سه‌شنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۹۳

روایتی از احمد کسروی


مسافر‌ها همه نشسته و اتوبوس میخواست راه بیفتد که ناگهان یکی‌ از ردیف‌هایِ آخر گویا عطسه می‌کند ....
مسافران فریاد میزنند :
-صبر !
- صبر آمد !!
شوفر به ناچار حرکت نکرد و ۱۰ دقیقه پشت فرمان منتظر شد .....
--------------------
این استخاره موجب چه بدبختیهایی که نشده است ... بارها اتفاق افتاده خواستگار خوبی‌ برایِ دختری رفته ولی‌ چون پدر مادر نادانش به استخاره باور داشته اند، طرف را ردّ کرده اند و دختر بدبخت شده....
بارها اتفاق افتاده موقعیت شغلی‌، تجاری خوبی‌ برایِ فردی پیش آمده ولی‌ چون ملایِ محل گفته استخاره خوب نیامد موقعیت خوب از کف رفت...حالا اگر به آن ملا اعتراض کنی‌ میگوید : نباید ایراد گرفت، حتما حکمتی در کار بوده...

برگرفته از نوشته : عطسه به صبر چه ربط دارد از احمد کسروی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر