پنجشنبه، آبان ۲۵، ۱۴۰۲

شاه عباس و شاعر


برگرفته از كتاب هزار دستان نوشته اسكندر دلدم
روزی شاه عباس به تماشای خزينه جواهرات سلطنتی رفته بود. شاعری که شانی تخلص می كرد، قصيده ای با اين مطلع در مدح شاه عباس خواند :
اگر دشمن خورده باده و گر دوست ***** به طاق ابروی مردانه اوست!
شاه عباس خيلی خوشش آمد و دستور داد مقدار قابل توجهی زر مسكوك به او صله دادند.
شاعر ديگری به محض شنيدن حاتم بخشی شاه عباس ، مديحه ای سراپا چاپلوسی ساخت و به حضور شاه عباس كه تصادفا در اصطبل همايونی بود ، شتافت و شعرش را خواند.
شاه امر كرد : سه مقابل وزن اين مرد به او سرگين اسب بدهند!
شاعر عرض كرد : قربانت شوم. چرا شانی را زر مسكوك و مرا سرگين اسب ؟!
شاه عباس پاسخ داد : « اين توفير (خزينه) و (طويله) است و الا شما را فرقی نمی گذارم.