آغا
محمدخان قاجار که در نوجوانی در بارگاه
عادلشاه ,
برادرزاده
و جانشین نادر شاه افشار اخته شده بود
دوران رشدش را به عنوان یک فرد خنثی سپری
کرده بود.
به
همین دلیل از زیبایی و برازندگی خیره
کننده ی دوران کودکی اش هیچ نمانده بود.
چهره
ای بدون ریش ,
با
پوست چروک و روحی متلاطم و افسرده.
قطعا
تحقیر و توهینی که از سوی همه ی مردم چون
آواری بر سر او می ریخته هم در نابسامانی
های روحی اش نقش مهمی داشته.
آغا محمدخان که فهرست بلند بالایی از وحشی گری ها و خشونت های بی مانند از خودش نشان داده بود به چهره ای ترسناک برای همه بدل شده بود. حتی نزدیک ترین نزدیکانش هم از او می ترسیدند.
قتل عام های گسترده , تپه ساختن از چشمهای بر آمده ی مردم کرمان و صدور دستور تجاوز به زنان آنها , کور کردن لطفعلی خان زند و تجاوز گروهی به او و بسیاری اقدامات خشونت بار دیگر از این پادشاه خود خوانده یک هیولای تمام عیار ساخته بود.
آغا محمدخان که فهرست بلند بالایی از وحشی گری ها و خشونت های بی مانند از خودش نشان داده بود به چهره ای ترسناک برای همه بدل شده بود. حتی نزدیک ترین نزدیکانش هم از او می ترسیدند.
قتل عام های گسترده , تپه ساختن از چشمهای بر آمده ی مردم کرمان و صدور دستور تجاوز به زنان آنها , کور کردن لطفعلی خان زند و تجاوز گروهی به او و بسیاری اقدامات خشونت بار دیگر از این پادشاه خود خوانده یک هیولای تمام عیار ساخته بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر