به شمار
میروند.
جدای از دين زرتشت كه اهورامزدا منشأ خير و قادر مطلق اين دين و آفريننده انسانها و اعطاكننده آزادی و اختيار به آنها است; در عهد هخامنشيان و در روزگاران باستان اهورامزدا بزرگترين خدايان دين هخامنشی محسوب میشده است. ستايش اهورامزدا در سنگ نبشتههای شاهان هخامنشی كاملا آشكار و مشخص است و مردم همه رويدادها و كارهای خوب را ناشی از اراده و خواست اين خداوند بزرگ و ياری وی می دانستهاند. اهورامزدا بركتدهنده و ايجادكننده قانوندرست، راستی و عدالت بوده و به مردم توانايی میداده است تا از خوبی و بدی يكی را برگزينند وسپس آنان را بسته به كارشان پاداش و سزا میداد.
نيايش پادشاهان هخامنشی نيز كه نماينده اهورامزدا بر روی زمين بودهاند عمدتا بر اين مبنا بودهاست كه اهورامزدا ميهن و مردم و خاندانشان را پايدار نگهدارد. سرودی در آغاز بيشتر كتيبههای شاهانه وجود دارد كه در ستايش اهورامزدا است:
خدای بزرگ اهورامزداست
كه اين زمين را آفريد
كه آن آسمان را آفريد
كه مردم را آفريد
كه شادی مردم را آفريد
شاهان بويژه برای درست و قانونی جلوهدادن اعمال خود همواره اهورامزد را شاهد خود دانسته واز وی طلب ياری میكردهاند. داريوش هخامنشی پس از قتل برديای دروغی و سر و سامان بخشيدن به اوضاع آشفته كشور پيروزی خود را ناشی از لطف و ياری اهورامزدا دانسته است:
(... آنچه كردم به خواست اهورامزدا كردم. اهورامزدا مرا ياری كرد. از برای آن اهورامزدا مرا ياریكرد كه دروغزن نبودم.... اهورامزدا اين كشور را از گزند نگاه دارد. اهورامزدا اين سرزمين را از دشمن،سال بد و دروغ دور بدارد... خدای بزرگی است اهورامزدا كه اين دستگاه شگرف آفرينش را كه بهچشم میآيد آفريد... به خواست اهورامزدا چنانم من كه راستی را راستم و بدی را دشمن... هنرهايیكه اهورامزدا به من بخشيده است و توانستهام كه به كارشان گيرم چنين است. آنچه بر دستم رفتهاست، به ياری يزدان، همه را با هنرهای خويش كه اهورامزدايم ارزانی داشته است به انجامرساندهام...)
اهورامزدا در ادبيات ايران بعد از اسلام نيز مورد احترام شعرا بوده و نام اين خداوند هم معنی بابرجيس و زادش به معنی ستاره مشتری گرفته شده است:
فروتر زكيوان ترا اورمزد
برخشانی لاله اندر فرزد (ابوشكوربلخی)
***
امتعه اورمزدا را پس ازين دور
مشتريی در همه جهان نبماند (سعيد طائی)
منابع:
۱ ـ زرياب خوئی، عباس: ماد و هخامنشيان، تهران، دانشگاه آزاد ايران، بی تا.
۲ ـ كريستن سن، آرتور: ايران در زمان ساسانيان، ترجمه رشيد ياسمی، تهران، انتشارات اميركبير،۱۳۶۴.
۳ ـ معين، محمد: مزديسنا و ادب فارسی (جلد اول)، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۶.
جدای از دين زرتشت كه اهورامزدا منشأ خير و قادر مطلق اين دين و آفريننده انسانها و اعطاكننده آزادی و اختيار به آنها است; در عهد هخامنشيان و در روزگاران باستان اهورامزدا بزرگترين خدايان دين هخامنشی محسوب میشده است. ستايش اهورامزدا در سنگ نبشتههای شاهان هخامنشی كاملا آشكار و مشخص است و مردم همه رويدادها و كارهای خوب را ناشی از اراده و خواست اين خداوند بزرگ و ياری وی می دانستهاند. اهورامزدا بركتدهنده و ايجادكننده قانوندرست، راستی و عدالت بوده و به مردم توانايی میداده است تا از خوبی و بدی يكی را برگزينند وسپس آنان را بسته به كارشان پاداش و سزا میداد.
نيايش پادشاهان هخامنشی نيز كه نماينده اهورامزدا بر روی زمين بودهاند عمدتا بر اين مبنا بودهاست كه اهورامزدا ميهن و مردم و خاندانشان را پايدار نگهدارد. سرودی در آغاز بيشتر كتيبههای شاهانه وجود دارد كه در ستايش اهورامزدا است:
خدای بزرگ اهورامزداست
كه اين زمين را آفريد
كه آن آسمان را آفريد
كه مردم را آفريد
كه شادی مردم را آفريد
شاهان بويژه برای درست و قانونی جلوهدادن اعمال خود همواره اهورامزد را شاهد خود دانسته واز وی طلب ياری میكردهاند. داريوش هخامنشی پس از قتل برديای دروغی و سر و سامان بخشيدن به اوضاع آشفته كشور پيروزی خود را ناشی از لطف و ياری اهورامزدا دانسته است:
(... آنچه كردم به خواست اهورامزدا كردم. اهورامزدا مرا ياری كرد. از برای آن اهورامزدا مرا ياریكرد كه دروغزن نبودم.... اهورامزدا اين كشور را از گزند نگاه دارد. اهورامزدا اين سرزمين را از دشمن،سال بد و دروغ دور بدارد... خدای بزرگی است اهورامزدا كه اين دستگاه شگرف آفرينش را كه بهچشم میآيد آفريد... به خواست اهورامزدا چنانم من كه راستی را راستم و بدی را دشمن... هنرهايیكه اهورامزدا به من بخشيده است و توانستهام كه به كارشان گيرم چنين است. آنچه بر دستم رفتهاست، به ياری يزدان، همه را با هنرهای خويش كه اهورامزدايم ارزانی داشته است به انجامرساندهام...)
اهورامزدا در ادبيات ايران بعد از اسلام نيز مورد احترام شعرا بوده و نام اين خداوند هم معنی بابرجيس و زادش به معنی ستاره مشتری گرفته شده است:
فروتر زكيوان ترا اورمزد
برخشانی لاله اندر فرزد (ابوشكوربلخی)
***
امتعه اورمزدا را پس ازين دور
مشتريی در همه جهان نبماند (سعيد طائی)
منابع:
۱ ـ زرياب خوئی، عباس: ماد و هخامنشيان، تهران، دانشگاه آزاد ايران، بی تا.
۲ ـ كريستن سن، آرتور: ايران در زمان ساسانيان، ترجمه رشيد ياسمی، تهران، انتشارات اميركبير،۱۳۶۴.
۳ ـ معين، محمد: مزديسنا و ادب فارسی (جلد اول)، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۶.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر