مریضخانه
ای که جایگاه طب نوین ایران شد
«اذا مرضت فهو یشفین» خدای من، همان خدایی است که چون بیمار شوم، مرا شفا دهد.»آیه فوق در سردر نخستین و قدیمی ترین بیمارستان تهران به نام سینا حک شده است؛ بیمارستانی در دل ابزارفروشی و یراق آلات حسن آباد. وقتی وارد محوطه بیمارستان می شوی، بوی قدیمی بودن و حس نوستالژی سراغت نمی آید، با اینکه بعضی از بناهای داخل حیاط بیمارستان، از همان تاسیس پابرجاست، شاید چون همچنان مشغول ساخت وساز و اضافه نمودن ساختمان به بیمارستان هستند یا اینکه در طی سالیان متمادی ساختار آن به کل تغییر داده شده و بارها مورد بازسازی قرار گرفته است، دیگر اثری از آن بنای تاریخی به جانماده.
محوطه بیمارستان از خیابان سی تیر (قوام السلطنه) آغاز و تا ۱۰۰ متر مانده به میدان حسن آباد پایان می یابد. تمام ورودی های آن هم مدرن است و اثری از ۱۰۰ سال گذشته دیده نمی شود فقط قسمت شرقی بیمارستان که ساختمان بیماری های ارولوژی (مجاری ادراری) است که در زمان سلطنت احمدشاه تاسیس شده به همان صورت اولیه ظاهر خود را حفظ کرده که به قول پرستارانش این ساختمان، قدمتی ۱۱۰ ساله دارد. در این بیمارستان دولتی، علاوه بر پنج ساختمان مجزا، بوفه شبانه روزی، پایگاه بسیج، تالار گردهمایی، بانک، پارک کودک به همراه دستگاه های بدنسازی و مهدکودک هم وجود دارد که به تدریج در ۱۰ سال اخیر به آن اضافه شده اند.
● تاریخچه بیمارستان سینا
بعد از مراجعت ناصرالدین شاه از سفرهای اروپایی که به شدت تحت تاثیر پیشرفت های صنعتی اروپا قرار گرفته بود، با مشاهده بیمارستان های فرنگی دستور داد تا مریضخانه ای به سبک اروپایی در دل شهر تهران دایر کنند که در واقع آغازی برای گسترش علم طب شناسی شد. مشیرالدوله صدراعظم وقت، علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه و ناظم الاطبا نفیسی (پزشک و مؤلف فرهنگ بزرگ فارسی به فارسی) مامور انجام این کار شدند. مریضخانه موردنظر در سال ۱۲۵۱ ه.ش با نام «مریضخانه دولتی» با ۴۰۰ تخت با سه ساختمان مجزا در خیابان امام خمینی (سپه سابق) نرسیده به میدان حسن آباد (هشت گنبد) تاسیس شد. به گفته قدیمی ترین پرستار بیمارستان براساس اسناد موجود در یکی از ساختمان های بیمارستان در یک سال اول تاسیس بیش از ۲۵۰۰ بیمار، معالجه شدند.
ریاست این مریضخانه سال ها برعهده ناظم الاطبا نفیسی بود. وی شاه را متقاعد به تربیت پزشکان ایرانی برای معالجه بیماران کرد و بر اثر اقدام وی در مدرسه دارالفنون، شعبه ای به نام طب دایر و مقرر شد دانشجویان هفته ای چند بار به اتفاق استادان در این مریضخانه گرد هم آیند و برای انجام کارآموزی، در این بیمارستان مشغول شوند که این مریضخانه نخستین دانشکده پزشکی ایران محسوب می شود. بعد از ناظم الاطبا، مخبرالدوله به ریاست این بیمارستان منصوب شد تا سرانجام بعد از انتخاب رییس های متفاوت در سال ۱۲۷۰ه.ش میرزا ابوالحسن خان بهرامی که تازه از فرنگ به تهران مراجعت کرده بود، رییس مریضخانه دولتی شد و به قصد سازمان دهی بیشتر و پیشرفت سریع، به تدریج پزشکان اروپایی را در این بیمارستان گماشت.
در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، نخستین بازسازی و سازماندهی بیمارستان، توسط آلمانی ها انجام گرفت که بناهای به جامانده از این بیمارستان، همان ساختار آلمانی خود را حفظ نموده است و با گذشت سال ها بخش های مختلف دیگری به این بیمارستان افزوده شد. در فاصله سلطنت پهلوی اول تا پهلوی دوم، این مریضخانه مجهز به بخش های داخلی، جراحی، ارولوژی، رادیولوژی، چشم پزشکی، دندانپزشکی، گوش و حلق و بینی و پوست شد. این مریضخانه تا سال ۱۳۱۹ شمسی با نام مریضخانه دولتی به کار خود ادامه داد و در آن سال به منظور تجلیل و قدردانی از پدر طب ایران ابوعلی سینا، نام «سینا» جایگزین مریضخانه دولتی شد که هم اکنون با همین نام دایر است. بعد از سال ۱۳۱۹، در بیمارستان سینا، تغییرات عمده ای ایجاد شد و بیمارستان به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران الحاق شد و در دهه ۴۰ با ریاست پروفسور عدل که تازه از فرانسه برگشته بود، بخش های مختلف پزشکی دیگری به ساختمان ها افزوده شد.
ریاست پروفسور عدل آغازی برای پیشرفت جراحی در تهران و سایر شهرستان ها بود. وی ضمن تربیت استادان و جراحان بزرگ، آنها را روانه شهرستان ها کرد. از جراحان بنام که هم اکنون در قید حیات هستند، می توان به دکتر جهرمی، احمد فلسفی، قره گزلو و نیرمند اشاره کرد. در اوایل دهه ۵۰ به تدریج بخش های جراحی اعصاب، قلب، دیالیز و ارتوپدی، به مجموعه بیمارستان اضافه شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این بیمارستان تا خیابان سی تیر (قوام السلطنه) گسترش یافت و دو ساختمان به سه ساختمان اصلی که از آغاز پابرجا بود، اضافه شد.
«اذا مرضت فهو یشفین» خدای من، همان خدایی است که چون بیمار شوم، مرا شفا دهد.»آیه فوق در سردر نخستین و قدیمی ترین بیمارستان تهران به نام سینا حک شده است؛ بیمارستانی در دل ابزارفروشی و یراق آلات حسن آباد. وقتی وارد محوطه بیمارستان می شوی، بوی قدیمی بودن و حس نوستالژی سراغت نمی آید، با اینکه بعضی از بناهای داخل حیاط بیمارستان، از همان تاسیس پابرجاست، شاید چون همچنان مشغول ساخت وساز و اضافه نمودن ساختمان به بیمارستان هستند یا اینکه در طی سالیان متمادی ساختار آن به کل تغییر داده شده و بارها مورد بازسازی قرار گرفته است، دیگر اثری از آن بنای تاریخی به جانماده.
محوطه بیمارستان از خیابان سی تیر (قوام السلطنه) آغاز و تا ۱۰۰ متر مانده به میدان حسن آباد پایان می یابد. تمام ورودی های آن هم مدرن است و اثری از ۱۰۰ سال گذشته دیده نمی شود فقط قسمت شرقی بیمارستان که ساختمان بیماری های ارولوژی (مجاری ادراری) است که در زمان سلطنت احمدشاه تاسیس شده به همان صورت اولیه ظاهر خود را حفظ کرده که به قول پرستارانش این ساختمان، قدمتی ۱۱۰ ساله دارد. در این بیمارستان دولتی، علاوه بر پنج ساختمان مجزا، بوفه شبانه روزی، پایگاه بسیج، تالار گردهمایی، بانک، پارک کودک به همراه دستگاه های بدنسازی و مهدکودک هم وجود دارد که به تدریج در ۱۰ سال اخیر به آن اضافه شده اند.
● تاریخچه بیمارستان سینا
بعد از مراجعت ناصرالدین شاه از سفرهای اروپایی که به شدت تحت تاثیر پیشرفت های صنعتی اروپا قرار گرفته بود، با مشاهده بیمارستان های فرنگی دستور داد تا مریضخانه ای به سبک اروپایی در دل شهر تهران دایر کنند که در واقع آغازی برای گسترش علم طب شناسی شد. مشیرالدوله صدراعظم وقت، علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه و ناظم الاطبا نفیسی (پزشک و مؤلف فرهنگ بزرگ فارسی به فارسی) مامور انجام این کار شدند. مریضخانه موردنظر در سال ۱۲۵۱ ه.ش با نام «مریضخانه دولتی» با ۴۰۰ تخت با سه ساختمان مجزا در خیابان امام خمینی (سپه سابق) نرسیده به میدان حسن آباد (هشت گنبد) تاسیس شد. به گفته قدیمی ترین پرستار بیمارستان براساس اسناد موجود در یکی از ساختمان های بیمارستان در یک سال اول تاسیس بیش از ۲۵۰۰ بیمار، معالجه شدند.
ریاست این مریضخانه سال ها برعهده ناظم الاطبا نفیسی بود. وی شاه را متقاعد به تربیت پزشکان ایرانی برای معالجه بیماران کرد و بر اثر اقدام وی در مدرسه دارالفنون، شعبه ای به نام طب دایر و مقرر شد دانشجویان هفته ای چند بار به اتفاق استادان در این مریضخانه گرد هم آیند و برای انجام کارآموزی، در این بیمارستان مشغول شوند که این مریضخانه نخستین دانشکده پزشکی ایران محسوب می شود. بعد از ناظم الاطبا، مخبرالدوله به ریاست این بیمارستان منصوب شد تا سرانجام بعد از انتخاب رییس های متفاوت در سال ۱۲۷۰ه.ش میرزا ابوالحسن خان بهرامی که تازه از فرنگ به تهران مراجعت کرده بود، رییس مریضخانه دولتی شد و به قصد سازمان دهی بیشتر و پیشرفت سریع، به تدریج پزشکان اروپایی را در این بیمارستان گماشت.
در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، نخستین بازسازی و سازماندهی بیمارستان، توسط آلمانی ها انجام گرفت که بناهای به جامانده از این بیمارستان، همان ساختار آلمانی خود را حفظ نموده است و با گذشت سال ها بخش های مختلف دیگری به این بیمارستان افزوده شد. در فاصله سلطنت پهلوی اول تا پهلوی دوم، این مریضخانه مجهز به بخش های داخلی، جراحی، ارولوژی، رادیولوژی، چشم پزشکی، دندانپزشکی، گوش و حلق و بینی و پوست شد. این مریضخانه تا سال ۱۳۱۹ شمسی با نام مریضخانه دولتی به کار خود ادامه داد و در آن سال به منظور تجلیل و قدردانی از پدر طب ایران ابوعلی سینا، نام «سینا» جایگزین مریضخانه دولتی شد که هم اکنون با همین نام دایر است. بعد از سال ۱۳۱۹، در بیمارستان سینا، تغییرات عمده ای ایجاد شد و بیمارستان به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران الحاق شد و در دهه ۴۰ با ریاست پروفسور عدل که تازه از فرانسه برگشته بود، بخش های مختلف پزشکی دیگری به ساختمان ها افزوده شد.
ریاست پروفسور عدل آغازی برای پیشرفت جراحی در تهران و سایر شهرستان ها بود. وی ضمن تربیت استادان و جراحان بزرگ، آنها را روانه شهرستان ها کرد. از جراحان بنام که هم اکنون در قید حیات هستند، می توان به دکتر جهرمی، احمد فلسفی، قره گزلو و نیرمند اشاره کرد. در اوایل دهه ۵۰ به تدریج بخش های جراحی اعصاب، قلب، دیالیز و ارتوپدی، به مجموعه بیمارستان اضافه شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این بیمارستان تا خیابان سی تیر (قوام السلطنه) گسترش یافت و دو ساختمان به سه ساختمان اصلی که از آغاز پابرجا بود، اضافه شد.
● امروز
سینا
اکنون با گذشت ۱۵۰ سال از تاسیس نخستین بیمارستان طهران، این بیمارستان به عنوان یکی از مهم ترین مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران مطرح است و از مهمترین مراکز ارجاع بیماران سانحه دیده و تصادفی در سراسر کشور و از بزرگ ترین و موفق ترین مراکز در زمینه جراحی ترمیمی و پیوند اعضا محسوب می شود. این بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی با ۷۰ عضو هیات علمی و ۷۰۰ پرسنل در پنج ساختمان، اکنون با مدیریت دکتر غفار زاده اداره می شود.
● خاطره ای از ناصرالدین شاه و بیمارستان
همزمان با ایجاد مریضخانه دولتی، به گفته مسوولان یک بیمارستان نظامی در تهران تاسیس شد و اداره آن به شاهزاده علیقلی میرزا واگذار شد. این بیمارستان که هر ساله بودجه مناسبی در اختیار مدیرش قرار می گرفت، اختصاص به نظامیان کشور داشت اما به علت سودجویی های علیقلی میرزا و از آنجا که وی بودجه دریافتی را صرف خود می کرد، در این بیمارستان خبری از پزشک، پرستار و دارو نبود و چنانچه بیماری به آنجا مراجعه می کرد، فقط با تعدادی محافظ نظامی که مشغول مراقبت اش بودند، روبه رو می شد. یک روز ناصرالدین شاه که شیفته گزارش های تقلبی علیقلی میرزا شده بود و کاملا باور کرده بود که نظامیان مرتب به بیمارستان مراجعه و تحت معاینه و مداوا قرار می گیرند، تصمیم گرفت بازدیدی از آنجا داشته باشد.
شاهزاده در آخرین دقایق قبل از رسیدن شاه به بیمارستان در جریان تصمیم شاه قرار گرفت و بی درنگ به ماموران محافظ بیمارستان دستور داد تا تخت های بیمارستان را اشغال و در برابر ناصرالدین شاه نقش بیمار را ایفا کنند. نگهبانان نیز با عجله خود را روی تختخواب ها انداخته و زیر لحاف ها خوابیدند و خود را به بیماری زدند. شاه به هنگام ورود به بیمارستان با مشاهده غیبت نگهبانان و تفنگ هایی که این سو و آن سو پراکنده بود، متوجه شد کاسه ای زیر نیم کاسه است اما چیزی به روی خودش نیاورد. با وجودی که نگهبانان ماهرانه توانستند خود را بیمار نشان دهند و با آه و ناله جواب احوالپرسی ها و سوالات شاه را بدهند اما پوتین گل آلود یکی از بیماران قلابی که فرصت نکرده بود، آن را از پایش درآورد و به راحتی دیده می شد، ماجرا را فاش کرد و باعث شد تا شاه در عین عصبانیت دستور شلاق زدن بیماران مصلحتی را صادر و بیمارستان را تعطیل کند.
اکنون با گذشت ۱۵۰ سال از تاسیس نخستین بیمارستان طهران، این بیمارستان به عنوان یکی از مهم ترین مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران مطرح است و از مهمترین مراکز ارجاع بیماران سانحه دیده و تصادفی در سراسر کشور و از بزرگ ترین و موفق ترین مراکز در زمینه جراحی ترمیمی و پیوند اعضا محسوب می شود. این بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی با ۷۰ عضو هیات علمی و ۷۰۰ پرسنل در پنج ساختمان، اکنون با مدیریت دکتر غفار زاده اداره می شود.
● خاطره ای از ناصرالدین شاه و بیمارستان
همزمان با ایجاد مریضخانه دولتی، به گفته مسوولان یک بیمارستان نظامی در تهران تاسیس شد و اداره آن به شاهزاده علیقلی میرزا واگذار شد. این بیمارستان که هر ساله بودجه مناسبی در اختیار مدیرش قرار می گرفت، اختصاص به نظامیان کشور داشت اما به علت سودجویی های علیقلی میرزا و از آنجا که وی بودجه دریافتی را صرف خود می کرد، در این بیمارستان خبری از پزشک، پرستار و دارو نبود و چنانچه بیماری به آنجا مراجعه می کرد، فقط با تعدادی محافظ نظامی که مشغول مراقبت اش بودند، روبه رو می شد. یک روز ناصرالدین شاه که شیفته گزارش های تقلبی علیقلی میرزا شده بود و کاملا باور کرده بود که نظامیان مرتب به بیمارستان مراجعه و تحت معاینه و مداوا قرار می گیرند، تصمیم گرفت بازدیدی از آنجا داشته باشد.
شاهزاده در آخرین دقایق قبل از رسیدن شاه به بیمارستان در جریان تصمیم شاه قرار گرفت و بی درنگ به ماموران محافظ بیمارستان دستور داد تا تخت های بیمارستان را اشغال و در برابر ناصرالدین شاه نقش بیمار را ایفا کنند. نگهبانان نیز با عجله خود را روی تختخواب ها انداخته و زیر لحاف ها خوابیدند و خود را به بیماری زدند. شاه به هنگام ورود به بیمارستان با مشاهده غیبت نگهبانان و تفنگ هایی که این سو و آن سو پراکنده بود، متوجه شد کاسه ای زیر نیم کاسه است اما چیزی به روی خودش نیاورد. با وجودی که نگهبانان ماهرانه توانستند خود را بیمار نشان دهند و با آه و ناله جواب احوالپرسی ها و سوالات شاه را بدهند اما پوتین گل آلود یکی از بیماران قلابی که فرصت نکرده بود، آن را از پایش درآورد و به راحتی دیده می شد، ماجرا را فاش کرد و باعث شد تا شاه در عین عصبانیت دستور شلاق زدن بیماران مصلحتی را صادر و بیمارستان را تعطیل کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر