اثری از عليرضا معصومی
آيا میشود آنچه شبها به خوابمان می آيد را كنترل و هدايت كنيم؟
آيا میشود آنچه شبها به خوابمان می آيد را كنترل و هدايت كنيم؟
براي بررسی پرسشهای بالا، نشريه علمی «ساينتيفيك امريكن» اخيرا مصاحبهای انجام دادهاست با دردره برت (Deirdre Barrett) كارشناس روانشناسی در دانشگاه هاروارد و مؤلف كتابی به نام «هيئت خواب» (The Committee of Sleep) كه در زمينه چارهيابی برای مشكلات از طريق كنترل خواب نوشته شدهاست.
در بخشهايی از اين مصاحبه می خوانيم:
در بخشهايی از اين مصاحبه می خوانيم:
جوردن لايت (مصاحبهگر): همهٔ ما با خواب ديدن آشنا هستيم، اما تعريف علمی آن چيست؟
دردره برت: معنی تحتاللفظی آن تجربه كردن حكايتها و داستانهايی در حين خواب است. گروهی هم خوابديدن را آن قسمت از تجربه خواب تعريف میكنند كه در حين حركات سريع چشم رخ میدهد ولی تحقيقات اين نظر را اثبات نكردهاست.
چرا به نظر می آيد كه بيشتر خوابديدنها مربوط به همان قسمتی از خواب است كه در آن چشمها بستهاند ولی به سرعت حركت میكنند؟
قسمت حركات تند چشم تنها قسمتی از خواب است كه فعاليت بخش اعظم قشر مخ در آن تقريباً به همان اندازه فعاليتش در زمان بيداری است. در كل اينطور به نظر می آيد كه فعاليتهای بخش پايينی ساقهٔ مغز باعث بيدار شدن قشر مخ میشود و در نتيجه، قشر مخ پس از فعال شدن، انديشههايی منظم و معنی دار را ترتيب میدهد.
البته هر چند وقت يكبار به موردهايی برمی خوريم كه افراد در آن قسمت از خواب كه چشمها حركت ندارند هم خوابهای داستانوار و كاملی را ديده و گزارش می كنند، اما اين موردها بيشتر مربوط به افرادی است كه ضربههای روحی بزرگی به آنها وارد شده بوده يا كارشان دارای شيفتهای متغير زيادی است.
بنابر اين ممكن است اين امر به حالتهای غير معمول مرتبط باشد.
بنابر اين ممكن است اين امر به حالتهای غير معمول مرتبط باشد.
آيا در حين خوابديدن، بخشهايی از مغز بيشتر از بقيه قسمتها فعاليت دارند يا اين امر به نوع رؤيا بستگی دارد؟
در آن قسمت از خواب كه چشمها حركات تند دارند بخش جلويی مغز هم به حالت نيمهخاموش درمی آيد. اين همان بخشی است كه مأمور سانسور رفتار و افكار ما در طی روز است.
بخش جلويی مغز همان جايی است كه افكار را با آنچه جامعه «ناشايست» دانسته محك میزند و همان قسمتی است كه به شما میگويد: «اين كاری كه می كنی منطقی نيست.»
براي همين، وقتی كه مشكلات و گرفتاری ها در خواب به سراغمان می آيند و مغز، راه حلهای جالبی هم برای آنها ارائه ميدهد، منطق اين راه حلها با منطق چارهيابی های افكار روزانه فرق دارد. راه حلهای برآمده از خوابديدن، زياد از خطوط مستقيم و راههای راست پيروی نمی كنند.
چطور می شود در خواب برای مشكلات چارهيابی كرد؟
براي اين كار اول بايد پيش از به خواب رفتن به آن مشكل فكر كنيد و ببينيد كه آيا می توانيد از اين مشكل يك تصوير ساخته و در ذهنتان آن را مجسم كنيد.
بعد سعی كنيد تا اين تصوير را در ذهنتان نگه داريد و آخرين چيزی باشد كه پيش از به خواب رفتن به آن فكر كردهايد.
بعد سعی كنيد تا اين تصوير را در ذهنتان نگه داريد و آخرين چيزی باشد كه پيش از به خواب رفتن به آن فكر كردهايد.
برای اثر بهتر، چيزي كه به تصوير آن مشكل شباهت داشتهباشد را روی پاتختی كنار تخت خواب بگذاريد. مثلاً اگر مشكل شخصي با كسي داريد عكس او را بگذاريد يا اگر نقاش هستيد يك بوم سفيد نقاشی در كنار تخت بگذاريد. يا اگر دانشمند هستيد دستگاه نيمهتمام خود را كنار تخت خواب قرار دهيد و اگر رياضیدان هستيد كاغذ مسئلههای دشواری كه به دنبال اثباتشان هستيد را بگذاريد.
مسئله مهم ديگر اينست كه وقتی بيدار شديد زود از تخت درنياييد. اگر پس از بيدار شدن حواستان به چيز ديگری پرت بشود نيمی از رؤياها ديگر يادتان نمی آيد. بعد از بيدار شدن در همان حالت قبل دراز بكشيد، اگر خوابی كه ديدهايد همان لحظه يادتان نمی آيد ببينيد كه آيا احساس خاصی در خود حس می كنيد و به آن احساس توجه كنيد. با اين كار همه محتوای رؤيا رفتهرفته به ذهنتان برمی گردد.
من اين آزمايش را يك هفته تمام بر روی دانشجويان انجام دادم و ۵۰ درصد از آنها در مورد مشكلاتشان خواب ديدند و يكچهارم از آنها موفق به حل آن مشكل در خواب شد.
اگر بخواهيم در مورد فرد مشخصی يا مورد مشخصی خواب ببينيم بايد چه كار كنيم؟
اگر برای مثال می خواهيد خواب يكی از درگذشتگان يا بستگان دور از خود را ببينيد هم خوب است عكسی از او را در كنار تخت بگذاريد و پيش از خواب به آن نگاه كنيد يا جملهای كوتاه در مورد موضوع خواب و يا تصويری از موضوع را به عنوان آخرين تصوير پيش از خواب در ذهن نگه داريد.
اگر برای نمونه دلتان برای خوابديدن در مورد پرواز تنگ شده عكسی از يك انسان در حال پرواز را روی پاتختی بگذاريد.
آيا می شود در خواب، متوجه بشويم كه داريم خواب می بينيم؟
بله. به اين پديده می گويند رؤيای روشن. اينگونه رؤياها خيلی كم پيش می آيند و ۱ درصد از خوابديدنها را شامل می شوند. اگر در حالی كه به خواب فرومی رويد به خود بگوييد: «امشب موقع خوابديدن می خواهم متوجه خوابديدنم بشوم» اين كار كمك می كند تا شانس رخ دادن رؤيای روشن را افزايش بدهيد.
از مهمترين عوامل ديگر كه به وقوع رؤيای روشن كمك می كند خوابيدن به اندازه كافی است زيرا كمخوابی باعث می شود تا قسمت حركات تند چشم كوتاهتر بشود. ما در طول خواب شبانه، هر ۹۰ دقيقه وارد مرحله حركت تند چشمها می شويم. طول اين مرحله هر بار به طور تصاعدی از بار قبل طولانی تر ميشود و اگر شما شبها هشت ساعت خواب عادی را نداشتهباشيد بخش بزرگی از مرحله خوابديدن را از دست می دهيد.
كنترل خواب و رؤيای ديگران چطور؟ آيا چنين چيزی ممكن است؟
گهگاه راههايی برای تأثير گذاشتن بر روی رؤياهای ديگران وجود دارند برای مثال استفاده از تحريككنندههای حسی. برای نمونه دانشمندان دستگاهی را به روی صورت افراد نصب كردهاند كه با تشخيص مرحله حركت تند چشم شروع به پاشاندن نوری ضعيف و قرمزرنگ به صورت آنها می كند. نتايج اين آزمايش نشان داد كه اين كار باعث می شود تا افراد در جريان داستانپردازی های خواب خود نوری قرمز و سوسوزننده هم ببينند.
برخي ديگر از دانشمندان، بخشهايی از مغز افراد را در حين بيداری در معرض تحريكهای مغناطيسی قرار دادهاند و توانستهاند با اينكار باعث تغيير نوع خوابديدن بشوند و درصد شاد بودن يا غمناك بودن رؤيا را تغيير دهند.
تحريككنندههای شنيداری بهترين نوع محركها هستند مثلاً حرف زدن آرام يا افزودن صدای آب در پيرامون شخص در حال خواب. البته در مورد محركها بايد محدوده دقيقی را رعايت كرد تا باعث بيدار شدن افراد نشود.
ما همچنين هماينك با تصويربرداری از مغز به هنگام خواب، توانستهايم نوع رؤياهای افراد را بهدرستی حدس بزنيم. با بهتر شدن تصويربرداری ها كه فعاليت بخشهای مغز را نشان می دهند و نوع رؤياها را نشان می دهند و با بهكارگيری محركهای پيشرفتهتر شايد بتوان در آينده دستكاری بيشتری در رؤياهای افراد انجام داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر