جمعه، دی ۰۷، ۱۳۹۷

روئین تنی


تعریف روئین تنی :
یعنی داشتن بدنی نیرومند ومحکم که ضربت اسلحه بر آن کارگرنباشد.انديشه روئين تنی که ريشه ای کهن دارد کنايه ازآرزوی بشر به آسيب ناپذير ماندن و بی مرگی وعمر جاويد می تواند باشد . روئين تنی می تواند نشائی از آرزوی تشبيه پهلوانان بزرگ بهخدايان باشد که از ناحيه او آسيب پذيرند ومربوط به عصری می باشد که بشر فلز را کشف کرد وازان جامه های جنگی ساخته بود.

روئین‌تنی حالتی‌است که کسی دارای آن است که هیچ حربه‌ای بر او اثر ندارد، نیروهای مافوق طبیعی او را شکست‌ناپذیر و آسیب‌ناپذیر کرده‌اند؛ اما فقط یک نقطه از بدن او روئینه نیست و آن نقطه شکست وی است.

مادر آشیل، تتیس ایزدبانو، آشیل را در رودخانه استوکس که پیرامون جهان مردگان را فراگرفته است، فروبرد و آشیل رویین‌تن شد.نقطه آسیب‌پذیری آشیل در پاشنه پا بود، زیرا مادرش در هنگام غوطه دادن، پاشنه پای او را به دست گرفته بود. در جنگ‌های تروا، پاریس تیری بر پاشنه پای او زد و آشیل مرد.

به رویین‌تنی آشیل در ایلیاد هومر اشاره نشده است و این داستان پس از وی بر سر زبان‌ها افتاده است. مرگ آشیل هم در ایلیاد نیامده و تنها در نخستین بخش‌های کتاب اودیسه به آن اشاره شده است.

زیگفرید، پهلوان رویین‌تن حماسه نیبلونگن است. او اژدهایی را کشت و در خون آن اژدها غوطه خورد و روئیینه‌تن شد. نقطه آسیب‌پذیری او جایی است بین دو شانه که برگی بر آن افتاده و در نتیجه با خون اژدها تماس نیافته بود. هاگن با زدن ضربه‌ای بر آنجا، او را می‌کشد.

بالدر، در افسانه‌های اسکاندیناوی رویین‌تن است و همه عناصر سوگند خورده‌اند که به او آسیب نرسانند، جز گیاه حقیر دبق و همین گیاه سرانجام بالدر را به هلاکت می‌رساند.

اسفندیار، پهلوان ایرانی نیز رویین‌تن است؛ هرچند چگونگی رویین‌تن شدن او در شاهنامه فردوسی نیامده است.

در مورد رویین‌تنی او دو داستان گفته‌اند: یکی این که زردشت پس از آن که به پشوتن جامی شیر خوراند و پشوتن زندگی جاوید یافت، به اسفندیار اناری خوراند که او را روئینه‌تن کرد.

داستان دیگر آن است که اسفندیار به دستور زردشت در رودخانه اساطیری داهیتی آب‌تنی کرد و روئین‌تن گردید. اما چشم اسفندیار روئینه نیست، زیرا در موقع غوطه خوردن به ناچار چشمان خود را بست. سرانجام سیمرغ تیری دوشاخ از چوب گز را که پیکانش آغشته به آب رز بود، به چشمان اسفندیار نشانه رفت و پس از چندی اسفندیار مرد.

گاه برخی پوشیدنی‌ها و نوشیدنی‌ها هم سبب رویینه‌تنی و شکست‌ناپذیری می‌شود. ببر بیان رستم در حقیقت خفتان خدایی است که وی را آسیب‌ناپذیر می‌کند.

رویین‌تنی می‌تواند نشانه‌ای از آرزوی همانندی پهلوانان بزرگ به خدایان باشد؛ همچنین می‌تواند نشانه‌ای از آرزوی نامیرایی و آسیب‌ناپذیری باشد. رویین‌تنی ظاهراً به دورانی برمی‌گردد که آدمی به تازگی فلز را کشف کرده و از آن برای خود جامه‌های جنگی ساخته بود.

شنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۷

جام با نقش هیولایی دو سر از تمدن مارلیک


این جام به بلندی ۱۱ سانتی متر و قطر ۱۱ سانتی متر ساخت ۱۴۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد در مارلیک (در استان گیلان کنونی) بوده و اکنون در موزه ی لوور نگهداری می شود. از تمدن مارلیک سرامیک ها و ظروف زیادی از طلا و نقره به دست آمده است. این جام از الکتروم که آلیاژی از طلا و نقره است، ساخته شده است.

مردمان مارلیک اسب سوارانی بودند که زندگی عشایری داشتند. آنها از خطی برای نوشتن استفاده نمی کردند. بیشتر آثار به دست آمده از مارلیک متعلق به دوره ی آهن یک، یعنی ۳۴۰۰ تا ۳۲۰۰ سال پیش، است. اهالی مارلیک را می توان نخستین اقوام هندو اروپایی به شمار آورد که در فلات ایران ساکن شدند. گلدانهای بزرگ و جامهای ارزشمند جزو متداولترین وسایلی بوده که اهالی مارلیک به همراه مردگان دفن می کردند.

نقش این جام هیولای دوسری است که دارای سر و بدن پلنگ یا یوزپلنگ است که پشمی نقطه دار دارد. ولی این موجود دارای بال و همچنین بازوان و دستان انسانی است. بخش پایینی بدن مارماندد است که در نهایت به پنجه هایی شاهین وار ختم می شود. هر بخش بدن بسته به جانور مختلف طراحی شده، نقاط دایره وار برای بخش گربه سان، طراحی پوست مار برای بخش پایینی بدن و همچنین بدن ظریف برای آهوان. این موجود ترکیبی شاید به عنوان ارباب جانوران تجسم می شده است. دو سر بودن این موجود از تمدن آشور وام گرفته شده و نشان می دهد مردمان عشایر مارلیک با امپراطوری آشور مرتبط بودند.

سه‌شنبه، آذر ۲۷، ۱۳۹۷

خلبان تامکتی که راننده اتوبوس شد!


عقاب تیزپرواز وطن سروان خلبان علیرضا گرانپایه

سروان گرانپایه از خلبانان چیره دست جنگنده اف-۵ پایگاه دزفول بودند که در پی خرید جنگنده پیشرفته اف-۱۴ برای پرواز با این شکاری مدرن انتخاب شدند

( ۸ تیر ۵۴ سروان گرانپایه به علت مشکل فنی هواپیمای اف-۵ مجبور به اجکت شدند)

در سال ۵۹ و در پی قیام شاهرخی (کودتای نوژه) سروان گرانپایه به اتهام همکاری با عوامل قیام شاهرخی دستگیر و مدت ۵ سال زندانی میشوند.

پس از آزادی ایران را ترک و به کشور سوئد مهاجرت میکنند و راننده اتوبوس های بین شهری میشوند.

شنبه، آذر ۱۷، ۱۳۹۷

خسرو انوشیروان دادگر

خسرو انوشیروان دادگر

خسرو اول (کسری) انوشیروان دادگر، شاهنشاه ایران از سلسله ساسانیان بین سالهای ۵۳۱ تا ۵۷۹ میلادی بود. کسری انوشیروان مشهورترین و بزرگترین پادشاه ساسانی و یکی از تاثیر گذارترین شاهان ایران در طول تاریخ بوده است. در زمان او قصرهای باشکوه، شهرها، راه های تجاری، پل ها و سد های بسیاری ساخته شدند که برخی از آنها تا این زمان نیز همچنان پا بر جا هستند. در زمان فرمانروایی او دانش و هنر در ایران و امپراتوری ساسانی به نهایت شكوه و عظمت خود رسیده بود. دوره شاهنشاهی او به همراه دوره فرمانروایی نوه اش یعنی خسرو دوم (خسرو پرویز) به عنوان دومین دوره طلایی امپراطوری ساسانیان شناخته میشود.
 


به تخت نشستن کسری:
کسری فرزند قباد پادشاه ساسانی بود و پس از پدر بر تخت شاهی نشست. او در زمان پادشاهی پدرش نیز بسیار بر تصمیمات قباد تاثیر گزار بود و پدرش را در لحظات سخت، فراوان یاری نمود. بطوريكه فتنه مزدکیان در دوره پادشاهی قباد توسط کسری ناکام ماند. از آنجا که خسرو اول بسیار انسان فرهیخته و دارای منش والایی بود، بزرگان به او لقب انوشیروان یا دارنده روح جاویدان دادند.
 
درباره جوانمردی و دادگری کسری:
بیشک میتوان گفت که کسری انوشیروان مظهر ستم ستیزی و عدل و داد در جهان میباشد و از اینروی به او لقب دادگر داده اند. او فرمان داده بود که هر ایرانی که احساس مینماید حقش پایمال شده یا به او ستمی روا شده است در هر زمان از شبانه روز بدون توجه به اینکه شاه مشغول چه کاریست، میتواند به نزد شاه آمده و دادخواهی کند و تا زمانی که مشكلش حل نشده از بارگاه شاه نرود. این دستور را به تمامی حاکمان محلی نیز داده بود و آنها را مجبور کرده بود تا همانند خود شاه، چنین کنند
 
درباره جنگ آوری و دستاوردهای نظامی خسرو انوشیروان:
کسری انوشیروان ارتش را به شیوه ای نوین سازماندهی نمود و ایران را دارای ارتشی حرفه ای کرد. در ابتدای فرمانرواییش صلحی ابدی با امپراتور روم جوستینیان اول منعقد نمود، اما دست اندازیهای رومیان به مناطق مرزی ایران، کسری را وادار نمود تا در سال ۵۴۰ میلادی با روم وارد جنگ شود.

او به سوریه لشكر کشید و شهر انطاکیه که سومین شهر مهم امپراتوری روم بعد از قسطنطنیه (کنستانتینوپل) و اسکندریه بود را تصرف کرده و برای گوشمالی دادن رومیان شهر را به طور کامل ویران نمود و شهری زیبا تر از انطاکیه به نام زیب خسرو در نزدیکی تیسفون ساخت و همه ساکنان انطاکیه را در آنجا منزل داد. رومیان این شهر را خسرو-آنتیوک و تازیان آنرا رام الله مینامند.

نکته جالب در تصرف انطاکیه این است که بعد از اینکه ایرانیان این شهر را گرفتند، انوشیروان به شدت خسرو سپس به لازیکا (گرجستان کنونی) یورش برد و جوستینیان نیز بلیساریوس یکی از بزرگترین سرداران روم در طول تاریخ را به مقابله او فرستاد. بلیساریوس در مقابل کسری کاری از پیش نبرد و به شدت شکست خورد.
پس از پیروزیهای قاطع ایرانیان پیمان صلحی به مدت ۵۰ سال بین ایران و روم بسته شد و رومیان متعهد شدند تا در این ۵۰ سال همه ساله به ایران خراج بپردازند و ایران نیز در مقابل لازیکا را به روم بازگرداند.
در این هنگام ترکهای شمال ایران به هیاطله حمله کردند و مشغول فتنه افکنی و ناامن ساختن مرزهای ایران بودند که کسری به جنگ آنان شتافت و ترکان را به سختی شکست داده و به پشت رود سیحون راند.
در سال ۵۷۰ میلادی حبشیان (اتیوپی) به یمن حمله کردند و شاه یمن از خسرو کمک خواست. کسری انوشیروان سپاهی را به فرمانده ای وهریز به یمن فرستاد و حبشی ها را از آنجا بیرون کرد. از آن زمان تا یورش تازیان، یمن یک ساتراپی (استان) ایران بود.
در سال ۵۷۱ جنگ جدیدی با روم بر سر ارمنستان در گرفت و کسری قلعه دارا در رود فرات را تصرف نمود و به سوریه و ترکیه کنونی حمله کرد و پیروزیهای بزرگی در این مناطق به دست آورد.

 
درباره دانش و هنرپروری کسری انوشیروان:
انوشیروان دادگر دارای شخصیتی بسیار هنر دوست و دانش پرور بوده است و عقاید مخالفان خود را تا جایی که به امنیت کشور لطمه وارد نمی کرد، تحمل می نمود.
به فرمان او کتاب اوستا در یک مجموعه منظم جمع آوری شد و آنچه امروزه از اوستا باقی مانده، دست آورد کوشش های انوشیروان است. همچنین کتاب ارزشمند بیدپای هندی یا همان کلیله و دمنه به دستور کسری به ایران آورده شد و به زبان فارسی پهلوی ترجمه شد. در مقدمه شاهنامه ابومنصوری در این باره آمده است: "از کسری انوشیروان چیزی مانده است که از هیچ پادشاه نمانده است (یعنی کلیله)."
بازی شطرنج نیز به فرمان او از هند به ایران آورده شد و رواج یافت.
دانشگاه پزشکی گندی شاپور در زمان او ساخته شد و می توان از آن به عنوان اولین دانشگاه پزشکی جهان با ساختار مدرن نام برد. در زمان کسری کتابخانه دانشگاه گندی شاپور بزرگترین کتابخانه جهان محسوب می شد.
در دوره پادشاهی خسرو انوشیروان، امپراتور روم جوستینیان که یک مسیحی متعصب بود، آکادمی آتن که آخرین پایگاه تدریس آیین های غیر مسیحی در روم بود را بست و اساتید مکتب افلاطونی نو که هفت نفر بودند به ایران و دربار ساسانیان پناه آوردند و با پیشواز گرم کسری روبرو شدند.
در دربار کسری، هفتاد تن از بزرگترین دانشمندان آنروز ایران و جهان حضور داشتند که او را در امور مختلف کشورداری یاری می نمودند.
زمانیکه فتنه نوشزاد یکی از فرزندان انوشیروان که به دین مسیح گرویده بود و با همدستی مسیحیان علیه پدرش شورید به دست ارتش ایران ناکام ماند، کسری همه مسیحیانی را که دسیسه کرده بودند را بخشید و از مجازات آنان چشم پوشی نمود.
 
اصلاحات کسری:
کسری انوشیروان سیستم مالیاتی کشور را اصلاح نمود و قانون مدونی برای اخذ مالیات بر اساس میزان داراییهای اشخاص وضع نمود تا هم درآمد پایداری برای دولت فراهم شود هم به طبقات کم درآمد فشاری وارد نیاید. او طبقه دهقان یا همان خرده مالکان را تقویت نمود و برخی مسولیتهای لشکری را نیز به آنان سپرد تا هم پشتوانه محکمی برای ارتش پدید آید هم از قدرت گرفتن بیش از حد اشراف جلوگیری شود. کسری اموال و داراییهایی را که در دوران فتنه مزدکیان از طبقات مختلف مردم گرفته شده بود را به آنان باز گرداند و کشور را از هرج و مرج رهایی بخشید.
او کشور را به چهار بخش تقسیم کرد و اداره امور نظامی هر بخش را به یک اسپهبد سپرد و لقب ایران اسپهبد را از میان برداشت تا تمرکز قدرت نظامی در دست یکنفر نباشد.
خسرو ارتش ایران را ساماندهی نمود و یک ارتش حرفه ای و بسیار با دیسیپلین که سربازان آن حقوق منظم دریافت می کردند تشکیل داد. ارتش ایران در زمان انوشیروان از نظر نظم و تشکیلات بسیار پیشرفته تر از ارتش روم بود.
در دوره شاهنشاهی ساسانیان و بخصوص دوره کسری انوشیروان، بازرگانی در نهایت رونق خود بود و ایران قطب اقتصادی جهان محسوب میشد. استفاده از پول یکسان در کشور و نوعی بانکداری نیز رواج داشت، بطوریکه واژه چک از زبان فارسی به زبانهای اروپایی رفته است.
انوشیروان همچنین یکی از پرکارترین شاهان ایران در زمینه عمران و آبادانی بوده و سدهای فراوانی در دوره او بخصوص روی رودخانه های دجله و فرات ساخته شدند. ساختمان باشکوه طاق کسری در تیسفون نیز در دوره او ساخته شد.

قلعه دربند واقع در روسیه کنونی از بناهای دوره کسری انوشیروانسپاهیان را از آزار اسیران رومی منع کرد که این امر بر خلاف سنت آن روزگار بوده و نشانگر جوانمردی کسری میباشد.

شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۷

آشی برات بپزم که یک وجب روغن رویش باشد


در کتاب (سه سال در دربار ایران) نوشته دکتر فووریه٬ پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، مطلبی نوشته شده که پاسخ این مسئله یا این ضرب المثل رایج بین ماست.

او نوشته: ناصرالدین شاه سالی یک بار (آنهم روز اربعین) آش نذری می‌پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می‌یافت تا ثواب ببرد. در حیاط قصر ملوکانه اغلب رجال مملکت جمع می‌شدند و برای تهیه آش شله قلمکار هر یک کاری انجام می‌دادند. بعضی سبزی پاک می‌کردند. بعضی نخود و لوبیا خیس می‌کردند.

عده‌ای دیگ‌های بزرگ را روی اجاق می‌گذاشتند و خلاصه هر کس برای تملق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود. خود اعلیحضرت هم بالای ایوان می‌نشست و قلیان می‌کشید و از آن بالا نظاره‌گر کارها بود. سر آشپزباشی ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد. بدستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده میشد

و او می‌بایست کاسه آن را از اشرفی پر کند و به دربار پس بفرستد. کسانی را که خیلی می‌خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می‌ریختند. پر واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده میشد کمتر ضرر می‌کرد و آنکه مثلا یک قدح بزرگ آش (که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده) دریافت میکرد حسابی بدبخت میشد.

به همین دلیل در طول سال اگر آشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش میشد٬ آشپزباشی به او می‌گفت: بسیار خوب! بهت حالی می‌کنم دنیا دست کیه! آشی برات بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.