پنجشنبه، شهریور ۲۹، ۱۳۹۷

خلاصه زندگی بنيتو موسولينی رهبر فاشيست های ايتاليا


بنيتو موسولينی كسی كه فاشيست رو بنيانگذاری كرد.

بنيتو موسولينی كه ۲۹ ژوئيه ۱۸۸۳ به دنيا آمد حزب فاشيست را تاسيس ميكنه و ۲۵ سال بر ايتاليا فرمانروايی كرد اما اشاره يی به تعريف واژه فاشيست و تاريخچه اين واژه

نظاميان رومی در جنگهای سده سوم ميلادی با ايران دوران اردشير ساسانی و پسرش شاپور اول مشاهده كرده بودند كه پياده نظام ايران در دسته های ده ـ دوازده نفری در سنگرها و خاكريز ها مستقر می شود و سواره نظام ايران نيروی دشمن را به ميان آنان می كشاند و اين صف آرايی و تاكتيك برای روميان تازگی داشت در زمينه اين تاكتيك روميان از نظاميان ايرانی شنيده بودند كه به آنان اندرز داده شده كه يك شاخه درخت را به آسانی می توان شكست ولی اگر چند شاخه را در كنار هم قرار دهند يا متحد كنند شكستن مجموعه آنها كاری آسان نخواهد بود نظاميان رومی اين اندرز را با خود به روم ايتاليای كنونی بردند و ميان مردم پخش كردند كه به زبان لاتين فاشس دسته ای از شاخه ها و يا ميله ها خوانده می شد كه بعدا معنای مجازی دسته گروه واتحاديه به خود گرفت و در لاتين تازه ايتاليائی به صورت فاشيو كه در جمع می شود فاشی درآمد و به تدريج بر سنديكا هم اطلاق شد در دهه ۱۸۷۰ سوسياليستهای جزيره سيسيل واقع در جنوب ايتاليا نام اتحاديه خود را فاشيو سيسيليانو گذارده بودند.
 
پدر موسولينی يك كارگر فلزكار يا همون آهنگر بود و بنيتو در جوانی مانند پدرش عقايد سوسياليستی داشت و با همين افكار در سال ۱۹۱۴ در ميلان حزب اقدام انقلابی را با آرمان سوسياليستی ملی نه جهانی تاسيس كرد و در عنوان حزب واژه فاشی (جمع واژه مفرد فاشيو) را به جای حزب بكار برد كه در سال ۱۹۲۱ اين نام به فاشيست ملی يا اتحاد ملی تبديل شد زيرا كه موسولينی در عين حال كه يك سوسياليست بود يك ناسيوناليست هم بود و همه چيز را برای ايتاليا و ايتاليايی ها می خواست.

موسولينی رهبر وقت ايتاليا سوم ژانويه سال ۱۹۲۵ پارلمان اين کشور را منحل كرد و آن را به آن صورت مجمع صاحبان منافع پايگاه تشنگان قدرت و شهرت آرتيستهای زد و بند و نيز جايی خواند که به اتلاف وقت ملت و عقب انداختن پيشرفتهای ميهن تبديل شده است موسولينی گفت كه امروز و فردا كردن و بازی با كلمات وعبارات دمكراسی نيست اتلاف عمر يك ملت و بزرگترين خيانت است پارلمان جای فداكاری برای ملت است نه پلكان قدرت نفوذ و راهی برای دستيابی به پول نماينده پارلمان بايد يك فدايی ميهن و سرباز مردم باشد اين پارلمان هايی كه من در بعضی كشورها سراغ دارم بزرگترين عامل سوء استفاده از دمكراسی هستند دمکراسی در اين ربع قرن (در اينجا منظور موسولينی ۲۵ سال اول قرن ۲۰ بود) از تعريف خود دور شده و پارلمانهای اروپايی ديگر بازتاب دمکراسی واقعی نيستند و دستگاههايی هستند مغاير با آن چه که در ذهن مردم از دمکراسی نقش بسته است دکان و مغازه هستند من به كارآيی و مفيد بودن اين پارلمانها و اين طرز انتخابات ترديد دارم دمکراسی هدفی است عالی و واژه ای است زيبا که از نو بايد تعريف و چگونگی اجرای آن دوباره نويسی شود تا بشود اطمينان يافت که دربست در خدمت ملت و کشور است.

مثالهايی كه بنيتوموسولينی از تاريخ ايران زد

۲۵ اكتبر سال ۱۹۳۲ موسولينی در سخنرانی خود معروف به مهلت ۳۰ ساله گفت كه برای تحقق برنامه اصلاحات اجتماعی ــ اقتصادی خود و تجديد عظمت ايتاليا كه ۱۵ قرن يك ابر قدرت بزرگ بود به ۳۰ سال زمان نياز دارد و اين مدت را بايد بر سركار باقی بماند زيرا بيم دارد كه اگر كنار برود همه رشته ها پنبه شود وی سپس به عقيده خود مبنی بر نقش نوابغ و نخبگان در پيشبرد يك ملت پرداخت و برای اثبات مجدد ان اين بار به ذكر مثالهای متعدد از تاريخ ايران كه هگل آن را كاملترين تاريخ دانسته است پرداخت وگفت ايران هر زمان كه يك رهبر توانا و دلسوز داشته عظمت واقتدار هم داشته و مطالعه كارهای كوروش داريوش اردشير پاپكان ساسانی خسرو پرويز انوشيروان شاه عباس و... اين واقعيت و نقش نخبگان و نوابغ را در اعتلای كشور ثابت می كند نادر شاه ايرانی نمونه يك نابغه نظامی بود و اگر ترور نشده بود وطن او اينك چيز ديگری بود و من هم اگر در ميان راه كنار بروم ويا به ترتيبی پيش از سی سالی كه گفته ام از صحنه خارج شوم به جايی كه بايد برسيم نخواهيم رسيد نادر شاه درست زمانی كه بايد ازآن همه جنگ و نزاع كه هزينه اش بر مردم عادی تحميل شد در جهت رفاه آنان نتيجه بگيرد كشته شد و همه چيز يك شبه بر باد رفت اسناد متعدد در دست است كه نشان می دهد موسولينی به ايران علاقه داشت و كمك بسيار كرد تا ايران دارای يك نيروی دريايی موثر شود كه بتواند بريتانيايی ها را از خليج فارس به دور اندازد كشتی هايی را كه بريتانيايی ها در شهريور۱۳۲۰ غرق و يا مصادره كردند موسولينی به ايران داده بود و افسران نيروی زمينی ايران محرمانه و به دور از چشم بريتانيايی ها به ايتاليا جهت تحصيل فنون دريايی اعزام شده بودند و بعدا نيروی دريايی ايران را به وجود آوردند كه بريتانيايی ها را از بسياری از پايگاههايشان در خليج فارس از جمله باسعيدو بيرون راند.

وسرانجام مردی كه آرزو داشت ايتاليا را امپراتوری روم كند

۲۸ آوريل سال ۱۹۴۵ پارتيزانهای ايتاليايی و عمدتا كمونيست اجساد بنيتو موسولينی ، معشوقه ۳۳ ساله اش كلارتا پتاچی و يازده مرد ديگر را كه در نقطه ای دور دست تير باران كرده بودند به ميلان منتقل و از بالكن يك ساختمان به صورت وارونه آويزان كردند تا مردم تماشا كنند.

اين پاتيزانها سه روز پيش از آن ، در آخرين روزهای جنگ جهانی دوم موسولينی ، معشوقه و سه تن از همكارانش هنگام فرار از ايتاليا دستگير و اعدام كرده بودند . ساير اجساد متعلق به مقامات سابق دولتی بود بنيتو موسولينی و همراهانش با كاروانی كه از هشت كاميون نظامی آلمان عازم خروج از ايتاليا بودند و در زير پتو و پالتوها و لباسهای اضافی سربازان كه از انبار خارج و به آلمان باز گردانده می شدند پنهان شده بودند پارتيزانها طبق يك روال عادی بار كاميونها را بازرسی می كردند كه رهبرايتاليا يعنی بنيتو موسولينی كه مردم او را دوچه می ناميدند يافتند روايت است كه ممكن است نظاميان آلمانی كه مامور خارج ساختن اين عده بودند آنان را لو داده باشند پارتيزانهای كمونيستی پس از چند پرسش و پاسخ تصميم به اعدام آنان می گيرند و تصميم خود رابه اجرا می گذارند بعضی از اين پارتيزانهای كمونيستی بعدها اعتراف كرده اند كه نسبت به اعدام كلارتا اكراه داشتند ولی او با اصرار تمام خود را سپر جان موسولينی كرده بود كه راهی جز اعدام همه نبود كمی بعد از آويزان كردن اجساد از بالكن ملت ايتاليا كه تلاشهای بنيتو موسولينی را برای پيشرفت ايتاليا به ياد داشتند به محل هجوم بردندو ضمن اعتراض شديد به پارتيزانهای كمونيستی وبی وطن خواندن آنان اجساد را پايين آوردند دو روز پس از اين واقعه هيتلر در برلين با اوا براون كه بيش از يك دهه معشوقه او بود و در آخرين ساعات زندگی ازدواج كرده بودند خودكشی كردند.اوا نيز مانند كلارتا در سومين دهه حيات خود بود.

موسولينی در جوانی مدتی هم روزنامه نگاری و داستان نگاری كرده بود و داستان او رفيقه كاردينال به چندين زبان ترجمه شده و هنوز تجديد چاپ می شود موسولينی روزنامه ايل پوپولو دا ايتاليا را شخصا تاسيس كرده و سازمان برنامه و شرح وظايف تحريريه اش را نوشته و سردبيرش را منصوب كرده بود.

بنيتو موسولينی كه در دوران حكومت ۲۵ ساله او ايتاليا پيشرفت بسيار كرد و به صورت يك قدرت جهانی در آمد آرزو داشت كه آن را بار ديگر آقای مديترانه كند و امپراتوری باستانی روم احياء گردد توجه ايتاليايی ها به افكار و كارهای او اخيرا افزايش يافته و انتخاب ملی گران از جمله نوه ها ی بنيتوموسولينی به همين دليل است.
 
پس از جنگ جهانی دوم فاتحان جنگ و مخالفان انديشه ناسيونال سوسياليسم و عمدتا كمونيستها، واژه فاشيست (به معنای حزبی ـ اتحاديه ـ گروهی) را به صورتی در جملات و خطاب به ديگران بكار بردند كه مفهوم بی رحم و ظالم به خود گرفته است.

بنيتوموسولينی در عين حال از دوستداران تاريخ ايران بود و آرزو داشت كه ايران بار ديگر جايگاه قديم خود را در ميان ملل جهان به دست آورد و در طول حكومت خود به ايران كمك بسيار كرد ازجمله برای ايران يك نيروی دريايی به وجود آورد كه ايران با كمك اين نيرو چند نقطه ازاراضی خود در خليج فارس را از بريتانيايی ها گرفت از جمله پايگاه انگليسی باسعيدو را متصرف شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر