پس از پیروزی سپاه ایران در اچمازین فرمانده روس درصدد برآمد به سواحل گیلان لشکرکشی و سپس تهران را تسخیر کند و دولت ایران را تحت الحمایه روسیه درآورد. در این زمان حکمران شوشی و قره باغ تسلیم روسیه شدند. قتل ژنرال سیتسیانف فرمانده کل ارتش روسیه در این جنگ ها در ماه ذی الحجه ۱۲۲۰ قمری با خدعه حسینقلی خان و ابراهیم خان صورت گرفت و سرش را با فرستاده مخصوص چاپاری به تهران آوردند. ارتش وی هم چارهای جز آن نداشت که به پایگاه خود برگردد.علت تسلیم شدن حاکمان شوشی، قره باغ و گنجه به سپاه روسیه خیانت جمعی از ارامنه ساکن در این شهرها علت اصلی این نابسامانی بود. عدم مساعدت و همکاری ها و هماهنگی های اداری و حقوق دیوانی ارامنه توسط دولت ایران نیز از علل برگشتن ایشان از ایران بود. پس از این واقعه شاه ایران (فتحعلی شاه) به فرمانده خود دستور مقابله با نیروهای روسیه و تنبیه حاکمان قره باغ و شوشی را صادر کرد.مقارن رسیدن سپاه ایران به ساحل رود ارس نیروهای روسیه به عزم تسخیر کردن گیلان راهی شدند. فرمانده روسیه در تسخیر گیلان به علت روبه روشدن با مشکلات و تلفات و خسارت های زیاد ناموفق ماند.
سهشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۹۹
سهشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۹۹
دریای نور
زوج
الماس معروف کوه نور است و هر دو از کهنترین
جواهرات شناخته شده جهان میباشند.
این
الماس صورتی رنگ، یکی از بزرگترین الماسهای
شناخته شدهٔ جهان است.
تاریخچهٔ
این الماس به اساطیر و افسانهها میرسد.
نقل
است که بر دستهٔ شمشیر افراسیاب نصب بوده
و رستم آن را در جنگ با تورانیان تصاحب
نموده است.
در
حملهٔ امیر تیمور به غارت رفت و به دست
محمدشاه هند رسید.این
الماس به همراه زوج دیگرش کوه نور (که
اکنون روی تاج ملکهٔ انگلستان نصب شدهاست)
توسط
نادر شاه افشار در جنگ با هند به دست آمده
و در سال ۱۷۳۹ میلادی به ایران آورده
شدند.ظاهراً
محمدشاه به هنگام تسلیم به نادر آن را در
عمامهٔ خود مخفی نموده که توسط سربازان
یافته میشود.
دریای
نور پس از قتل نادر به نوهٔ او شاهرخمیرزا
(آخرین
پادشاه افشار)
رسید
و سپس به دست امیر علم خان خزیمه و بعد به
محمد حسن خان قاجار و بعد به لطفعلیخان
زند و سر انجام به دست آغا محمدخان قاجار
افتاد.
ناصرالدین
شاه معتقد بود که این جواهر یکی از گوهرهای
تاج کورش بزرگ بودهاست.برای
تولیت این گوهر قیمتی منصبی مخصوص قرار
داده بود.
این
جواهر در زمان محمدعلی شاه و هنگام شکست
وی از مشروطه خواهان به سفارت روسیه برده
شد که توسط مشروطهخواهان بازپس داده
شده و هم اکنون در موزهٔ بانک مرکزی واقع
در خیابان فردوسی تهران قرار دارد.
زوج
این الماس که کوه نور نام داشت (البته
با وزنی کمتر و تراشی ناقصتر)پس
از مرگ نادر توسط سرداران افغانی از ایران
دزدیده و تحویل کمپانی هند شرقی بریتانیا
شد و هم اکنون روی تاج ملکه الیزابت نصب
شده است.
همهٔ
سطوح دریای نور صاف و یک نواخت است، جز یک
سمت آن که فتحعلی شاه با کندن عبارت «سلطان
صاحبقران فتحعلیشاه قاجار ۱۲۴۴»،
از ارزش آن کاسته است.
رنگ
این الماس یکی از استثناییترین وکمیابترین
رنگها میان الماسهای برلیان شناخته
شدهٔ جهان است.
ارزش
این الماس چنان است که به عنوان پشتوانهٔ
پول ملی ایران، «ریال»،
نیز بود.
جمعه، فروردین ۲۲، ۱۳۹۹
طشت رسوایی
چون
راز مهمی فاش شود و موجب فضیحت و رسوایی
گردد به عبارت مثلی بالا استناد جسته
اصطلاحا می گویند:
طشتش
از بام افتاد.
و
یا به عبارت دیگر:
طشت
رسواییش از بام افتاد.
زن
حائضه به دلایل مختلف در ادوار گذشته
همیشه جدیت می کرد پارچه های قرمز رنگ حیض
را در جایی پنهان کند که احدی از افراد
خانواده چشمش به طور اتفاق نیز به آن
نیفتد.
برای
این کار هیچ جایی بهتر و مطمئنتر از پشت
بام نبود زیرا در بلند ترین نقاط خانه و
دور از انظار و مسیر تردد قرار داشت.
گاهی
ندرتا اتفاق می افتاد که باد شدیدی می
وزید و طشت و محتویاتش را از پشت بام به
حیاط منزل پرتاب می کرد.
پیداست
از بر خورد طشت با کف حیاط منزل صدای مهیبی
بر می خاست و پارچه های حیض به زمین می
ریخت و تمام افراد خانواده و حتی همساگان
متوجه آن صدا می شدند و نتیجتا سر مکتومه
که در اختفا و پنهان داشتن آن نهایت سعی
و تلاش به عمل آمده بود فاش می گردید.
با
این توصیف به طوری که ملاحظه شد طشت رسوایی
همان طاس یا طشت محتوی پارچه های مورد بحث
است که چون آشکارا و برملا می شد زنان
عفیفه از این برملایی احساس شرم و آزرم
می کردند و تا مدتی روی نشان نمی دادند.
مولوی
در مورد ضرب المثل بالا چنین ارسال مثل
می کند:
دردمندی
کش زبام افتاده طشت زو
نهان کردیم حق پنهان نگشت
اشتراک در:
پستها (Atom)